نقش فروشی‌ها در عالم تئاتر هم جای پای خود را باز کرده‌اند آن‌قدر که می‌توانید بدون تجربه قبلی هم بازیگر شوید

خاک صحنه کیلویی 400 میلیون تومان!

می‌توانید برای خودتان نقش بخرید. تعجب می‌کنید؟‌ پرسید چطور؟ چرا؟ پاسخ دادن به این سؤال خیلی راحت است. الان برایتان می‌گویم. می‌توانید برای خودتان نقش بخرید چون هستند کسانی که نقش بفروشند. می‌توانید مبلغی بپردازید و روی صحنه تئاتر برای خودتان جولان بدهید. البته باید حاضر باشید دست به جیب شوید و هزینه کنید. نرخ‌ها هم متفاوت است. آن‌طور که هنرجویان و بازیگران آماتور یا شناخته نشده می‌گویند حتی امکان حضور آنها که قبلا هیچ تجربه‌ای نداشتند روی صحنه فراهم است و می‌شود خیلی راحت بازیگر تئاتر شد. خلاصه خاک صحنه خوردن پر! در ادامه همین ماجرا می‌رویم سراغ بازیگران و دانش آموختگان تئاتر تا هر کدام برایمان از این بگویند که ماجرای نقش فروشی‌ها را چطور دیده و در چه ابعادی با آن برخورد داشته‌اند.
کد خبر: ۱۲۴۱۲۱۵

یک ــ دانشگاه
روایت یک دانشجوی تئاتر
یکی از اتفاقات عجیب نقش فروشی این است که ظاهرا این پدیده پایش به دانشگاه‌های هنر هم باز شده است. یکی از دانشجویان تئاتر این پدیده را امری معمول دانسته و تجربه‌اش را این‌طور بیان می‌کند: استادمان به ما گفت بیایید یک کاری با هم ببریم روی صحنه. ما هم هیجان زده شدیم که چقدر عالی! اما بعدتر متوجه شدیم که قرار است ما پول بدهیم تا کار اجرا شود. او ادامه می‌دهد: پول سالن و دیگر عواملی که کار نیاز دارد پای ما باشد و ایشان که از دانشگاه هم حقوق می‌گیرد، دست در جیب مبارک نبرد برای کاری که قرار است نامش به عنوان کارگردان و شاید هم تهیه‌کننده پای آن بخورد. بعد هم بلیت بفروشد و از مردم پول بگیرد! این بازیگر می‌گوید: حالا اینها را بگذارید کنار این‌که جناب استادمان به احتمال زیاد از مرکز هنرهای نمایشی هم به شکل حمایتی کمکی دریافت خواهد کرد تا کار دانشجویی را روی صحنه ببرد.


دوم ــ تئاتر استانی
روایت یک بازیگر تئاتر استانی
ظاهرا نقش فروشی در دیگر استان‌ها هم نقش پررنگی دارد. آن‌قدر که برخی بازیگران مجبورند برای نقش گرفتن حتما پول بپردازند و در غیر این صورت پیشرفت در کار و ادامه مسیر برایشان بسیار دشوار خواهد بود. یک بازیگر تئاتر در شیراز می‌گوید: پول دادن برای بازی در تئاتر یک روال معمول شده و می‌گویند برای اجرا رفتن و حفظ کار باید ما هم کمک و همراهی کنیم، در غیر این‌صورت امکان اجرای کار فراهم نخواهد شد.
وقتی به او می‌گویم همه به روال شدن یک رفتار اشتباه کمک کرده‌اند، این‌طور توضیح می‌دهد: چاره‌ای نداریم! حمایت خاصی نیست و از تهران دور‌یم. ضمن این‌که حالا تهران هم بیاییم اوضاع چندان فرقی ندارد. برای ما شناخته نشده‌ها همه جا آسمان همین رنگ است و در تهران هم باید پول بدهیم تا نقش بگیریم.


پایان ــ اینجا چه خبره؟
جای خالی نظارت
باز هم قانون. پایش که می‌لنگد همه چیز را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. اگر واقعا نقش فروشی به همین سادگی باشد که بوتیک دار راسته کریمخان پول بدهد و بازیگر شود، باید دانشگاه‌ها رشته هنرهای نمایشی را تعطیل کنند و آنها که توان نقش خریدن دارند پا روی صحنه تئاتر بگذارند.
اگر هم این این بازیگران ماجرا را بزرگ کرده و به آن پر و بال داده‌اند، باز هم مرکز هنرهای نمایشی باید به آیین‌نامه‌های خود و آنچه روی صحنه تئاتر می‌گذرد نگاه دقیق‌تری داشته باشد، چون در نقش فروشی‌ها شکی نیست و اتفاقی است که پیشتر در سینما شروع شده و حالا هم پا به تئاتر گذاشته، یعنی در وجود این پدیده شک و ابهامی نیست.
این‌که تهران حالا سالن‌های نمایشی متعددی دارد، اتفاق خوبی است اما آیا این امکان باید تبدیل به فضایی شود برای راحت‌تر کار کردن آنها که ترجیح می‌دهند با سودجویی برای خود رزومه بسازند و برخی بازیگر را هم وارد این بازی کنند؟


سوم ــ شناخته نشده‌ها
بازیگران پول پلاتو را می‌دهند
بازیگرانی هستند که اتفاقا حرفه‌ای هستند، اما هنوز شناخته نشده‌اند. آنها هم درگیر همین پدیده نقش فروشی و تبعات آن هستند. یک بازیگر حرفه‌ای می‌گوید: تجربه‌های زیادی دارم که واقعا مایه ناراحتی‌ام است. مثلا یک بار کار را به بازبینی رساندیم، به ما گفتند باید نفری 600 هزار تومان بدهید تا تاییدیه بازبینی را بگیریم! من کار را ادامه ندادم و بعد از چند ماه تمرین بی‌خیال کار شدم.
از او می‌پرسم واقعا بازبین پول می‌گرفته؟ و با این پاسخ مواجه می‌شوم: پیگیری نکردم، راستش حوصله ندارم. از این اتفاق‌ها کم نیست، اما امیدوارم مسؤولان این حرف‌های من را بخوانند و خودشان پیگیر شوند. این‌که بازبین پول می‌گیرد یا نه، نباید دغدغه من بازیگر باشد.
این بازیگر می‌گوید: کارگردان‌ها وقتی می‌خواهند پلاتویی برای تمرین بگیرند هم به بازیگران می‌گویند هر جلسه مبلغ را با هم تقسیم کنیم که به کسی فشار نیاید! می‌بینید چقدر منصف هستند (با خنده) این را هم بگو که یکی دو تا کارگردان هم از من مثلا پول قرض گرفتند و بعد که مبلغ را خواستم گفتند هزینه کار شده! مبلغ را از قراردادم هم کم کردند.


چهارم ــ حیرت‌انگیز
نقش مقابل سلبریتی‌ها شدن!
بازی در یک تئاتر معمولی با بازی در نقش مقابل یک چهره معروف مبلغ متفاوتی دارد؟‌چه سؤالی است که مطرح می‌کنم! مسلما متفاوت است. یک بازیگر می‌گوید مبالغ کم و بازی در تئاترهای معمولی‌تر را رها کنید. بروید سراغ نقش مقابل چهره‌ها تا ببینید چه مبالغی جابه‌جا می‌شود. مثلا با یکی از دوستان من برای بازی در نقش مقابل شهاب حسینی پیشنهاد دریافت 400 میلیون تومان را مطرح کرده بودند.
او ادامه می‌دهد: دوستم هم گفته بود اگر 400 میلیون تومان داشتم که عشق بازیگری نبودم! سر کوچه سوپر مارکت زده بودم و درآمد خوبی داشتم. حالا فکرش را بکنید این ادعای مطروحه درست باشد، احتمالا خود شهاب حسینی هم متعجب و با چشمان گرد اطرافش را تماشا خواهد کرد و از این به بعد نقش‌های مقابلش را با دقت نگاه کرده و بررسی خواهد کرد که طرف چقدر هزینه کرده تا روی صحنه مقابل او بایستد!


پنجم ــ گذر از حیرت!
ماجرای بوتیک‌دار راسته کریمخان!
خب پس با این حساب سوپرمارکت‌دار سرکوچه می‌تواند خیلی راحت بازیگر تئاتر شود. شوخی که فکر نمی‌کنم موجب شود جناب بازیگر از ابعاد دیگری حرف بزند و خاطره‌ای را تعریف کند از یک گروه تئاتری که همین امسال کارش را روی صحنه هم برده است! او این‌طور روایت می‌کند: یکی از دوستان کارگردان دنبال بازیگری می‌گشت که دستمزد نخواهد که هیچ، یک پولی هم بدهد و بازی کند.
این بازیگر اظهار می‌کند: خلاصه که رفت با یک بوتیک‌دار در محدوده راسته کریمخان و هفت تیر حرف زد، 20 میلیون تومان از او گرفت و نقش اول کار را به او داد.
به همین راحتی! خلاصه که من توقعی ندارم بتوانم راحت رشد کنم و پیش بروم.

زینب مرتضایی فرد

ادبیات و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها