سینمای ایران هفته پرماجرا و پرخبری را پشت سرگذاشت؛ از جمله می‌توان به ترکیب عجیب و غریب بازیگری فیلم تازه ابراهیم حاتمی‌کیا یعنی خروج اشاره کرد که از فرامرز قریبیان و پانته‌آ پناهی‌ها تا اکبر رحمتی، محمد فیلی و جهانگیر الماسی، فرزاد حسنی و محمدرضا شریفی نیا در آن به چشم می‌خورند و بسیاری از حالا منتظرند تا ببینند نتیجه همکاری حاتمی‌کیا با این بازیگران در فیلمی با مایه‌های اعتراضی و اجتماعی چه خواهد شد. همین‌طور باید به بگومگوی نرم سینماگرانی چون پگاه آهنگرانی، مهناز افشار و منیژه حکمت که ابتدا در قالب یک ویدئو و بعد طی توییت‌هایی به شکل کاملا صمیمانه و دوستانه از خجالت هم درآمدند، بپردازیم. اگر موافق باشید، باقی خبرها و اتفاقات سینمایی را در ادامه عرض کنیم خدمتتان.
کد خبر: ۱۲۲۹۴۱۸

پاس گل به ترکیه
خبر تولید مست عشق به کارگردانی حسن فتحی، خیلی از مخاطبان سینمایی را خوشحال کرد؛ گویا قرار است بعد از سال‌ها حرف زدن، واقعا سینمای ایران دست به کار شود و فیلمی درباره مولانا و شمس تبریزی بسازد. فیلم قرار است در ترکیه فیلمبرداری شود و قونیه قدیم را در آن بسازند. اعلام شد شهاب حسینی که پیشتر دو همکاری موفق با حسن فتحی داشت و در مدار صفر درجه، نقش حبیب پارسا و در شهرزاد، نقش قباد دیوانسالار را بازی می‌کرد، نقش شمس را در مست عشق بازی کند، هرچند ما هرچه تلاش کردیم شباهتی میان حسینی با مجسمه شمس که در مزار او در خوی نصب شده و دیگر شمایل‌های این عارف نیافتیم و حتی به نظر سن و سال هم، قرابت چندانی میان شهاب و شمس پیدا نکردیم، اما هشتگ شهاب -که- شمس-نمیشه را هم راه نینداختیم و به پاس استعداد بازیگری شهاب حسینی و همکاری‌های خوبش با فتحی و صدالبته خوش تیپی‌اش به این انتخاب احترام گذاشتیم!
یکی از رسانه‌ها هنگام اطلاع رسانی خبر مست عشق، اعلام کرده بود این دومین بار است که شهاب حسینی نقش شمس را بازی می‌کند که خب، اشتباه است و حسینی یک بار و در فیلمی که خودش کارگردانی کرد، یعنی ساکن طبقه وسط، مختصر و کوتاه در نقش مولانا بازی کرد و نقش شمس تبریزی آن فیلم را هم حسین محجوب بازی کرد.
اما خبر بازی یک بازیگر ترکیه‌ای در نقش مولانا دیگر هیچ‌جوره قابل قبول نیست و یک پاس گل هلو برو تو گلوست که گروه ایرانی فیلم دارد تقدیم گروه ترکیه‌ای در این تولید مشترک می‌کند. آن هم در شرایطی که کشور ترکیه سال‌هاست به سبب مزار مولانا که در قونیه قرار دارد، درباره این شاعر پرآوازه ایرانی مدعی است و او را اهل ترکیه می‌داند.
به هرحال یکی از رسوم فیلم‌های تولید مشترک این چنینی، تعامل و انتخاب و تقسیم عادلانه نقش‌های مهم میان ستاره‌های سینمایی کشورهای تولیدکننده اثر است، بنابراین اگر هم بنا به تقسیم نقش است شاید بهتر باشد به‌ویژه نقش مولانا را یک بازیگر ایرانی بازی کند و بازیگر شمس را یک بازیگر اهل ترکیه. فعلا گروه سازنده و به‌ویژه حسن فتحی، توضیحی درباره انتخاب یک بازیگر اهل ترکیه در نقش مولانا نداده‌اند. تا اطلاع ثانوی، هیچ بعید نیست یکی از بازیگران مرد جم را در نقش یکی از بزرگ‌ترین شاعران ایران ببینیم، مثلا بازیگر نقش کوزی یا بازیگر نقش بالی خان!
خدا بخیر کند.

آلن دلون زنده است
شایعه‌سازان سینمای ایران که خدا را شکر مدتی است دست از سر انتشار اخبار کذب درباره درگذشت هنرمندان وطنی برداشته‌اند و به خود در این زمینه استراحت داده‌اند، حالا رفته‌‌اند سراغ برخی ستاره‌های سن‌وسال دار و مشهور خارجی که تماشاگران ایرانی به اندازه هنرمندان ایرانی و حتی بیشتر، از آنها خاطره دارند. در تازه‌ترین اقدامات این‌چنینی، شایعه‌سازان خلاق ایرانی که این حجم از خلاقیت و ذوقشان را در جهت منفی به کار می‌برند، سراغ آلن دلون، ستاره مشهور و جهانی سینمای فرانسه رفتند که در ایران هم اسم و رسم و محبوبیت فراوانی دارد. بستری شدن دلون در چند هفته گذشته، کافی بود تا گزک به دست شایعه‌سازان ایرانی بیفتد و آنها ناقوس مرگ این بازیگر را در فضای مجازی به صدا درآورند. این عکس و خبر مرگ، در فضای مجازی دست به دست و بسیار دیده و خوانده شد و خیلی‌ها هم با تاسف از درگذشت دلون، آن را برای هم ارسال می‌کردند. نکته جالب و بامزه در این خبر دروغین، این بود که نوشته بودند آلن دلون در بیمارستانی در حومه پاریس درگذشته است! انگار این حومه پاریس، خبر را به واقعیت نزدیک می‌کند و طبیعی‌تر به نظر می‌رسد. با این حال دست‌کم تا لحظه نگارش این سطور، آلن دلون زنده است و امیدواریم فعلا عمرش به دنیا باشد. شایعه مرگ آلن دلون، برای چهره‌های دیگری چون سوفیا لورن، بریژیت باردو، ژان پل بلموندو و‌... هم زنگ خطر و هشداری است و همین روزهاست که شایعه‌سازان، سراغ آن بنده خداهای دیگر هم بروند.

تفاوت تا مغز استخوان!
برخی دوستان و همکاران رسانه‌ای که کار روابط‌عمومی فیلم و سریال‌ها را انجام می‌دهند، گاهی در اخبار ارسالی و به قصد جلب توجه بیشتر به پروژه، سراغ خلاقیت‌های بامزه‌ای می‌روند؛ به عنوان مثال در خبر منتشر شده و ارسالی درباره بازی نوید پورفرج در فیلم مغز استخوان، در تیتر و عنوان خبر آمده: «نقش متفاوت نوید پورفرج در مغزِ استخوان». آخر ما که هنوز یک نقش‌آفرینی خوب از این بازیگر جوان بیشتر ندیدیم و تا جایی که می‌دانیم «مغزهای کوچک زنگ زده»، تا اینجا تنها فیلم سینمایی اوست. بنابراین سؤال اینجاست که متفاوت نسبت به کدام نقش و کدام فیلم؟ و دیگر این‌که وقتی هنوز فیلم، فیلمبرداری نشده و به نمایش درنیامده، از کدام تفاوت حرف می‌زنید؟ ما مخلص شما هم هستیم، پورفرج در همان فیلم هومن سیدی نشان داد که بازیگر خوب و آینده‌داری است و مغز استخوان را هم قرار است، حمیدرضا قربانی کارگردانی کند که پیشتر فیلم خوب خانه‌ای در خیابان چهل و یکم را از او دیده‌ایم. بله، با این پیشینه و حضور بازیگران دیگری چون جواد عزتی و پریناز ایزدیار، امیدواریم که فیلم و بازی‌های خوبی ببینیم. اگر هم به تفاوتی برخوردیم، با کمال میل به آن اشاره می‌کنیم و درباره‌اش می‌نویسیم، اما عجالتا خواهش می‌کنیم درباره هیچ فیلمی و پیش از ساخت و نمایش، از تفاوت حرف نزنیم تا بعدا اگر چیز متفاوتی ندیدیم، توی ذوقمان نخورد.

سبقت هیولا از نهنگ
در هفته‌ای که گذشت، سریال هیولا به کارگردانی مهران مدیری در قسمت نوزدهم تمام شد و نهنگ آبی ساخته فریدون جیرانی هم به قسمت بیست و نهم و قبل از پایانی رسید. این دومی که حتی در گام‌های پایانی هم سریالی دوست‌داشتنی و جذاب نشد که نشد و حتی با غافلگیری‌های ناگهانی و کشت و کشتارهای بازی تاج و تختی هم، رضایت تماشاگران را فراهم نکرد، اما هیولا باوجود این‌که در بسیاری از قسمت‌ها جاده خاکی رفت و قصه تنها در عرض، رشد می‌کرد، توانست قسمت پایانی جذابی داشته باشد؛ هر چند با توجه به حرکت لاک‌پشتی قصه در قسمت‌های پیشین، نسبتی با این‌جور جمع کردن قصه در پایان نداشت، اما به هرحال هیولا در آخر راه تکانی اساسی به خود داد و نشانه‌هایی از تغییر در هوشنگ شرافت، به‌خاطر همه اتفاقاتی که برایش افتاد، رویت شد. سکانس پایانی هیولا که شرافت را در حال برداشتن اسکناس تقلبی و روشن کردن سیگار می‌بینیم و بعد هم صدای مهیب افتادن چیزی روی زمین (به احتمال زیاد تابلوی کوچه شرافت)، پایان‌بندی خوب و البته غیرقابل انتظاری بود.

علی رستگار

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها