تبادل زندانی ها امتیاز به ترامپ برای انتخابات آمریکا بود

 

 

 

طبیعی است که با نزدیک شدن زمان انتخابات آمریکا ترامپ قصد بهره برداری سیاسی دارد و در بیانیه ای که صادر کرد گفت توانسته ایم ظرف سه سال گذشته بیست آمریکایی زندانی را در سرتاسر دنیا آزاد کنیم. بیکاری و بالا رفتن سطح تورم باعث شده عملکرد خوبی نداشته باشد و این اقدام تماما به نفع آمریکا بود. ایران تحت فشار افکار بین المللی به این کار تن داد ضمن اینکه در شرایط کرونا اگر زندانیان آمریکایی دچار کرونا شوند برای کشور بسیار بد خواهد بود. ولی این موارد امتیازی برای ترامپ است و قطعا می تواند در مبارزات انتخاباتی خود به این موارد اشاره کند. میزان آرا حزب جمهوری خواه سیال نیست و از ثبات برخوردار است این ثبات بین 40 تا 45 درصد مجموعه آرا است. این ثبات رای به نفع ترامپ خواهد بود و اجازه نمی دهد حزب جمهوری خواه در نتیجه حوادثی نظیر کشته شدن جرج فلوید سقوط کند. اما واکنش هایی در داخل جامعه آمریکا بوجود آورده و میزان محبوبیت ترامپ را کاهش داده است. اما پیش بینی در مورد انتخابات آمریکا سخت است و نمی توان نتیجه ای قطعی پیش بینی کرد حتی خود آمریکایی ها توان پیش بینی نتیجه را ندارند.

 

 

آنها هم جرات ندارند در این مورد مانور بدهند همانطور که گفتم ارزش هایی عمومی در جامعه آمریکا وجود دارد که دموکرات ها نیز نمی توانند به این حوزه های ارزشی ورود کنند. کسانی که امروز در خیابان های آمریکا هستند گروههای کارگری هستند که زندگی خود را با روزمرگی می گذرانند و نمی توانند تعیین کننده جامعه آمریکا باشند. این جامعه کاملا طبقاتی است یعنی اقلیتی صاحب ثروت در حکومت نیستند. هر طیفی به نخی وصل است و آمریکایی ها به طور کامل مغلوب رای سیاستمداران خود هستند و حرف شنوی وجود دارد و بایدن نیز جرات ندارد اظهار نظری کند که مخالف و مغایر با منافع کاخ سفید باشد چون او خود می خواهد در کاخ سفید بنشیند.

 

 

از زمانی که هلندی ها در قرن 17 سیاه پوستان را در وضعیت فلاکت باری از آفریقا به آمریکا منتقل می کردند این طیف تحت ستم بود تا اینکه اعلامیه استقلال آمریکا در سال 1776 منتشر شد و در سال 1788 قانون اساسی تصویب شد و همه حاکی از این بود که سیاهان جزو شهروندان آمریکا نیستند ولی در نتیجه قیام های پراکنده و جنبش مارتین لوترکینگ الحاقیه ای به قانون اساسی آمریکا اضافه شد که براساس آن تمام شهروندان آمریکا از حقوق برابر برخوردارند. ولی این مساله فقط شکل قانونی ماجرا بود و در عمل تغییری در وضعیت آنها ایجاد نشد. اگرچه تا حدود زیادی حس نابرابری از بین رفت ولی این روحیه همچنان در جامعه آمریکا خصوصا جمهوری خواهان و آمریکایی های شمال شرقی این کشور دیده می شود. در حقیقت بیزاری از سیاهان به طور سازماندهی شده ای به ارزشی فرهنگی در جامعه برتری طلب آمریکا مبدل شده و از بین نمی رود. تا جایی که عذرخواهی ترامپ از این اتفاق می توانست میزان رای او را به طور قابل توجهی کاهش بدهد. همچنین تقاضای برابری حقوق سیاهان رسمیت پیدا می کرد. بنابراین علی رغم آنچه که بارها اتفاق افتاده و ستم نسبت به سیاهان دیده شده است اما این ستم هرگز از بین نمی رود و به شکل تفکری سازمان یافته در جامعه آمریکا دیده می شود و شاید این ماجرا چند وقتی ادامه پیدا کند ولی به هر حال فروکش می کند و اصل ماجرا در آمریکا از بین نمی رود.

 

با توجه به اینکه به سالروز برده داری در امریکا نزدیک می شویم قطعا اعتراضات تا آن روز ادامه پیدا خواهد کرد. امروز مجسمه های زیادی که با برده داری و حمایت از سیاهان مرتبط بود پایین کشیده شده است. این مسائل گروههای دیگری را نیز به خیابان کشیده است. چون انباشتی از مشکلات خصوصا مساله بیکاری در جامعه آمریکا وجود دارد. تضاد در جامعه آمریکا دیده می شود و سرمایه داری به شکلی که بعد از جنگ جهانی دوم وجود داشت قابلیت اجرا ندارد. آمریکایی ها و تمام کشورهای اروپایی باید به این نتیجه برسند که در ساختار و جنبه های نظری نظام سرمایه داری تغییراتی ایجاد شود.

 

 

این مساله مثل اسلحه است. حمل اسلحه در برخی از ایالت آزاد و امروز تجارت اسلحه آزاد است و هیچ حکومت و دولتی در آمریکا اعم از سیاه و سفید جرات ندارد با قانون اسلحه مبارزه کند چون بخش بزرگی از سرمایه داران آمریکایی در تولید اسلحه هستند. بنابراین چه اوباما و چه ترامپ بر سر کار باشند در مواردی این چنینی در اصل ماجرا تفاوتی حاصل نمی شود.