این هفته در ستون بازگشت سراغ زنی رفتیم که پس از 13سال اعتیاد توانست خود را از دام مواد مخدر رها کند.
کد خبر: ۱۲۳۸۲۶۸

اسمش آزاده است، اما تازه دو سال است واقعا آزاد شده و قبلا اسیر مواد بود. دختری که هنوز صدایش خش‌دار است و حرکاتش کمی مردانه و زمخت. 32ساله است با 13سال سابقه اعتیاد. او می‌گوید: در دوران دبیرستان با چند‌نفر از دوستانم که دوست پسر هم داشتند، عصرها دور از چشم پدر و مادران‌مان به پارک می‌رفتیم. در‌همین گشت وگذارها بود که آنها مصرف مواد مخدر را شروع‌کردند.
من هم از روی کنجکاوی و برای این‌که نزد آنها کوچک نشوم، همراه با آنها مواد کشیدم. اوایل برای داشتن یک حال خوش، تفریحی مواد مصرف می‌کردم. چون به گفته دوستانم اگر مقدار مصرف موادم بالا می‌رفت، مشخص می‌شد مصرف کننده‌ام. من تا همین‌جایش را حساب کرده بودم، اما نمی‌دانستم چنان وابسته مواد مخدر می‌شوم که زندگی‌ام را زیر و رو می‌کند.
اما تا به خودم بیایم، متوجه شدم مصرفم از چند ماه یکبار، به ماهی چند بار و بعد مصرف روزانه تبدیل شده است. مواد ماهیت من به عنوان یک دختر را تغییر داده و تبدیل به یک موجود خطرناک شده بودم. یادم است اولین بار وقتی در یک مهمانی شیشه‌کشیدم، آن‌قدر ناشی بودم که تا جان داشتم مصرف‌کردم. بعد از مصرف، دو شب مثل جغد بیدار بودم.
رفتار و حرکاتم هیچ شباهتی به یک دختر نداشت. همه در محل، ما را می‌شناختند و با انگشت مرا و وضعیتم را به یکدیگر نشان می‌دادند. همیشه در حال توهم زدن بودم. حتی به پدرم هم سوءظن پیدا کرده بودم که با زن غریبه‌ای رابطه دارد. آن‌قدر در گوش مادرم خواندم که زندگی برای مادرم جهنم شد. شب و روزی نبود که با هم دعوا نکنند. بعد از مدتی حتی به مادر و همسر برادرم هم تهمت زدم که با مردی رابطه دارند. مادرم دائم نفرینم می‌کرد که‌ای کاش مرده‌ات را برایم بیاورند. نیمه‌های شب با موجوداتی که آنها را به شکل هیولا و حیوانات عجیب و غریب می‌دیدم، صحبت می‌کردم و می‌خندیدم.
در خانه خودمان و در اتاق خودم تبدیل به کارتن خواب شده بودم. پدر و برادرم که وضعیت رقت‌بارم را می‌دیدند، در را به رویم بستند تا ترکم دهند، اما فقط یک روز توانستم دوام بیاورم. تبدیل به حیوان وحشی شده بودم که هیچ‌کس قادر نبود کنترلش کند. به توصیه یکی از هم محله‌ای‌های‌مان، پدرم مرا به یک کمپ ترک اعتیاد برد تا در آنجا مراحل درمان را بگذرانم.
وقتی وارد کمپ شدم، همدردهای زیادی مثل خودم بودند که اسیر افیون اعتیاد بودند. آنجا بود که متوجه شدم تنها کسی که می‌تواند به من کمک کند، خود من هستم. با حمایت‌های خانواده‌ام و پس از دو ماه توانستم از دام اعتیاد رها شوم. به تمام جوانان توصیه می‌کنم حتی یک‌بار هم مواد مخدر از هر نوعش را امتحان نکنند که انتهای آن سیاهی و بدبختی است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها