مرد فوت شده با آمدن در خواب عروسش، راز سرقت از خانه‌اش را فاش کرد. سارق حرفه‌ای خانه‌های شرق تهران با این خواب شناسایی و دستگیر شد.
کد خبر: ۱۲۳۹۹۱۲

به گزارش خبرنگار جنایی جام‌جم، اوایل مرداد سال گذشته مردی با حضور در شعبه دوم دادیاری دادسرای ناحیه 34 تهران با طرح شکایتی عنوان کرد، خانه پدری‌اش در شرق تهران مورد سرقت قرار گرفته است.
پس از این شکایت، با دستور دادیار میثم حسین‌پور، تحقیقات پلیس آگاهی آغاز شد. شاکی در جریان تحقیقات پلیسی گفت: چند روز قبل پدرم فوت شد و من و دیگر اعضای خانواده بعد از نصب پلاکاردهای تسلیت در مقابل ساختمان محل زندگی او در یکی از محله‌های شرق تهران، برای خاکسپاری و مراسم ختم به شهرستان رفتیم. دو روز بعد که بازگشتیم، متوجه تخریب گاوصندوق پدرم و سرقت دلار، تعدادی سکه که ارزش صد‌میلیون تومان داشت و چند میلیون تومان پول نقد شدیم. دو پیچ گوشتی روی تخت و زیر تخت افتاده بود که گمان می‌کنیم متعلق به سارقان باشد.
با این شکایت، ماموران برای بررسی محل سرقت در آنجا حاضر شدند و روی یکی از پیچ‌گوشتی‌ها که زیر تخت افتاده بود اثر نصف یک انگشت سبابه بود که صاحب اثر انگشت شناسایی نشد.
این در حالی بود که 9 نفر دیگر نیز با حضور در پلیس آگاهی از سرقت خانه‌‌هایشان در شرق تهران خبر دادند. در جریان تحقیقات از این افراد معلوم شد که برای برگزاری مراسم خاکسپاری یا ختم از خانه‌شان خارج شده و بعد از بازگشت به خانه‌ها متوجه سرقت محتویات گاوصندوق شده‌اند. بررسی‌های محل سرقت نشان می‌داد که سارق یا سارقان با تخریب قفل پنجره‌ها یا روش توپی‌زنی و تخریب قفل در، وارد آپارتمان شده و سرقت‌ها را انجام داده‌اند. جست‌وجوها برای یافتن سارقان بی‌نتیجه مانده بود.
با گذشت بیش از یک سال و نیم از این سرقت‌ها دو هفته پیش مردی همراه عروس خانواده‌شان که خواب عجیبی دیده بود، به پلیس آگاهی آمدند و سرنخ دستگیری سارقان را به پلیس دادند.
عروس خانواده مدعی شد: یک‌بار در خواب دیدم که پدر شوهر فوت شده‌ام به من می‌گوید سارقان دو مرد هستند که با پیچ‌گوشتی گاوصندوق را تخریب کردند. اثر انگشت یکی از آنها روی پیچ‌گوشتی مانده است. او حتی چهره سارق را برایم توصیف کرد. ابتدا توجهی نکردم، اما از یک ماه پیش او دوبار دیگر به خوابم آمد و همان گفته‌های قبلی را بازگو کرد و خواست موضوع را به پلیس بگویم. او می‌گفت نمی‌خواهد فرد بیگناهی به جای آن سارق گرفتار شود. این خواب‌های عجیب را برای شوهرم و خانواده‌اش بازگو کردم و سرانجام به اداره پلیس آمدم تا ماجرا را تعریف کنم. گمان می‌کنم آن فردی که پدرشوهرم در خواب مشخصاتش را گفت سارق خانه او باشد.
ماموران با کمک این زن به چهره‌نگاری از سارق پرداخته و با بررسی بانک مجرمان پلیس آگاهی متوجه شدند این تصویر متعلق به دزدی سابقه‌دار به نام سهیل است که سال گذشته با گرفتن مرخصی از زندان بیرون آمده و فرار کرده بود و اکنون دو ماه است به اتهام سرقت لوازم داخل خودرو در یکی از زندان‌های تهران بزرگ است.
او برای تحقیقات از زندان به پلیس آگاهی تهران منتقل و در تحقیقات منکر سرقت از خانه‌ها شد. همچنین ماموران متوجه شدند که نیمی از انگشت سبابه او بریده شده است. ماموران اثر انگشت سبابه‌اش را با اثر انگشت نصف و نیمه‌ای که از صحنه سرقت خانه مرد فوت شده به دست آورده بودمطابقت دادند، معلوم شد هردو اثر انگشت متعلق به همین سارق است. متهم 24 ساله دوباره بازجویی شد و این بار اعتراف کردکه با همدستی یک زوج سابقه‌دار خلافکار دست به سرقت از خانه‌های شرق تهران زده و گفت: برای یافتن کار از شهرستان به تهران آمدم. با چند پسر جوان در قهوه‌خانه آشنا شدم که خلافکار بودند. از آنها راه دزدی و خلاف را یاد گرفتم، عضو باندشان شدم و کیف‌قاپی و زورگیری می‌کردم. سال95 راز دزدی‌‌هایمان لو رفت و همه بازداشت شدیم. در دادگاه به سه سال حبس و رد مال 560 میلیون تومانی محکوم شدم. خانواده‌ام پول کمی برای ردمال تامین کردند. دو سال حبس کشیدیم و سال 97 توانستم از زندان مرخصی بگیرم و برای مدتی بیرون بیایم.
متهم به سرقت ادامه داد: به هر دری زدم پول رد مال جور نشد تا این‌که در یک مهمانی شبانه با یک زوج صیغه‌ای آشنا شدم. آنها گفتند اگر سراغ سرقت از خانه‌ها بروم پول زیادی به دست می‌آورم و می‌توانم ردمالم را بپردازم. طبق نقشه آنها، من و شهروز در خودرو می‌نشستیم و نگین همسر او با شناسایی خانه‌هایی در شرق تهران که فردی از اعضای خانواده آنها فوت شده و پلاکاردهای تسلیت روی در و دیوارشان نصب شده بود، زنگ در‌ها را می‌زد. اگر پاسخ نمی‌دادند، سراغشان را از همسایه‌ها می‌گرفت تا اطمینان یابد آنها برای برگزاری مراسم به سر مزار، مسجد یا شهرستان سفر کرده‌اند و دیر بازمی‌گردند. بعد ما برای سرقت می‌رفتیم، گاهی پنجره‌ها و گاهی قفل در آپارتمان‌ها را برای وارد شدن به خانه‌ها تخریب می‌کردیم. بعد از جست‌وجو در اتاق‌ها گاوصندوق‌ها را پیدا می‌کردیم اگر با پیچ‌گوشتی باز می‌شد آن را تخریب و محتویاتش را سرقت می‌کردیم در غیر این صورت گاوصندوق‌ها را به خانه برده و آنجا تخریب و محتویات آن را سرقت می‌کردیم. سهم من در این مدت صد میلیون تومان شد.
دیگر اعضای این باند در حالی تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند که ارزش اموال سرقتی از شاکیان بیش از5/1میلیارد تومان است.

معصومه ملکی
حوادث

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها