در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
دلیل انتخاب حسین پارسایی چه بود؟
ایشان از مبتکران و پایهگذاران جریان تئاتر بچههای مسجد، نزدیک به هشت دوره دبیر جشنواره بچههای مسجد و ده سال مدیر دفتر تئاتر مرکزی بچههای مسجد بودند و از کسانی هستند که این جریان را در تئاتر ایران پایهگذاری و شاگردان زیادی را تربیت کردهاند و بسیاری از هنرمندانی که در تئاتر آیینی، دینی و مذهبی کشور فعالیت میکنند، دستاورد دوره دبیری ایشان هستند. بنابراین خواستیم به پاس زحمات این سالها که به پای تئاتر بچههای مسجد کشیدهاند از ایشان تقدیر کنیم.
مدیر یا دبیر یک جریان تئاتری بودن، پذیرفتن یک سمت است و میتواند...
نه. ایشان فقط سمت نداشتند، مسوولیت پذیرفتند، شاگرد تربیت کردند. جریان مذهبی تئاتر کشور را پایهریزی کردند. نمایش مذهبی زیادی روی صحنه بردند و 12 دوره نمایشنامه بچههای مسجد منتشر شد که هنوز هم به این متون مراجعه میشود.
ولی حسین پارسایی امروز به کارگردانی آثار تجاری شناخته میشود؛ آثار موزیکال و پرهزینه با بلیتهای چند صد هزار تومانی و تازه آخرین نمایش ایشان توقیف شد.
نه، تا آنجا که من متوجه شدم بازیگرشان گروه را برای بازی در یک سریال ترک کرده بود. فکر نمیکنم توقیف شده باشد.
در گزارشی که تسنیم منتشر کرده، به استناد صحبتهای فخرموسوی، رئیس شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی، نمایش دوبار تذکر گرفته و در نهایت توقیف شده بود.
الآن شاید جایش نباشد ولی میتوانیم در فرصت دیگری درباره این خبرگزاری حرف بزنیم. شما این را مد نظر داشته باشید که من جزو شورای عالی نظارت بر تئاتر کشور هستم. اگر قرار باشد این نمایش توقیف شود، حتما در جریان قرار میگرفتم.
به هر حال حتی اگر از این مسأله هم بگذریم باز هم تصویری که از حسین پارسایی امروز وجود دارد، کارگردان نمایشهای تجاری است.
چه اشکالی دارد ایشان آثار تجاری کارگردانی کرده باشد؟
بگذارید من بپرسم کدام یک از آخرین آثار ایشان در مسجد قابل اجراست؟
داریم دو موضوع کاملا متفاوت را با هم قاطی میکنیم. ایشان شخصیتی دارد که توانسته به جریانی کمک کند، این جریان توانسته آدمهایی را تربیت کند و مسیری را تداوم بدهد. ما به این شخصیت با چنین سابقهای و به کسی که 30سال خدمتگزار حوزه هنری بوده، توجه و از او تقدیر کردهایم. همین حالا آقای حسین پارسایی با بچههای تئاتر گیلان در حال تولید یک نمایش مذهبی بزرگ است.
درباره نمایشهایی که کارگردانی کردهاند، صحبت کنیم مثل بینوایان و اولیورتوئیست.
نمایش بینوایان بر اساس رمانی اجرا شده که رهبر معظم انقلاب نقل به مضمون فرمودهاند اگر قرار باشد یک رمان غربی را به عنوان اثر ارزشی انتخاب کنیم، بینوایان مذهبیترین رمان تاریخ ادبیات غرب است.
این را در نظر بگیرید که آقای پارسایی یک بچه مسلمان معتقد است. اگر کارگردانی این تئاترها توسط ایشان عجیب است شاید مسأله از ماست که تئاتر مذهبی را مورد حمایت قرار ندادهایم. همه میدانیم تئاتر هزینه دارد، بهخصوص تئاتر مذهبی که پرهزینه و پربازیگر است و اگر حمایت نشود به نتیجه نمیرسد. ضمن اینکه من همچنان معتقدم نمایشهایی مانند بینوایان، مذهبی و دینی و اخلاقی است و آقای پارسایی تغییر رویه نداده، فقط احتمالا خواسته به لحاظ فنی و تکنیکی سمت و سوی دیگری را تجربه کند و این هم به اعتقاد من ایراد و اشکال محسوب نمیشود. ایشان که نه ضد انقلاب است، نه ضد نظام و نه...
مسأله اصلا این نیست. داریم در دایره ارزشها و تعاریف و متر و معیارهای قانونی و عرفی جامعه خودمان حرف میزنیم.
بسیاری از دوستان مطبوعاتی شما و برخی دیگر طوری حرف میزنند که گویی حسین پارسایی ضدانقلاب است یا... واقعا این طور نیست. من حتی نمیخواهم از ایشان دفاع کنم و ترجیح میدهم از کاری که خودمان کردیم حرف بزنم. من فکر میکنم حوزه هنری و مرکز هنرهای نمایشی کار اشتباهی نکرده و بر اساس حدیث «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» ما خواستیم تقدیری داشته باشیم از ایشان که از پایهگذاران تئاتر بچههای مسجد بودند، چند سال آن را هدایت کردند و شاگردان و نویسندگانی آموزش داده که در این جریان موثر بودهاند. این جریان دو دهه متوقف شده بود و ما دوباره آن را راهانداختیم و اتفاقات خوبی رخ داده است.
امیدوارم موفق باشید. مسأله ما این است که برای تقدیر و تشکر باید سراغ کسانی رفت که سالهای سال در یک راه، سرسختانه و صبورانه تلاش کردهاند و با وجود همه دشواریها در یک مسیر ماندهاند. آقای پارسایی رفت و برگشت داشته در مسیرش.
رفت و آمدی نبوده. حسین پارسایی هنوز بر سر موضعش ایستاده، هنوز هم یک هنرمند انقلابی است، معتقد است، بچه مسلمان است...
آقای پارسایی الآن بنیانگذار تئاترهای تجاری محسوب میشود و همین روزها، آقای سلیمانی دستیار ایشان نمایش مریپاپینز را که از زمره همین دسته آثار است در تالار وحدت روی صحنه دارند.
آقای سلیمانی سالها در زمینه تئاتر کودک فعالیت کرده و حالا تصمیم گرفته، یک تئاتر کودک در ابعاد بزرگتر را به صحنه ببرد. به نظر شما این نمایش غیر اخلاقی است که روی صحنه است؟ البته من قصد ندارم از کسی دفاع بکنم.
فضای تئاترهایی مثل بینوایان یا همین مریپاپینز و بستری که در آن شکل گرفتهاند و برآمده از آن هستند، ارتباطی با تئاتر بچههای مسجد ندارد. از حرکات موزون، موزیکال بودن و جنس مخاطبش گرفته تا قیمت بلیت و هزینههای تولید و عرضهاش.
اصلا، چرا این دو را با هم مقایسه میکنید؟ جریان بچههای مسجد جریان دیگری است و اینها اصلا ارتباطی با هم ندارند که با هم مقایسه میکنید. حرف من این است وقتی جریانی مسیر خودش را میرود، نباید آن را به جریان دیگری وصل کرد، اتصال این جریانها به هم درست نیست. من خودم از مخالفان بلیتهای 120 هزار تومانی هستم، اما اینکه آقای پارسایی دو نمایش تجاری کارگردانی کرده، دیگر ما باید تمام زحمات ایشان را در جریان تئاتر بچههای مسجد فراموش کنیم!
ولی به نظر میرسد فضای کاری آقای پارسایی از بچههای مسجد جدا شده و دست کم الآن، خیلی با این جریان مرتبط به نظر نمیرسند. شاید حیرت افراد باعث شده اینقدر درباره تقدیر از ایشان واکنش نشان میدهند.
نه من فکر نمیکنم ایشان از این فضا جدا شده، اگر این طور بود دوباره نمیرفت سراغ یک کار مذهبی. خداوند شاهد است چند ماه قبل از ماه محرم به مرکز هنرهای نمایشی، حوزه هنری و چندجای دیگر مراجعه کرد و گفت میخواهد یک کار عاشورایی به صحنه ببرد، ولی نتوانست حمایتی بگیرد. حتی اصرار کرد با بودجه محدود کارش را به صحنه خواهد برد، اما گفتم ما 30 میلیون تومان هم نداریم چه رسد به 150 میلیون تومان. حتی دیشب بعد از تقدیرش با من تماس گرفت و گفت یک بار دیگر او را بردیم به حال و هوای بچههای مسجد.
مشکل همین رفت و برگشتهاست!
من میگویم یکطرفه قضاوت نکنیم. راه آدمها را نبندیم. آدمهایی که متعلق به این نظام هستند و برایشان زحمت کشیده شده، رویشان سرمایهگذاری شده و رشدشان داده را از خودمان نرنجانیم. مگر رهبر انقلاب دست مهربانی بر سر بزرگواری نکشید که ایشان بعدها توانست یک فیلم بزرگ و فاخر بسازد و همه ایران و جهان اسلام به او ببالد. مگر ما انقلابی و پیرو ولایت فقیه نیستیم؟ وقتی رهبر انقلاب چنین روش و منشی دارند، ما هم باید چنین کنیم.
این آدمها فرزندان انقلاب هستند. ممکن است در خانوادهای فرزندی اشتباه کند، والدین که او را دور نمیاندازند. این افراد دست پرورده انقلاب هستند، انقلاب برایشان هزینه کرده و اگر خطایی بکنند باید حلش کرد.
دو نکته در اینجا مطرح است؛ اول اینکه نه شما و نه آقای پارسایی معتقد نیستید اشتباهی رخ داده و دوم اینکه پذیرفتن و باز بودن آغوش یک حرف است و تقدیر کردن چیزی فراتر.
حسین پارسایی از هفت هشت سالگی تئاتر را شروع کرده، از دوران نوجوانی در جنگ حضور داشته و کار تئاتر میکرده، در حین اجرای تئاتر، شهید حسینی در آغوشش شهید شده است. نیمه خالی لیوان را نبینید. نیمه پر آن را هم ببینید. با یک تغییر مسیر همه زحمات آدمها را زیر سوال نبرید. انصاف داشته باشید، شاید خیلی از اتفاقات به دلیل بیانصافیها در کشورمان رخ میدهد. سر یک نامهربانی میشود آدمهایی که برایشان زحمت کشیده شده را از دست داد. دین به ما توصیه کرده به هم تهمت نزنیم و بیانصافی نکنیم، قضاوت نکنیم و خیلی از مشکلات ما این است که دستورات اسلامی را رعایت نمیکنیم.
این احتمال را هم در نظر بگیرید که چنین مهربانیهایی رویه شود و آن وقت خیلیهای دیگر هم حق دارند شامل چنین رفعتی شوند.
حسین پارسایی رفت و آمده نکرده. دو تجربه تئاتر تجاری انجام داده است..
دو تجربه با بلیتهای چندصد هزار تومانی و البته نمیتوان فهمید برای کدام قشر از مخاطبان!
من با شما درباره قیمت بلیت تئاتر موافق هستم، ولی از این طرف هم میتوان به موضوع نگاه کرد که آدمهای پولداری در کشورمان هستند که میشود برای آنها نمایشی تولید کرد که ضمن حفظ خط و خطوط تعریف شده، به ذائقه آنهاخوش بیاید و آنها را به تئاتر بکشاند. پارسایی از این مخاطب برای تئاتر کشور درآمدزایی کرده است. این طوری هم میتوان نگاه کرد.
چقدر ساختار تئاتر کشورمان تاب چنین اتفاقی را داشته و چه تعداد از فعالان تئاتر با آن موافق بوده و چنین نمایشهایی را به حال تئاتر کشور مفید میدانند؟
شاید عدهای از اهالی تئاتر مخالف بودند و موافقهایی هم داشته است. در این دو نمایش 500 یا 600 تئاتری فعالیت کردند و برایشان درآمدزایی شد در این شرایط اقتصادی بد تئاتر.
سالهای زیادی است که من خودم نمایش به صحنه نبردهام چون پول کافی نداریم. میتوان این طوری نگاه کرد که وقتی اقتصاد تئاتر خوب نیست، یک نفر با نمایشهای تجاری توانسته از کسانی که ثروتمند هستند پول بگیرد. ..
مرا به یاد رابینهود انداختید!
رابینهودهایی همیشه در جامعه هستند. البته نه اینکه دزدی کنند ولی تلاش کنند از ثروت موجود در جامعه به نفع اقشار کم درآمدتر استفاده کنند. به هر حال من میگویم اگر پارسایی خطایی هم کرده باشد به فرموده امام علی (ع)، نباید قضاوتی کرد شاید که توبه کرده باشد.
آقای زارعی باورکنید ما ایشان را به عنوان یک خطاکار قضاوت نمیکنیم، درباره جنس و رنگ و ماهیت یک هنرمند حرف میزنیم. همان زمان که آقای پارسایی نمایشهای اولیور توئیست و بینوایان را به صحنه بردند همانقدر حیرتزده شدیم که امروز از تقدیرش در جشنواره تئاتر بچههای مسجد حیرت میکنیم.
من با آن شکل از تئاتر موافق نیستم، ولی انسان است دیگر و دوست دارد تجربه کند. شاید آقای پارسایی تجربه کرده و حالا برگشته باشد. همه از این تجربیات دارند در زندگی. مهم این است که آدمها باور قلبی و اعتقادشان را از دست ندهند و من فکر میکنم حسین پارسایی فکر و قلب و باورش مذهبی و دینی است.
از آیین تا بینوایان
حسین پارسایی از زادگاهش شهر قم تئاتر را آغاز کرد. او از دهه 60 وارد این عرصه شد و از اوایل دهه 70 گروهی به نام آیین را راه اندازی کرد.
پارسایی سال ها در زمینه تئاتر مذهبی فعالیت داشت و نمایش های متعددی در این زمینه به صحنه برده که از آن جمله می توان به بانوی آب و آیین، سردار مهر و ماه و خواهرانه به وقت خیزران اشاره کرد.
او چند سالی دبیر جشنواره تئاتر بچه های مسجد بود و مدیریت اداره کل دفتر نمایش خانگی، مستند و فیلم کوتاه سازمان سینمایی را در کارنامه دارد. از مسؤولیت های پارسایی می توان به عضویت در شورای سیاستگذاری تئاتر ایرانشهر اشاره کرد و نیز دبیر جشنواره تئاتر مقاومت در پانزدهمین دوره اش.
بعد از سال ها فعالیت در عرصه تئاتر های ارزشی، پارسایی ناگهان با نمایش های بینوایان و اولیور توئیست باعث غافلگیری اهالی تئاتر و مخاطبان این هنر شد. او به عنوان کارگردان دو نمایش با هزینه هنگفت به صحنه برد که قیمت بلیت این نمایش ها به چندصد هزار تومان می رسید. نمایش آخرش با عنوان مولن روژ هم حاشیه هایی داشته که در گفت وگو ی پیش روی شما به آن هم پرداخته شده است.
آذر مهاجر
ادبیات و هنر
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: