قتل زن جوان به‌دست برادر و پدرش، خاطره یکی از کارآگاهان پلیس آگاهی کرمان است. زن جوان به خاطر حرف مردم با نقشه‌ای از پیش تعیین شده بود به قتل رسید و راز این جنایت را زن ناشناسی برملا کرد.
کد خبر: ۱۲۲۱۸۱۹

سال 68 گزارش خودکشی زن جوانی به ما اعلام شد. جسد زن جوان روی تختش بود و پدر او به ما گفت: دخترم همیشه دیر از خواب بیدار می‌شد، برای همین تا نزدیکی‌های ظهر با این تصور که او خوابیده است، سراغش نرفتیم. اما وقتی از زمان بیدار‌شدنش گذشت و خبری از شقایق نشد، سراغش رفتیم. شقایق بی جان روی تخت افتاده بود. دخترم خیلی جوان بود، نباید دست به خودکشی می‌زد.
سؤالی که برایم مطرح بود این که چرا زنی با این سن و سال باید خودکشی کرده باشد. سؤالم را مطرح کردم و پدر شقایق در پاسخ گفت: دخترم بعد از طلاقش، اخلاق و روحیه‌اش تغییر کرد. مدام دعوا راه می‌انداخت و بیشتر اوقات خودش را در اتاقش حبس می کرد. چند بار هم تهدید کرده بود که خودش را می‌کشد. البته ما این موضوع را جدی گرفتیم و شقایق را نزد روانپزشک بردیم. دخترم بالاخره به تهدیدهایش عمل کرد. او با خوردن قرص به زندگی اش پایان داد.

1. تماس مرموز
جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد و از آنجا که مورد مشکوکی در صحنه وجود نداشت که حکایت از قتل باشد و خانواده شقایق اصرار داشتند دخترشان خودکشی کرده است، پرونده مختومه شد.
چند روز بعد از این ماجرا، تلفنی به من شد که راز یک‌جنایت را فاش کرد. زن جوانی پشت خط بود، او با صدایی آرام که به سختی شنیده می‌شد، گفت: شقایق خودکشی نکرده است. او را کشته‌اند. خانواده اش صحنه‌سازی کردند. این‌که می‌گویند خودکشی کرده دروغ می‌گویند.
تماس قطع شد و صدای مبهم زن جوان و حرف‌هایش در ذهنم طنین می‌انداخت. تماس مرموز ما را واداشت با این‌که خانواده دختر جوان شکایتی نداشتند، تحقیقاتمان را از سر بگیریم.

2. خفگی، علت مرگ
درنخستین قدم از پزشکی قانونی علت اصلی مرگ را خواستیم. پس از تکمیل معاینات متخصصان پزشکی قانونی، علت مرگ خفگی اعلام شد. درحالی که خانواده‌اش گفته بودند شقایق خودکشی کرده است.
با اعلام نظر پزشکی قانونی دو مدرک به‌دست آوردیم. نخست این‌که علت مرگ خفگی بود و نشان می‌داد او به قتل رسیده است. از طرفی چون علت مرگ مسمومیت با دارو نبود، پس خانواده شقایق در این ماجرا نقش داشتند.

3. برملا شدن راز
خانواده شقایق در تحقیقات بعدی نیز همچنان مدعی بودند دخترشان خودکشی کرده است، اما برای ما محرز بود جنایت خاموشی رخ داده است. در نهایت زمانی که پدر شقایق با مدارک ما مواجه شد لب به اعتراف گشود و گفت: شقایق را من و برادرش کشتیم. مادرش مخالف بود. چندین بار تصمیم داشتیم این کار را انجام دهیم، اما اصرارهای مادر شقایق باعث شد این ماجرا به تاخیر بیفتد. تا این‌که آن روز نقشه‌ای را که در سر داشتم به همراه پسرم اجرا کردم.شقایق بعد از طلاقش گوشه‌گیر و ساکت نشده بود، بلکه بر عکس سرخوش و شاد بود و هر کاری می‌خواست می‌کرد. او رفت و آمدهای زیادی داشت و به حرف‌های من هم که می‌گفتم شهر کوچک است و مردم برایمان حرف درمی‌آورند، توجهی نمی‌کرد. حرف‌های مردم روز به روز بیشتر می‌شد و شقایق هم دست‌بردار نبود. کار بدی نمی‌کرد، اما کارهایش باعث شده بود حرف او سر زبان‌ها بیفتد.

4. زن جوان چطور کشته شد
مرد میانسال ادامه داد: با پسرم تصمیم گرفتم او را به قتل برسانیم. روز حادثه دخترم داخل اتاقش بود، من و پسرم در دو طرف در ایستادیم. دخترم را صدا زدم، همین که شقایق از اتاق بیرون آمد، طنابی را که در دست داشتیم دور گردنش انداختیم و او را به قتل رساندیم. بعد طوری صحنه‌سازی کردیم که خودکشی به نظر برسد، اما همسرم مخالف بود. بعد از قتل هم چند بار تصمیم گرفت واقعیت را بگوید، اما نمی‌توانست. چون اگر ماجرا را لو می‌داد من و پسرم نیز به اتهام قتل بازداشت می‌شدیم. بعد از جنایت پشیمان شدیم، اما دیگر نمی‌شد کاری کرد. با اعترافات مرد میانسال، او و پسرش بازداشت شدند و به بازسازی صحنه جنایتی که مرتکب شده بودند پرداختند. متهمان راهی زندان شدند و ما هرگز متوجه نشدیم زن ناشناسی که آن روز تماس گرفت و سرنخ قتل را به دستمان داد چه کسی بود!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها