به گزارش جام جم آنلاین به نقل از پرتال جامع علوم انسانی؛ تشکیل خانواده در اسلام، مسئلهاى حیاتى و برنامهاى عالى است که اگر چه برمبناى مقررات و قوانین قرآنى، روایى و شرعى جامه عمل مىپوشد امّا نخستین مایههاى آن بصورت غریزه، محبّت، عاطفه و اشتیاق متقابل زوج به ارادهى حکیمانه حضرت بارى تعالى در نهاد انسان قرار داده شده است. ایجاد آرامش و مودت بر اثر ازدواج از نشانههاى لطف خداوند مىباشد.(1)
به علاوه محکمترین و برترین برنامه براى جلوگیرى از گناه و صیانت جامعه و نجات دادن نسل جوان از سقوط در باتلاق منکرات، ابتذال و فحشاء، ازدواج مىباشد. براین اساس در مرحله اوّل بر والدین، اقوام و نهادهاى ذیربط واجب است که نسبت به ایجاد مقدمات این سنت الهى و حرکت پسندیده اقدام کنند و با دستان خویش با سادهترین روش زمینه پیمانى پاک را فراهم آورند. در مرحله بعد بر پسران و دختران است که بناى زندگى و سعادتمندانهاى را به دور از تکلّفات و با اجتناب از شرایط سخت برپا نمایند. البته این موضوع با مقدماتى انجام مىپذیرد.
همسر دلخواه
تشکیل کانونى به نام خانواده اهمیت شایان توجهى دارد زیرا براى هر کسى یک بار در طول زندگیش این فرصت پیش مىآید و هر کدام از دختر و پسر مى خواهد براى خود شریکى در مسیر زندگى خویش برگزیند که تا پایان عمر با وى خواهد بود و از همه اسرار و رموز او باخبر خواهد گردید. شریکى که مادر فرزندان، و مربّى کودکان است و یا آن که پدر و مسؤول و مدیر خانواده است و در صورت انتخاب درست، به اعتبار، عزت و آبروى طرفین افزوده خواهد شد، بنابراین عقل و برهان چنین قضاوت مى کند که دربارهى همسر آینده باید بررسى هایى بعمل آورد. از این جهت حضرت امام رضا(ع) فرموده اند: «النکاحُ رِقٌ فاذا انْکَحَ اَحَدُکُمْ ولیْدةً فَقَدْ ارقّها فلْینْظُرْ اَحَدَکُمْ لِمَنْ یَرُقُّ کریمته.»(2)
براساس این روایت نورانى کسى که دختر خویش را شوهر مى دهد در واقع او را از حوزه ى اختیار خویش بیرون مى آورد و در اختیار دیگرى قرار مىدهد بنابراین باید خانواده ها بررسى کنند که دختر خویش را به چه کسى مىدهند و پارهاى از حیات خود و محصول تلاش ها، تربیت هاى خویشتن را به دست چه فردى مى سپارند. بنابراین دختر و پسر قبل از ازدواج باید از روحیات، عادات، اخلاق و سلامت فیزیکى و روانى یکدیگر در حد ضرورت باخبر باشند. از این جهت است که رسول اکرم (ص) تأکید نموده اند با افراد داراى حسب و نسب وصلت کنید زیرا تمامى خصال و صفات والدین به فرزندان انتقال مى یابد.(3) خانواده ها مراقب باشند دختر با ایمان خود را به جوانى که اهل حق و حقیقت نمى باشد و خود در باتلاق انحراف دست و پا مىزند ندهند و براى جوان پاک خود دخترى را که به ارزش ها و فضایل پشت پا زده است انتخاب نکنند. حضرت امام رضا(ع) مسلمانان را از وصلت با شرابخواران نهى کرده اند: «و ایّاکَ انْ تُزَوَّجَ شارِبَ الَخَمْر فان زَوَّجْتهُ فکانما قَدّتْ الى الزّنا؛(4) اجتناب کن از این که دختر خود را به شرابخوارى بدهى که اگر او را به چنین تبهکارى شوهر دهى گویا آن که آن پاکدامن را به زنا دادهاى؟!» آرى آن که پاى بند واجبات الهى نمى باشد و از ارتکاب فسق و فجور پروا ندارد و از حسنات اخلاقى بى بهره است نباید به عنوان همسر آینده برگزیده شود زیرا بنا به فرمایش ائمه هدى آثار حرام و گناه در نسل آشکار مىگردد.(5)
مراسم عروسى
آداب و رسوم عقد و عروسى باید توأم باوقار، حفظ کرامت و شخصیت و به دور از هرگونه محرمات و عوامل محرّک شهوات باشد تا رحمت الهى را جلب کند و عاملى براى عمل گردیدن برکات آسمانى گردد. در فرهنگ اسلامى تأکید بر این است که این مراسم بهتر است شب هنگام برگزار شود چنانچه عروسى حضرت زهرا(س) در هنگام شب انجام گردید. رسول خدا(ص) توصیه نمودند دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و انصار شب عروسى حضرت فاطمه بدنبال آن بانوى بزرگوار حرکت کنند، شادى نمایند، شعر بخوانند و ذکر الله اکبر و الحمدلله بر زبان جارى سازند و از چیزى که خداوند بر انجام آن رضایت ندارد پرهیز کنند. حضرت امام رضا(ع) با الهام از بیانات رسول اکرم (ص) و تأسّى بر سیره و سنّت جدّش و جدّهاش فرمودهاند: «مِن السّنةِ التّزویج باللّیل لأنَّ اللّه جَعَلَ اللیل سکَناً و النساء انما هُنَّ سُکن؛(6) عروسى در شب هنگام روش رسول خدا است زیرا خداوند شب را مایه آرامش قرار داده است و زن هم موجب تسکین روحى است.» این حدیث یک نکته مهم را که جنبه روانشناسى دارد مطرح مىکند زیرا معمولاً شب هنگام آدمى از فشارهاى روانى کمترى برخوردار است و روح آدمى فراغت بهترى دارد و براى انجام برنامههاى فرح بخش مهیّاتر است و اصولاً افراد خسته و افسرده و دچار مرارت نمىتوانند مسرور و شادمان باشند. همچنین مطابق آیه قرآن: «و جعلنا اللیل لباساً»(7) شب پوششى است بر اندام زمین و موجوداتى که بر روى آن زیست مىکنندو انسانها با فرا رسیدن شب مىتوانند فعالیتهاى فرساینده را تعطیل کنند و روح خسته را آرام نمایند و با این وصف نه تنها عروس و داماد بلکه میهمانان با فراغت خاطر در مراسم مذکور حضور مىیابند زوجین نیز در پایان این برنامه با خوابیدن به آسایش لازم دست مىیابند و در سحرگاهان به عنوان بهترین وقت براى عبادت و ذکر به راز و نیاز با محبوب مى پردازند.
غذا دادن به میهمانان نیز در فرهنگ اسلامى استحباب فوق العادهاى دارد و رسول اکرم (ص) یکى از موارد ولیمه دادن راموقع عروسى دانستهاند البته به فرمایش آن حضرت دعوت شدگان نباید براى رفتن به این مراسم شتاب کنند زیرا یادآور دنیاو زندگى ظاهرى است.(8) حضرت على بن موسى الرضا(ع) فرمودهاند: «مِنَ السّنّةِ اِطْعامُ الّطعام عند التّزویج»(9) یعنى از سنت پیامبر اکرم (ص) طعام دادن هنگام ازدواج است.
پرداخت مهریه
خانواده عروس و داماد بنا بر عُرف جامعه و سنت هاى محلى و رعایت موازین شرعى و ارزشى باید در حدى بدور از افراط وتفریط در مسئله مهر و صداق توافق کنند. البته امساک از رسانیدن صداق به صاحب آن حرام و گناه است. رسول اکرم (ص) فرمودهاند:مهریه زن باید به او مسترد گردد و کسى که از پرداخت آن امتناع نماید، به اندازه ى حقّ زن، در روز قیامت از حسنات او بر مى دارند و در پروندهى همسرش قرار مىدهند و چون کار نیکى به اندازهى ترمیم حقوق زن باقى نماند به گناه پیمان شکنى او را به سوى آتش مىبرند زیرا هر عهد و پیمانى مسؤولیت دارد، هشتمین فروغ امامت در این باره مىفرمایند: «انَّ اللّه تعالى غافِرُ کُلّ ذنبِ الّا مَنْ جَحَدَ مهْراً أواغتَصَب أجیراً اجْرته او باع رجُلاً حُرّاً؛(10) حضرت رضا (ع) از پدران بزرگوارش از رسول خدا(ص) روایت کردهاند خداوند متعال هر گناهى را مورد آمرزش قرار مىدهد مگر گناه انکار مهر زن یا غصب دستمزد اجیر یا فروش انسان آزاد.» البته از جانب پیامبر و عترت او خطاب به زنان با کرامت توصیه شده است: اگر زمینه مناسبى در خصوص بخشیدن مهر خود به شوهر مشاهده کنند از این خصلت عالى که بیانگر جود و کرم و نشانه سخاوت و بزرگوارى است چشم پوشى نکنند.
نظافت و آراستگى
در منابع اسلامى آمده است خداوند زیبا آفرین جمال و زیبایى را دوست دارد و مىخواهد آثار این نعمت را در بندگان خود ببیند و چون بانوان مظهر این صفت هستند زینت برایشان زیبندهتر است البته در مسایل خانواده دستورات براى نظافت و آراستگى ظاهر و ایجاد جذبه، متقابل است و این فکر که مرد نیازى به زینت ظاهر و رعایت نظافت ندارد، مورد قبول نمى باشد چنانچه حضرت امام رضا(ع) مىفرمایند: «لقد ترک النساء العّفة لترک ازواجهن التهیة لهُنّ ؛(11) چه بسا که بى توجهى مرد به آراستگى ظاهر سبب گردد که زن از پاکدامنى فاصله بگیرد (و این فضیلت عفت را از دست بدهد) حضرت امام رضا (ع) تأکید فرموده اند: «من اخلاق الانبیاء التّنظُفُ ؛(12) پاکیزگى از خلق و خوى انبیاست.»
با توجه به این روایت زن و شوهر باید طهارت و پاکیزگى در بدن، لباس و حتى منزل و لوازم آن را مورد مراعات قرار دهند و در این زمینه مرد باید به همسرش کمک کند و بر زن هم لازم است با رعایت نظافت در امور خانه و آراستگى ظاهر موجبات خشنودى پروردگار و شادمانى همسر خود را فراهم کند تا از این راه سلامت روحى و روانى خانواده تأمین گردد آنان باید به این معنا توجه داشته باشند که گام نهادن در این قلمرو با ثواب توأم است و نوعى عبادت به حساب مىآید. حضرت امام رضا(ع) از پدران بزرگوار خود روایت نمودهاند: «زنان بنى اسرائیل از عفت و پاکى دست برداشتند و این مسئله هیچ سببى نداشت جز آن که شوهران آنان، خود را نمىآراستند. سپس آن حضرت افزودند: انّها تشتهى منک مثل الّذى تشتهى منها؛(13) (زن هم از مرد همان انتظارى را دارد که مرد از او دارد) از آن سوى زن مجاز نمى باشد براى غیر شوهر آرایش کند. رسول اکرم (ص) از این که زن در خارج خانه لباس جذّاب بپوشد به صورتى که نظر دیگران را به سوى خود جلب نماید، نهى فرموده و از این که زیور با خود بردارد منع کردهاند.
امنیت روانى و اطمینان قلبى
وقتى آرایش و پیرایش براى یکدیگر صورت گیرد علاوه بر ایجاد روابط پسندیده ى اخلاقى و روانى و ازدیاد عواطف قلبى موجبات اطمینان زوجین نسبت به هم را پدید مى آورد و این که هر دو به این باور برسند که تمامى علاقه و ارادت خویش را در راه رضایت هم بکار گیرند. اینجاست که نه زن به مردى غیر از شوى خویش نظر خواهد داشت و نه مردى نسبت به زن دیگرى اندیشه مى نماید و امنیتى که از این رفتار متقابل بدست مىآید همه ى ابعاد زندگى زن و مرد را تحت پوشش قرار مى دهد و هر گونه بدبینى و بى اطمینانى در روابط خانوادگى را محو مى کند و بدین گونه پایه هاى نظام خانواده بر اساس حُسن روابط و سلامت روحى استوار خواهد شد و این همان است که قرآن مىفرماید: «هُنّ لباسٌ لَکُمْ و انتم لباسٌ لَهُنّ ؛ یعنى در واقع هر کدام حافظ امنیت دیگر و مایه ى زینت و افتخار همسر مىگردد.» کلینى در فروع کافى این حدیث را از امام رضا(ع) نقل مى کند: «عن ابى الحسن على بن موسى الرضا قال ما افاد عبد و فائدة خیراً من زوجة صالحة اذا رآها سرّته و اذا غاب عنها حفظته فى نفسها وماله»(14) یعنى از حضرت رضا روایت شده که ایشان فرمودند:هیچ فایدهاى به کسى نمى رسد بهتر از این که برایش بانویى باشد که نگاه کردن به او و مصاحبت با او موجب شادمانى همسر باشد و در غیاب شوهر امانت دار و حافظ حریم خویش و خانواده و اموال شوهر است. از آن جهت که مسؤولیت امنیت روانى خانواده برعهده زن است و کلیدهاى عاطفه و رموز ایجاد روابط قلبى بدست اوست از این جهت اسلام از زن انتظارى متناسب با این جایگاهش دارد و در واقع چون سعادت و شقاوت خانواده به بانوى خانه وابسته است در روایات ائمه هدى بالاترین زینت و نهایت سعادت براى مرد، برخوردارى از همسرى شایسته، معرفى شده است.
جایگاه خانواده
خانواده هسته ى نخستین تشکیل ساختمان جامعه به شمار مى رود و عواملى چون عشق و محبت و عاطفه را در وجود انسانها ریشه دار مىنماید. با رعایت موازین ارزشى اسلامى زندگى خانوادگى شکوفا مى گردد و آیین اسلام حقوقى براى اعضاى آن بوجود مى آورد که با مراعات و اجراى آن، صفا و صمیمیت چون چشمهاى جوشان در خانواده جارى مى گردد.در حضور مناسبات اخلاقى و روابط بین اعضاى خانواده حضرت امام رضا(ع) یک اصل کلّى، جالب و داراى پیامى روان شناختى را مطرح مىفرمایند: «اجْعلْ مُعاشرَ تَکَ مَعَ الصغیرو الکبیر؛(15) یعنى برخورد خود را با افراد کوچک و بزرگ زیبا و نیکو گردان» که این اصل در حُسن معاشرت و بهبودى آن تأثیرى فراوان دارد، این سخن مى تواند برگرفته از فرمایش رسول اکرم (ص) باشد که مىفرمایند: «خیرکم خیرکم لاهله و انا خیرکم لاهلى :(16) بهترین شما کسى است که براى اهل خانهاش نیکو باشد و من نیکوترین شما براى خانوادهام هستم. مرد خانه حقّ ندارد به هر دلیلى ارتباط با همسر خویش را بیش از چهار ماه ترک نماید فکر این که زن به ترک آن راضى باشد یا اینکه براى مرد مسافرت واجبى و لازمى چون حج و کسب معاش پیش آید، این که چنین آمیزشى حاوى خسرانى غیر قابل جبران باشد. گروهى به محضر حضرت امام رضا(ع) آمدند و عرض کردند: اى پسر رسول خدا(ص) مردى زنى جوان دارد و چون مصیبتى متوجهاش گردیده، مدت چند ماه و بلکه یک سال است که ارتباط با همسر خویش را ترک کرده است البته این کار به دلیل اذیت، آزار و انتقام نبوده بلکه به علت اندوه و افسردگى خاطر از این معاشرت اجتناب کرده است. آیا با این عمل عصیان و ترک گناهى مرتکب شده است. امام فرمودند: بلى، ترک این ارتباط بیش از چهار ماه گناه دارد.(17)
ابراز محبت و ایجاد مودت
اصل محبت را خداوند در قلب زن و شوهر قرار مىدهد و بر آنان است که این نعمت باطنى و حالت قلبى را که موجب آرامش زندگى و صفا و پاکى است بوسیله جانبدارى از هم، گذشت و فداکارى، خوش اخلاقى، توقع در اندازه و ظرفیت لازم، حفظ شئون و شخصیت طرفین و اجتناب از بگو مگوهاى بیهوده حفظ کنند و از عواملى که به محبت و عاطفه خلل وارد مىنماید بپرهیزند زیرا تبدیل این عاطفه و شوق به کینه و نفرت و بغض در صورتى که ملاک شرعى و عقلى در کار نباشد مبدل نمودن نعمت به نقمت و بلاست و خود نوعى ناسپاسى به شمار مىآید البته به فرمایش حضرت امام رضا(ع) دلها را رغبت و نفرت و نشاط و سستى مىباشد، هنگامى که دل میل و اقبال مىکند بینش و ادراک دارد و زمانى که بى میل است افسرده و ناتوان مى باشد از این روى هنگامى که درون با نشاط توأم مى باشد باید دلها را بکار گرفت و زمانى که حالت سستى و رخوت دارد باید آن را رها کرد تا توان و آرامش خود را بازیابد.(18)
زن و شوهر در روابط عاطفى با یکدیگر باید این بیان گُهربار امام رضا(ع) را در نظر گیرند که مىفرمایند: اگر مؤمنى خشمگین شود عصبانیت، وى را از طریق حق بیرون نمىبرد و اگر شادمانى یابد این خرسندى وى را دچار باطل نمىسازد و چون به اقتدارى مىرسد بیشتر از آنچه حق دارد، نمىگیرد.(19) حضرت امام رضا(ع) در سیره ى عملى خویش در جهت تقویت عواطف و تکریم شخصیت حاضران در خانه و در جمع معاشرین این گونه بودند. ابراهیم بن عباس مىگوید: هرگز شخصیتى برتر از امام رضا(ع) ندیدم، هرگز پاى خویش را در مقابل همنشین خویش دراز نمى نمود و پیش از او تکیه نمىداد. به خدمتگزاران دشنام نمىگفت، صدایش به خنده بلند نمىشد و همواره با غلامان و زیردستان خود کنار سفره ى غذا مىنشست.(20) حضرت امام رضا(ع) اعتقاد داشتند: اگر نسبت به کسى محبتى دارید آن را آشکار کنید زیرا اظهار دوستى نیمى از خردمندى به شمار مى آید بنابراین زن و شوهر باید عواطف خود را در خصوص یکدیگر علنى سازند و در این مورد از خجالت و شرمسارى پرهیز کنند.(21) یکى از امورى که بر رونق و صفاى خانه مىافراید تلاوت قرآن مىباشد. حضرت على بن موسى الرضا(ع) فرموده اند: در خانه هایتان برنامهاى براى تلاوت قرآن کریم ترتیب دهید به درستى هرگاه در منزلى قرآن خوانده شود امور اهلش سهل و آسان مىگردد و خیر و برکتش بسیارشده و در غیر این صورت اهل خانه در تنگناى فکرى و روانى و اقتصادى قرار مىگیرند.(22)
بر این اساس عوامل معنوى و روى آوردن به سنت هاى مذهبى مىتواند روابط عاطفى و فضاى روان شناختى خانواده را تحت تأثیر قرار دهد. در مواقعى حتى ابراز عواطف هم برقرار است ولى گویا احساس آرامش از خانه رخت بربسته است و این بدان دلیل مى باشد که اهل خانه از ذکر خداوند اعراض نموده اند چرا که قرآن مى فرماید: «وَ مَنْ اعْرَضَ عَنْ ذکرى فانَّ لَهُ معیشة ضنکا.»(23)
از تأکید اسلام بر آرامش و مودت و رحمت که خصلت و خویى است که در زندگى خانواده کسى جارى است چنین بر مى آید که در مفهوم ارزشى این آیین نوع و شکل فضایى که زوجین مىخواهند در پرتو آن زندگى نوین خود را آغاز کنند، نمایان مى گردد و چنین نیست که شخص بخواهد از طریق آن صرفاً منفعتطلبى شخصى و طمع ورزى نسبت به دیگران را پى گیرد و نیز این گونه نمى باشد که هوى و هوس و امیال نفسانى در آن برانگیخته شود تا بتوان از آنها به عنوان شالوده ساختمان این زندگى استفاده نمود بلکه فضایى است که در آن بر انسانیت و فضیلت تأکید مىگردد، روابط از سرچشمهاى عالى و پاکیزه متأثرند که در آن هر دو طرف در زندگى مشترک به عاطفه و محبت وابستهاند.عطوفتى که یک احساس ناگهانى و زودگذر نبوده و بر ارزشهاى والا و خردهاى مقدس استوار است زیرا عواطف ناگهانى و هیجانى در برابر امیال و هواهاى متضاد تاب مقاومت ندارد و به سرعت رنگ مىبازد.
مسؤولیت پذیرى و عواطف
از دیدگاه فرهنگ اسلامى چنین استنباط مى گردد که گرایش براى تشکیل خانواده از احساس ژرف متأثر گردیده است. نیازمندى روح و روان و احتیاج عاطفى در یک چهارچوب معنوى رشد دهنده آدمى را وادار مىکند تا در فرصتى مناسب به این مسئله جامه ى عمل بپوشاند. هدف از تشکیل خانواده در اسلام همان دستیابى به اطمینان روحى است تا انسان پس از رسیدن به این مرحله احساس نماید به خویشتن اصل خویش نائل گردیده است و به اعتبار این که رحمت و مودت شالوده و پایهى روابط در نظام آفرینش مىباشد شخصیت انسان در این برنامه تکامل مىیابد. اسلام از مرد مىخواهد سرآغاز بنیان نهادن خانواده را با مسؤولیت پذیرى معنوى و عملى توأم نماید و نه صرفاً براى اشباع سیرى ناپذیرى غرائز انسانى. رحمت ملهم از سرشت ارتباطات همسران است و زوجین را وادار مىکند با توجه به ظرفیت خانوادگى، روحى و اجتماعى یکدیگر را درک کنند و مسؤولیتهاى خود را پذیرا باشند. پس با یکدیگر به صورت صمیمى زندگى کنند و در این فضا از تنگ نظرى و خود خواهى، که زندگى خانوادگى را متلاشى مىسازد، دورى خواهند جست. زیرا آنگاه که محبت و عاطفه وارد زندگى مىگردد فرد محورى و خودنگرى را دگرگون مىکند. انسانى که از لاک خود بیرون آمده است به رغم تأثیرپذیرى در شکلگیرى و ساختار شخصیت از محیطهاى گوناگون و شرایط متفاوت، بر سخنى که بر زبان مىآورد، گامى که بر مىدارد، کارى که انجام مىدهد مراقبت دارد و در واقع رحمت را صرفاً در اندیشه و احساس پاکیزه مجسّم نمى نماید بلکه آن را در زندگى عملى تحقق مى بخشد. پس با این وصف هر کدام از زن و شوهر به دردها و مشکلات و گرفتارى هاى یکدیگر توجه دارند و خطاها و نارسایى ها را با مدارا، وفق و حکمت اصلاح مىکنند تا مبادا به جاى سازندگى، ویرانگرى حاصل گردد.
اگر این گونه عمل گردد زندگى اعضاى خانواده به آرامشى راستین مبدّل خواهد گشت، آرامشى که زندگى درونى و بیرونى همهى افراد خانواده را در بر مىگیرد و به صورتى خواهند زیست که روح و عقل و عواطف آنان به دور از نزاعها و جدالها بیجا مىباشد. این مودت از نعمتهاى الهى است و باید قدردان آن بود و در زندگى مشترک از آن بهره گرفت و برکاتش را بکار باید بست. در غیر این صورت امکان دارد بر اثر ناسپاسى این هدیه ى معنوى و عطیه الهى، آن را از دست بدهیم چنانچه حضرت امام رضا(ع) فرمودهاند: «احْسنوا جوار النّعم فانّها وَحشیّة مانأت عن قوم فعادتْ الیهم»(24) یعنى نعمتهاى الهى را که در اختیارتان است گرامى بدارید چرا که آنها گریزان مىباشند. از هر که کناره گیرند دیگر بازگشتى برایشان نمىباشد. حضرت امام رضا(ع) در بیانى دیگر زندگى توأم با آرامش را این گونه معرفى کردهاند: «العیْشُ الِسّعةُ فى المنازل و الفضل فى الخدم و کثْرة المُحبین؛(25) منزل وسیع، همکاران و خدمتگزاران افزون و دوستداران فراوان (کثرت اهل محبت و مودت).»
گشایش براى اهل خانه
تأمین معاش حلال و فراهم بودن امکانات زندگى براى اهل خانه در ایجاد آرامش و افزایش صمیمیت دخالت مهمى دارد، امام على بن موسى الرضا(ع) فرمودهاند: «من اصْبَحَ مُعافى فى بَدَنه مخلّى فى سربه و عندهُ قُوُت یومه فکانّما خیّرتْ له الدنیا؛(26) هر کس صبح کند در حالى که تنش سالم و خاطرش آسوده و معاشش تأمین باشد از مواهب یک زندگى مطلوب و آرام برخوردار است.»
تلاش در جهت فراهم آوردن تسهیلات براى خانواده در درجهاى از اهمیت است که حضرت امام رضا (ع) فرمودهاند:کسى که در پى بدست آوردن درآمدى براى تأمین معاش عائله اش باشد بهتر از مجاهدان در راه خداست.(27)
حکمت این تأکید آن است که اهتمام و تکاپو در این خصوص اثرى مهم در پیوند عاطفى اعضاى خانواده دارد و روابط محبت آمیزافراد خانه را تحکیم و قوت مى بخشد. حضرت امام رضا(ع) در روایتى دیگر از پیروان خود مىخواهد براى ایجاد گشایش در زندگى و رفاه اهل خانه بکوشند: «صاحبُ النّعمةِ یَجِبُ انْ یُوَسّع على عیالهِ؛(28) (افرادى که از نعمتى برخوردارند باید بر زن و فرزند خود گشایش دهند)».
اصولاً در فرهنگ اهل بیت (ع) یکى از نشانه هاى سعادت انسان این است که فرد بتواند به وضع خانواده خود رسیدگى کند، در این باره نیز هشتمین ستاره ى درخشان آسمان امامت چنین گوهر افشانى کردهاند: «یَنْبَغى لِلّرُجل انْ یُوَسّع على عیالهِ لئلا یتّمنو موْته؛(29) یعنى شایسته است مرد بر اهل خانه (از لحاظ مخارج زندگى) سختگیرى نکند تا این که آنان مرگ او را از خداوند درخواست کنند. اهمیت تلاش براى امور رفاهى خانواده موجب نمىشود که آدمى از اعتدال، قناعت و کسب رزق حلال دورى گزیند. حضرت امام رضا(ع) در این باره تأکید نمودهاند: حقیقت ایمان بنده کامل نمىگردد تا این که سه خصلت را دارا باشد. بصیرت در دین، اعتدال و میانه روى در امور زندگى و خانواده و بردبارى در سختى ها و مصائب.(30) همچنین آن فروغ امامت فرموده اند: «منْ رضِىَ عَنِ الله تعالى بالقلیل مِن الرزق رضى اللّه منه بالقلیل من العمل؛(31) هر کس به روزى اندکى که خدا به او مى دهد راضى باشد پروردگار همان عمل اندک را از وى مى پذیرد و در خصوص رضایت داشتن بر رزق حلال مى فرماید:هر کس به روزى حلال امّا کم خشنود باشد رنجش کمتر و خاندانش در آسایش و آرامش زندگى مى کنند و خداوند عیوب دنیا و کیفیت رفع آنها را به او مى آموزد و وى را با سلامتى در بهشت مستقر مى سازد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد