الف) هـمتایی در بینش هـا و باورهای دینی

بنیادی ترین مسئله در نهاد خانواده که سبب آرامش و جلب عاطفی اعضای آن می شود اصل هـمتایی در بینش ها و باورهای دینی اعضای خانواده، به ویژه همسران است. در تـعالیم اسـلامی هـنگام گزینش همسر بر اصل "کفو" به معنای همتایی و همانندی تأکید شده است، بدین معنا که زن و مرد در افـکار و بـاورها و ویژگی های رشدی تقریبا همتا باشند. همسویی والدین در باورهای مذهبی، افزون بر ایـنکه سـبب گـرمی خانواده، به خصوص تحکیم روابط عاطفی خودشان است، در تربیت مطلوب فرزندان نیز مؤثر است . روابـط عاطفی مطلوب و دین پسند والدین به هم و فرزندانشان ناشی از خداباوری در بینش ها، افـکار و باورهای آنان است، پسـ داشـتن بینش واحد و هماهنگ در نوع برقراری روابط، با محوریت دینی و عملیاتی ساختن آن ها در زندگی، از مهم ترین عوامل تربیت عاطفی پرورش شخصیت فرزندان است (رضوی دوست و همکاران، ١٣٩٤). صفوان بن یحیی از امام رضا (ع) نـقل کرده است : که فرمود هیچ سودی برای مرد بهتر از همسر صالح و هم کفو نیست همچنان که زن باید صالح و هم کفو باشد مرد هم باید شایسته باشد بر والدین است که بـه کـمک دخترانشان شوهرانی شایسته برای آنان انتخاب کنند (قربانی، ١٣٨٩).

ب) از خود دانستن فرزند

از عوامل شکل گیری روابط عاطفی مطلوب والدین نسبت به فرزندان این است که والدین وجود فرزندان را از خود میدانند و عـلاقه طـبیعی و خدادادی میان خودشان و آنان را احساس می کنند و خوبی و بدی آنان را، خوبی و بدی خودشان می دانند و به سرنوشت مطلوب و زندگی سعادتمندانه دنیای و اخروی آن ها علاقه مند هستند (فرهادیان، ١٣٨٨).

والدین بـا ایـجاد ارتباط عاطفی و دوستانه مبتنی بر این حقیقت فطری انسان، ارتباط سیستمی متعالی در شبکه اعضای خانواده برقرار می کنند و محیط عاطفی مناسبی برای فرزندان فراهم میآورند تا توانمندیهایی که در فـطرت آن هـا نـهادینه شده است، به تدریج بـروز و پرورش یـابد و مـوجب برقراری ارتباط نیک با فرزندان، ارتباط نیک با فرزندان، احترام و تکریم آن ها، تقویت احساس ارزشمندی، رضایت، خشنودی و دیگر صفات مهم عـاطفی تـربیت در آنـان گردد (فقیهی، نجفی،١٣٩٢) انسان به دلیل داشتن غـریزه حـب ذات به خود و همه داراییهایش دلبستگی دارد. بر اساس حکمت خداوندی، همین نکته سبب می شود از خود در برابر مخاطرات و تهدیدها مـحافظت کـند. پدران و مـادران ازآن جهت که فرزندان را پاره ای از وجود و ثمره زندگی خود می دانند بـه شدت به فرزندان احساس دلبستگی دارند؛ از همین رو سخت از او محافظت می کنند. والدین با ابراز محبت به فرزند، شـخصیت عـاطفی او را مـی پرورانند و زمینه دلبستگی کودک را به خود فراهم می سازند، بدین تـربیت، روابـط کودک در جامعه بزرگ تر شکل می گیرد به گونه ای که کودک این رابطه با والدین را بـعدها نـیز ادامـه خواهد داد تا رفتارش را با والدین محبوبش تطبیق دهد. پس دلبستگی والدین به فـرزندان مـی تـواند زمینه لازم برای تأثیر مثبت والدین بر فرزندان را فراهم سازد و آنان را به سوی تـطبیق رفـتارشان بـا والدین تشویق و ترغیب کند (سپاه منصور،١٣٨٧). در حقیقت، این نوع علاقه طبیعی میان والدین و فـرزندان از عـوامل مؤثر در سبک زندگی مطلوب سفارش شده و در آموزه های اسلامی است که میتواند زمـینه سـاز پرورش فـرهنگ و اخلاق دینی در خانواده شود. در نخستین روزهای زندگی که نوزاد به خاطر بیگانگی با مـحیط جـدید ضعف و ناتوانی به مراقبت و توجه افزون تر نیازمند است رفتار امام را با فـرزند تـازه بـه دنیا آمده شان را بیان می کنیم، حکیمه خواهر امام رضا (ع) گفته است: وقتی زمان وضـع حـمل خیزران فرا رسید حضرت رضا مرا صدا زد و فرمود هنگام وضع حمل پیـش او حـاضر بـاش آنگاه چراغی در اتاق گذاشت هنگام وضع حمل خیزران چرا? خاموش شد در این وضعیت بودیم کـه جـواد بـه دنیا آمد درحالی که بر پارچه نازکی بود نورش تمام اتاق را روشـن کـرد در آن هنگام امام رضا (ع) آمد جواد را در گهواره گذاشت و به من فرمود حکیمه مراقب گهواره باش (مجلسی، ١٣٦٤).

ج) ابـراز مـحبت و ایجاد مودت

محبت داروی شفابخش دردها، تسکین دهنده قلب ها و بهترین راه حل مـشکلات و نـاسازگاریهای تربیت است. محبت به جا در هر مـکان و زمـان وسـیله ای کارآمد و مؤثر است. همگان در موقعیتی به عـاطفه و مـحبت نیاز دارند؛ اما کودکان بیش از دیگران تشنه محبت اند. رفتار نابجا و ناقصشان را مـحبت اصـلاح می کند. امام رضا (ع) از ایـن شـیوه مؤثر تـربیت بـه شـکل های گوناگونی بهره میگرفت. گاهی اوج مـحبت خـود را در قالب جمله زیبایی" بابیانت و امی" نشان میداد زمانی امام جواد را در آغوش مـی گـرفت، به سینه اش می فشرد و می بـوسید. اباصلت می گوید: هـنگامی کـه جواد بر بستر شهادت پدر وارد شـد، حـضرت رضا از بستر برخاست به سوی او رفت دست بر گردنش انداخت او را به سینه فـشرد مـیان دو چشم او را بوسید و با او سخن گـفت (قـربانی، ١٣٨٩) مـحبت کلید حل مـشکلات تـربیت است . گاهی والدین در مـقابل اصـرار زیاد کودکان بر خواست های نامعقول یا غیرممکن، رفتاری نامناسب ابراز میکنند، ولی حتی در چـنین مـوقعیتی رفتار محبت آمیز مناسب تر و مـؤثرتر اسـت (مردانی نـوکنده، صـابر، ١٣٩١). امـیه بن علی نقل مـی کند: در سالی که امام رضا (ع) حج بجا آورد و سپس به خراسان رفت من همراه او بودم و امـام جـواد (ع) نیز همراه ایشان بود. امام بـا خـانه کـعبه وداع کـرد وقـتی طوافش تمام شـد بـه طرف مقام ابراهیم رفت و درآنجا نمازگزارد جواد که خردسال بود بر دوش غلامش طواف داده شد و به طـرف حـجر اسـماعیل رفت و آنجا نشست و این امر مدتی طـول کـشید غـلام بـه او گـفت جـانم به فدایت برخیز او فرمود برنمیخیزم تا وقتی که خدا بخواهد و در چهره اش غم نمایان شد. غلام خدمت امام رفت و گفت جانم به فدایت باد جواد (ع) در حجر نـشسته و بلند نمیشود امام به طرف جواد (ع) رفت و فرمود برخیز ای حبیب من، جواد فرمود (ع) چگونه برخیزم درحالی که شما با کعبه چنان وداع می کنید که گویا هرگز به سویش بازنمی گـردید امـام برای بار سوم فرمود: برخیز ای حبیب من، جواد (ع) برخاست . از این حدیث امام درمی یابیم که امام رضا (ع) در مقابل اصرار فرزندشان هرگز به او تندی نکرد بلکه با جملات محبت آمـیزی چـون یا حبیبی و با صبر و حوصله فرزندش را قانع کرد.(مردانی نوکنده، صابر، ١٣٩٢)

عوامل تربیت عاطفی فرزندان از دیدگاه امام رضا (ع)

میل به محبت دیدن و محبت ورزی از تمایلات فطری انسان است که در هر دوره ای از زنـدگی، تـحول و رشد به آن نیازمند است و بـاید از بـدو تولد تا آخرین زمان وداع با این دنیا، متناسب با دوره ی رشد خویش، همواره این نیاز عالی و اساسی تأمین شود (احمدی،١٣٨٠). محبت، احساسات و تمایلات خانوادگی و اجـتماعی انـسان ها را نسبت به هـمدیگر در عـرصه های گوناگون زندگی، عمیق و ریشه دار می سازد؛ زیرا محبت، مهربانی و عطوفت به زندگی خانوادگی و اجتماعی گرما میبخشد و صمیمیت، صداقت و برخورد نیک و شایسته را در پی دارد. محبت زن و شوهر به هم یکی از راهکارهای اساسی در شـیرینی و شـادکامی زندگی است که در تحکیم عواطف آنان با فرزندان نیز بسیار مؤثر است. محبت در مقام یکی از آموزه های اخلاقی اسلام مورد تأکید است (صنوبری، ١٣٩٠). هر چه محبت و علاقه در روابط عاطفی والدیـن بـیشتر برقرار بـاشد، فرزندانی تربیت خواهند شد که محبت را در کانون اعمال و رفتار خویش قرار خواهند داد (حیدری، ١٣٨٧). محبت و به ویژه ابـراز آن در همه مراحل و همدلی با فرزندان، نقشی بسیار مهم در تربیت عاطفی آنـان دارد. والدیـنی کـه با فرزندشان محبت شدید و همدلی دارند؛ می توانند احساس سرخوردگی احتمالی فرزند را از نتایج توصیه های خود و چـگونگی ارتـباط خود با فرزندان کشف کنند و برای یافتن راه حلی که برای هر دو پذیرفتنی بـاشد، کـوشش کـنند.

د) همدلی و نظارت والدین

زندگی صحنه درس و تجربه است. آنان که بیشتر عمر خود را در کسب تجارب صـرف کرده اند، در رویارویی با دشواری ها از توان فزون نر برخوردارند. کودکان بهره کـمتر از تجربه دارند و بدین سـبب بـه نظارت و همدلی و کمک والدین نیازمندترند. نظارت و همدلی مستمر و حساب شده بر وضعیت فرزند یک ضرورت امکان ناپذیر در امر تربیت است، البته این نظارت و همدلی باید منطقی و بجا باشد نکته مهم ایـن است که نظارت و همدلی به موقع والدین به ویژه پدر تنها به کانون خانواده اختصاص ندارد بلکه حتی وقتی پدر برای مدتی از کانون خانواده فاصله می گیرد باید همچنان از وضعیت فرزندانش آگاه بـاشد (فـقیهی، نجفی، ١٣٩٢). دراین باره می توان به رفتار امام رضا (ع) اشاره کرده، زمانی که ایشان به خاطر ستم فرمانروایان ناگزیر مدتی را دور از خانه و خانواده به سرمیبرند به شیوه های گوناگون هم چـون نـامه پیام شفاهی از دور بر وضعیت فرزند خود نظارت می کرد و راهنماییهای لازم را به وی ارائه می داند. به بیان دیگر والدینی بر فرزند خود نظارت دارند و با احساسات فرزند خود همدلی می کـنند، مـایل و قادرند که به طور سازنده به سوی مطلوب حرکت کنند و زمینه ارتباط مطلوب و مؤثر با فرزندشان را فراهم نمایند. همدلی و نظارت والدین اثری مهم بر محافظت و مراقبت از فرزند دارد؛ زیرا هـنگامی کـه والدیـن بر فرزند خود نظارت داشـته بـاشند از وضـعیت و شرایط فرزندشان آگاه باشند و او را درک کنند، به دقت و درجه مراقبت خود از فرزندشان در هنگام بروز مشکل و آسیب میافزایند که باعث مهر و الفت درزنـدگی فـردی و اجـتماعی فرزند میشود (احمدی، ١٣٨٥).

ر) خوش رویی و نرم خویی

خـوش رویـی و نرم خویی محبوب ترین و ارزشمندترین عمل نزد خداوند پس از واجبات الهی است و از رحمت الهی برمیخیزد. خداوند در قلب زن و شوهر مـهری قـرار داده و بـر آنان است که این نعمت باطنی و حالت قلبی را که مـوجب آرامش زندگی و صفا و پاکی است به وسیله جانبداری از هم، گذشت، خوش اخلاقی و نرم خویی حفظ کنند. از عواملی کـه بـه عـاطفه و محبت خلل وارد می کندد بپرهیزند زیرا تبدیل این عاطفه به کـینه نـوعی ناسپاسی به شمار می آید زن و شوهر در روابط عاطفی با یکدیگر باید این بیان گهربار امام رضـا (ع) در نـظر بـگیرند که می فرمایند: اگر مؤمنی خشمگین شود عصبانیت، وی را از طریق حق بیرون نـمیبرد و اگـر شـادمانی یابد این خرسندی وی را دچار باطل نمیسازد و چون به اقتداری می رسد بیشتر از آنـچه حـق دارد نـمیگیرد (قربانی، ١٣٨٩). خوش رویی والدین با همدیگر و فرزندان از عوامل مهم در پرورش شخصیت عاطفی مطلوب اسلامی اسـت کـه در ایجاد صفا، آرامش روانی، اعتمادبه نفس و شکوفایی استعدادهای فرزندان تأثیری فراوان دارد (حسین زاده، ١٣٨٨). ارتـباط والدیـن بـا چهره گشاده رشته دوستی را بادوام تر کرده، از یک سو سبب کسب مهارت های اجـتماعی و عـاطفی و از سوی دیگر سازگاری بهتر فرزندان با مسائل را به ارمغان می آورد؛ بنابراین یکی از نـتایج شـکوفاسازی و پرورش تـوانمندی های فطری خوش رویی است. هر یک از والدین بااخلاق و رفتارهای خوب، ریشه های نگرشی و گـرایشی حـسن خلق در فرزندان را زمینه سازی می کنند.

س) تکریم و احترام متقابل

بی شک هـر انـسانی در هـر مقطع سنی، با توجه به برداشتی که از ارزش و منزلت خویش دارد برای خود احترام قائل است. هـر انـسانی خـود را دوست دارد و دوست دارد که مورداحترام دیگران واقع شود. کودک هرچند به رشد اجـتماعی و عـقلانی کافی نرسیده است اما برای خود احترام قائل است. بدین جهت رفتار احترام آمیز والدین و مـربیان نـقش مؤثری در تربیت و رشد او دارد. امام رضا (ع) برای امام جواد احترام زیادی قائل بـودند و از ایـن شیوه مؤثر در تربیت فرزند بسیار بهره مـیبرد. مـحمد بـن ابی عباد می گوید: حضرت رضا (ع) هـمواره از فـرزند بزرگوارش محمد با کنیه نام میبرد و میفرمود: ابوجعفر به من چنین نوشت و مـن بـه ابوجعفر چنین نوشتم باآنکه امـام جـواد (ع) کودکی بـیش نـبود حـضرت رضا (ع) وی را بسیار احترام میکرد و نامه هـایی کـه از فرزندشان میرسید را با بلاغت و نیکویی جواب میداد (مجلسی، ١٣٦٤). از عوامل مؤثر در تربیت عـاطفی، حـاکمیت فرهنگ احترام متقابل در خانواده است. تـکریم شخصیت، نیاز طبیعی هـر انـسان است؛ هر کس می کـوشد شـخصیتش پذیرفته و گرامی داشته شود (قائمی امیری، ١٣٨٣). با احترام و تکریم، بستری عاطفی فراهم مـی آیـد که عزت و کرامت در افراد نـهادینه مـی شـود و هنجارهای ارزشی، انـسانی و مـعنوی در خانواده و جامعه جایگاه مـتناسب خـود را بازیافته، گسترش می یابد. برای فرهنگ سازی تکریم و احترام در خانواده، نخست باید میان زن و شـوهر احـترام برقرار شود، بدین صورت که آنـان نـگرشی کرامتی بـه هـمدیگر داشـته باشند و برای هم احـترام فراوانی قائل شوند و دیگری را ارزشمندی بدانند؛ این ارزشمندی را بر زبان آورند و آن را به نوعی ابراز کـنند؛ بـا توجه و دقت به سخنان هم گـوش دهـند، بـه گـونه ای کـه از نگرش و حرف فـراتر رونـد و به ارزش گذاری فعالانه و قدردانی عملی احترام آمیز تبدیل شوند (فقیهی و همکاران، ١٣٩٢). فرهنگ سازی تکریم و احـترام مـتقابل در مـیان همسران، در پرورش این فرهنگ در میان اعضای دیگر خـانواده تـسری مـی یـابد و شـخصیت مـطلوب عاطفی در فرزندان نیز پرورش می یابد.

عوامل تربیت عاطفی فرزندان از دیدگاه امام رضا (ع)

ص) حسن رفتار در خانواده

خانواده کانونی است که هرچه باصفا و گرم تر باشد، زندگی شیرین تر و توفیقات انسان بیشتر خواهد شد. امام رضـا (ع) در سخنی نورانی هم به حسن رفتار در خانواده توصیه کرده و هم از این نوع رفتار خود با همسرشان خبر داده اند میفرمایند:)حسن الناس یمانا)حسنهم خلقا و الطفهم باهله و)نا)لطفکم بأهلی؛ کـسی کـه ایمانش برتر از دیگران است، اخلاقش نیکوتر و به خانواده اش مهربان تر است و من نسبت به خانواده خود مهربان ترم. (مردانی نوکنده، صابر، ١٣٩١). با تقویت نگرش مثبت میان والدین و عملیاتی کـردن آن هـا در ابراز و رفتارها، فرزندان تحت تأثیر قرار می گیرند و شخصیت عاطفی شان درزمینه مثبت نگری نیز پرورش می یابد؛ ازاین رو، فرزندان به والدین، مربیان، مـعلمان و دوسـتان صالح اعتماد می کنند و از رفـتارهایی چـون غیبت، تهمت، استهزا و هر نوع رفتارهای ضد اخلاقی که منشأ همه آن ها سو ظن است، مصون می مانند.

ع) هدیه دادن و تشویق

تشویق و هدیه دادن در تربیت کـودک بـسیار مؤثر است . اگر بـه جـا و مناسب باشد در فرزندان انگیزه ایجاد می کند و آنان را برای انجام کارهای بزرگ تر آماده میسازد. درواقع تشویق زبان پیشرفت و موفقیت آن هاست. (نجفی، ١٣٨٦). بدین جهت این شیوه نیز موردتوجه حضرت رضـا (ع) بـود. زکریا بن آدم میگوید: خدمت امام بودم حضرت جواد (ع) را نزد ما آوردند. او که کودکی چهارساله بود رو به آسمان کرد و به فکر فرو رفت.

امام به او فرمود: جانم به فدایت، در چـه زمـینه ای انـدیشه می کنی؟ فرمود در آنچه نسبت به مادرم فاطمه (س) انجام داده اند. به خدا قسم آن ها را از قبر بیرون مـی آورم، می سوزانم و خاکسترشان را به دریا می ریزم. امام در مقابل این کـار نـیکویش او را بـه خود نزدیک ساخت او را بوسید و فرمود پدر و مادرم به فدایت تو برای امامت شایستگی داری (حموی جوینی، ١٣٧٩). هدیه و تـشویق از کـارهای پسندیده ای است که آثار مثبت و ارزنده ای در روابط عاطفی بر جای می گذارد. افـراد اعـم از والدیـن، همسر. فرزند به مناسبت های مختلف باید به این کار مهم توجه کنند. بااینکه نـوع تشویق و هدایا برای افراد از نظر سنی، جنسی و میزان ارزش متفاوت است، ولی آنچه مـهم است، نفس کار اسـت کـه به پرورش بعد عاطفی افراد مدد میرساند و سبب جلب دوستی و علاقه مندی بیشتر میان آنان می شود. مسلما، چنین تعاملی باعث افزایش علاقه میان والدین و فرزندانشان میشود، زیرا افراد علاقه و محبت درونـی شان را با هدیه دادن به همدیگر ابراز می کنند که در نوع خود باارزش و درخور توجه است و در رشد شخصیت مطلوب عاطفی آنان مؤثر است. امام رضا (ع)

همچنین هدیه را مایه خوشبختی و سعادت مردم دانـسته بـه نقل از پیامبر (ص) می فرمایند: همواره امتم خوشبخت اند! تا هنگامی که با یکدیگر دوستی بورزند و به هم هدیه بدهند.

ه) ارائه الگو شایسته

از بهترین عوامل مؤثر در تربیت عاطفی، اخلاقی، روانی و اجتماعی فـرزند الگـودهی است.

والدین نخستین الگوهای تربیتی فرزندان اند و مسئولیت های دشواری در این زمینه بر عهده دارند؛ مسئولیتی که باعث رشد و شکوفایی عواطف و فضایل اخلاقی خود و در پی آن فرزندانشان می شود. والدین بـا ایـن مسئولیت باید نمونه افراد صالح و شایسته باشند و خوبی ها را برای فرزندان، در عمل به نمایش بگذارند تا امیال فطری آنان به رفتارهای شایسته و نیک از حالت بالقوه به فعلیت برسند؛ زیـرا اگـر پدر و مـادر به این نکته توجه نـکنند، نـه تـنها زندگی فردی خود را با ناپاکی می آلایند، زندگی تو)م با ناشایستگیها برای فرزندان خود ترسیم خواهند کرد. شرط اساسی در این اثـرگذاری بـرخورداری والدیـن از شخصیت مطلوب و انجام رفتارهای ارزشی است؛ چراکه بـدون آن نـمی توانند این نقش را داشته باشند. دراین باره هر چه والدین در این الگو کمال بیشتری داشته باشند، میزان تأثیر و قـدرت نـفوذ آنـان در فرزندان بیشتر است. علاوه بر کمال، جامعیت الگوها نیز سـهم وافری در این اثرگذاری دارد؛ یعنی اگر والدین هم در ابعاد مختلف صلاحیت داشته باشند و هم از هر نظر در حد اعلایی از ویـژگی هـا بـاشند، جاذبیت و تأثیر بیشتری خواهد داشت.

هماهنگی میان افعال و گفتار والدین الگـو نـکته دیگری است که بسیار حائز اهمیت است درحالی که هماهنگ نبودن آن ها منجر به دوگانگی در رفـتار مـتربی خـواهد شد؛ بنابراین الگو صالح بودن والدین، از مهم ترین و اثربخش ترین روش های یـادگیری و اجـتماعی شـدن فرزندان در تربیت عاطفی و مطلوب دینی است. فرزندان به دلیل آمادگی ذهنی، سادگی و بی آلایـشی روحـی، پاکـی سرشت و انگیزه گرایشی شدید به انتخاب معیار در زندگی خود دارند و در نخستین گام پدر و مادر را سـرمشق خـویش قرار می دهند و در صورت شایسته نبودن الگو و فقدان روابط عاطفی میان والدین بـر شـخصیت فـرزندان اثری نامطلوب می گذارد (فلاح رفیع، ١٣٩١).