در یکی از کشورهای شبه‌جزیره بالکان، مهندسی که به‌تازگی در یک شرکت مهندسی استخدام شده بود با نیروی خدماتی آن شرکت پیوند دوستی برقرار کرد و پس از چندی در اثر آشنایی بیشتر با اطلاع خانواده‌ها با خواهر نیروی خدماتی ازدواج کرد و پیوند دوستی‌شان با پیوند خانوادگی محکم‌تر شد.
کد خبر: ۱۲۲۲۸۴۴

از آن‌پس هرگاه مهندس بیرون از شرکت پروژه‌ای می‌گرفت، برادرزن خود را سر پروژه‌های شرکت می‌فرستاد و بدین‌ترتیب برادرزن مهندس تا حدی با فوت و فن و اصطلاحات مهندسی آشنا شد. پس از چندی مهندس به ریاست شرکت منصوب شد و در اولین اقدام برادرزن خود را که تا حدی با چیزهای مختلفی آشنا شده بود به عنوان معاون اداری مالی شرکت و معاون طرح و توسعه شرکت (با حفظ سمت)‌ منصوب نمود. چندی بعد مهندس به عنوان مدیرعامل هلدینگ انتخاب شد و در دومین اقدام برادرزن خود را به عنوان قائم‌مقام هلدینگ منصوب کرد. مدتی بعد وزیر جدید مهندس را به عنوان معاون خود انتخاب کرد و مهندس نیز در سومین اقدام برادرزن خود را به عنوان جانشین خود منصوب نمود. چندی بعد نخست‌وزیر تصمیم گرفت مهندس را به عنوان وزیر انتخاب کند و پس از آن‌که مهندس توانست رأی اعتماد نمایندگان را به دست بیاورد به ساختمان وزارتخانه رفت و در چهارمین اقدام برادرزن خود را به عنوان رئیس حوزه وزارتی منصوب کرد. این ماجرا مصادف شد با سر و صدای رسانه‌ها در مورد مدارک تحصیلی مسئولان. مهندس که تلاش داشت وزیر خوبی باشد و حتی به مقامات بالاتر نیز صعود کند، در هفتمین اقدام خود در وزارتخانه دستور داد یک هیات تحقیق و تفحص تشکیل شود تا مدارک تحصیلی کلیه رؤسا و معاونان و مدیران کل و کارمندان ارشد و کارمندان جزء وزارتخانه را بررسی کند تا هرکس مدرک تحصیلی متناسب ندارد یا مدرک تحصیلی متناسب اما جعلی دارد از کار برکنار شود. در این هنگام برادرزن مهندس با او تماس گرفت و گفت: ای داماد خانواده، این چه دستوری بود که دادی؟ مگر نمی‌دانی من تا سوم راهنمایی سابق بیشتر درس نخوانده‌ام؟ مهندس گفت: ای آقا، هنوز مرا نشناخته‌ای؟ من تو را به عنوان رئیس هیأت تحقیق و تفحص منصوب کرده‌ام. در این هنگام برادرزن مهندس لپ مهندس را کشید و با دست به شانه او زد و تحقیق و تفحص را آغاز نمود.

امید مهدی‌نژاد

طنزنویس

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها