در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
متهمان روز گذشته به اتهام به قتل رساندن یکی از طعمههای سرقت خود که پیرمرد 75 سالهای بود در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند. این در حالی بود که چندی قبل پرونده قتل دیگری که مرتکب شدند در شعبه هم عرض رسیدگی به صدور رای قصاص برای آنها منجر شد.
به گزارش خبرنگار جامجم، 22 تیر سال 94 بود که جسد ابراهیم در حالی که با اصابت دو ضربه چاقو به شکم و پهلو کشته شده بود، در نزدیکی شریف آباد پیدا و تحقیقات برای یافتن ردی از عاملان جنایت آغاز شد.
راز قتل پیرمرد که در نزدیکی کارگاه محل کار خود کشته شد نزدیک به دو سال و نیم سر به مهر باقی ماند، تا اینکه با شکایتهای متعدد مبنی بر زورگیری دو جوان موتورسوار در شریفآباد، سرنخ این پرونده هم بهدست آمد. از آنجا که در شکایت همه شاکیان نقطه مشترکی به نام موتور سیکلت قرمز رنگ وجود داشت؛ سرانجام ماموران آگاهی به حامد و حسام که با موتور قرمز رنگ خود بیهدف در شریفآباد گشت میزدند مظنون شدند و آنها را دستگیر کردند.
متهمان که میدانستند در مواجهه حضوری با شاکیان متعدد، راهی برای کتمان حقیقت برایشان باقی نمیماند، از همان لحظه اول بعد از دستگیری پرده از راز جرایم خود برداشتند. آنها همچنین اعتراف کردند که دو فقره از سرقتها به ایراد جرح عمدی منجر شده است. بررسی این دو سرقت خشن نشان داد، دو قربانی سرقت براثر شدت جراحات جان باخته بودهاند. به این ترتیب 33 فقره سرقت مقرون به آزار و دو فقره قتل عمدی در پرونده آنها ثبت شد.
صبح روز گذشته متهمان برای رسیدگی به اتهام قتل ابراهیم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفتند.این درحالی است که آنها چندی قبل به اتهام قتل اولین قربانی خود محاکمه و در آن پرونده حکم قصاص گرفته بودند.
ابتدای جلسه رسیدگی، اولیای دم مقتول برای قاتل پدرشان درخواست قصاص کردند.
سپس حامد بهعنوان متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: من سارق هستم، اما قاتل نیستم. نمیخواستم پیرمرد را بکشم و قصد من و حسام فقط سرقت از او بود. حتی تا روزی که به آگاهی رفتیم، نمیدانستیم او کشته شده است.
متهم به قتل درباره روز قتل بیان کرد: آن روز مثل همیشه حسام راکب موتور بود. من از موتور پیاده شدم و به سمت ابراهیم رفتم.می خواستم او را وادار کنم اموالش را به من بدهد و بعد سریع فرار کنیم. اما همان موقع دیدم یک کامیون به سمت ما میآید و احتمال داشت با موتور ما شاخ به شاخ شود.حسام فریاد زد فرار کن، الان گرفتار میشویم. اما پیرمرد دست راست مرا محکم گرفته بود و نمیگذاشت فرار کنم. از قبل چاقوی دو لبهای را به کمک حسام تیز کرده بودیم و برای رهایی از مواقع خطر همراه داشتیم.در یک چشم به هم زدن حسام چاقو را به دستم داد و دو ضربه به پیرمرد زدم و فرار کردیم. چیزی هم از او سرقت نکردیم.
همچنین متهم ردیف دوم یعنی حسام در دفاع از خود گفت: من معاونت در قتل را قبول ندارم.ما به قصد قتل از خانه بیرون نرفته بودیم و فقط میخواستیم سرقت کنیم.من هم مثل همیشه فقط راننده بودم.
رئیس دادگاه ختم جلسه دادرسی را اعلام کرد و قضات برای صدور رای وارد شور شدند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه