در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
پسر جوان در تحقیقات گفت: خانه برادرم دیوار به دیوار خانه پدرم است. سیاوش با پدرم کار میکرد و قرار بود امروز صبح برای بردن پدرم به بیمارستان به خانه بیاید، اما خبری از او نشد. پدر چندبار با تلفن او تماس گرفت، اما پاسخ نداد و مرا به سراغ سیاوش فرستاد. چندبار زنگ خانهشان را به صدا درآوردم و وقتی از پاسخ دادن سیاوش مایوس شدم با کلید یدکی که از خانه برادرم داشتم، وارد شدم. صحنهای که میدیدم قابل باور نبود. جسد برادر و همسر برادرم خونین روی زمین افتاده بود.
در تحقیقات میدانی با آنکه آثاری از ورود به عنف به خانه دیده نشده بود، اما مشخص شد به خاطر گرمی هوا زوج جوان در هال را باز گذاشته و عامل یا عاملان جنایت از طریق دیوار وارد حیاط شده و در باز هال، ورود او یا آنها را به داخل خانه آسان کرده است.
سرنخی برای جنایت
هیچ آلت قتاله و مدرک و سرنخی که ما را به قاتل برساند، بهدست نیامد.درحالی که در جست و جوی سرنخی از متهم بودیم، در بازرسی از خانه فندک زرد رنگی پیدا کردیم. فندک را به خانواده داماد و عروس نشان دادیم و هر دو خانواده مدعی شدند متعلق به فرزندانشان نیست. در همان تحقیقات اولیه احتمال دادیم فندک زرد رنگ متعلق به عامل جنایت باشد که ناخواسته از جیبش بیرون افتاده و او بی خبر از ماجرا صحنه را ترک کرده است.
اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند و تحقیقات ما برای شناسایی و دستگیری قاتل ادامه یافت.
انگیزه مبهم برای جنایات
با آنکه طلاهای عروس خانم به سرقت رفته بود، اما اموال با ارزش زیادی داخل خانه بود که اگر قاتل نقشه سرقت داشت بی شک آنها را نیز با خود میبرد.
خواستگار کینه جو
چند روزی از این ماجرا گذشته بود که پدر فرنگیس به سراغم آمد و گفت: نمیدانم حرفی که میخواهم بزنم به دردتان میخورد یا نه. دخترم چند ماه قبل از ازدواجش با سیاوش، خواستگار سمجی داشت. خواستگاری که فرد شروری بود و سابقه کیفری هم داشت. اصلا همین مساله بود که باعث شد به او نه بگویم. ممکن است او در این ماجرا نقش داشته باشد.
دستگیری تنها مظنون
بررسیها را در رابطه با تنها مظنون پرونده ادامه دادیم. در تحقیقاتی که ما انجام دادیم مشخص شد پسر جوان درست همان روزی که سیاوش و همسرش به قتل رسیده بودند، ناپدید شده و با گذشت مدتی از ماجرا مجدد به خانه برگشته بود. همین مساله شک ما را بیشتر برانگیخت و درنهایت شهرام را بازداشت کردیم.
سرنخی برای برملایی واقعیت
درحالی که شهرام منکر ماجرا بود، سراغ دوستان و آشنایانش رفتیم تا شاید بتوانیم اطلاعاتی از آنها بهدست آوریم. ما از صحنه قتل فندک زرد رنگی پیدا کرده بودیم که احتمال میدادیم متعلق به متهم باشد. فندک را به دوستان و آشنایان شهرام نشان دادیم، همه آنها با دیدن فندک مدعی بودند متعلق به شهرام است. حتی یکی از آنها گفت فندک گیر دارد و با مدل خاصی روشن میشود و قلق آن را بلد بود. دوباره از شهرام تحقیق کردیم. به او فندک را نشان دادم، شهرام با دیدن فندک رنگ باخت اما سعی کرد خیلی زود به خودش مسلط شود.
اعتراف به جنایت
به شهرام گفتم: تمام دوست هایت گفتهاند فندک برای تو است و این فندک از کنار جسد قربانیان پیدا شده است. بی شک میدانی چطور آنجا افتاده و کتمان قتلها بی فایده است.
شهرام خواست حرفی بزند که یک لحظه سکوت کرد و بعد از مکثی کوتاه شروع به صحبت کرد و گفت: من هر چیزی را که میخواستم به دست میآوردم، اما فرنگیس بدون توجه به این موضوع به من پاسخ نه داد و مدتی بعد هم با سیاوش ازدواج کرد. همان شب عروسی اش وقتی او را در لباس عروسی دیدم با خودم عهد کردم انتقام بگیرم.
او ادامه داد: چند شب بعد، شبانه از دیوار بالا رفتم. با باز گذاشتن در هال، آنها کار را برایم راحت کردند. خیلی سریع وارد خانه شدم و قبل از آنکه به زوج جوان اجازه دهم متوجه شوند ماجرا از چه قرار است، با چاقو آنها را کشتم و بعد از آن هم شهر را ترک کردم. بعد از مدتی از دوستانم سراغ ماجرا را گرفتم و وقتی فهمیدم پلیس به نتیجه و سرنخی نرسیده خیالم راحت شد که ردی از من بهدست نیاوردند و برای همین به خانهام برگشتم .
با اعترافات پسر جوان او به بازسازی صحنه جنایاتش پرداخت. او در دادگاه به قصاص محکوم شد و از آنجا که خانوادههای مقتولان خواهان قصاص بودند، چندی بعد به دار مجازات آویخته شد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه