در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
یک ماجرای تکراری متفاوت
نوشتیم ماجرای تکراری متفاوت! هر چند داستان همان داستان همیشگی است، اما این بار با زاویهای متفاوت پایش به مجلس شورای اسلامی باز شده است و از این به بعد شده متفاوت! دو روز پیش دعوای دو نماینده مجلس دوباره نام یکی از کشورهای همسایه را به مجلس کشاند؛ افغانستان. در درگیری میان جواد کریمی قدوسی، نماینده مردم مشهد در مجلس و جلیل رحیمیجهانآبادی، نماینده حوزه انتخابیه تربت جام، تایباد، باخرز و صالحآباد حاشیههایی ایجاد شد که در فضای مجازی کلی سر و صدا کرد. در فیلم منتشر شده از این ماجراها جهان آبادی خطاب به کریمی قدوسی میگوید: «زمانی اجداد شما، فامیل شما از افغانستان به ایران حمله میکردند، ما بودیم که دفاع میکردیم از ایران.» همین عبارت کافی بود تا نام این نماینده بر سر زبانها بیفتد، برنامههای تلویزیونی و رسانهها سراغش بروند و ماجرای جملاتی را که به زبان آورده جویا شوند. جملاتی که دارای ایرادهای تاریخی فاحش هستند و روزگاری را به میان کشیده اند که ایران و افغانستان از هم جدا نبودند و کشور همسایه، بخشی از خاک ما بود. ما هم مثل دیگر رسانهها رفتیم سراغ رحیمیجهانآبادی و از او خواستیم درباره اظهاراتش در مجلس و همچنین برنامهای تلویزیونی پاسخگو باشد. قبلش این را هم بگوییم که رحیمیجهانآبادی عضو حزب کارگزاران سازندگی است و کریمیقدوسی، عضو جبهه پایداری. هر چند ما در گزارشمان کاری به این دو گرایش سیاسی نداریم اما برای روایت آنچه جهانآبادی میگوید، لازم بود بر این نکته تاکید کنیم. جهانآبادی در گفتوگو با جامجم این نکته را بیان کرد که کریمیقدوسی نه گذاشته و نه برداشته، رفته در حوزهای که ایشان نمایندهاش است، گفته چه نشستهاید که نمایندهتان انقلابی نیست، نامهای بنویسید که رد صلاحیتش کنند و.... او هم برای تذکر به همکارش که البته به نظر میرسد بیشتر رگههایی از طعنه و تادیب در خود داشته، به مجلس میآید و حرفهایی را که ذکرش رفت مطرح میکند.
بدترین شکل دفاع
وقتی به جهانآبادی میگویم به بدترین شکل ممکن از خودش دفاع کرده، نمیپذیرد و میگوید: آقای کریمیقدوسی همه را زیر سوال میبرد، رئیسجمهور را دو تابعیتی میخواند و جواد ظریف را که به زعم رهبری متدین و انقلابی است، جاسوس میخواند. همین چند روز کلی پیام داشتهام که گفتند کار خوبی کردهام و بالاخره باید یکی جلوی این نماینده عزیز میایستاده!
هر چند هدف از تماس گرفتن و صحبت با این نماینده پیگیری بخشهای سیاسی ماجرا نبود و میخواستم بخشهای فرهنگی موضوع را بررسی کنم، اما گزارش ناخواسته وارد این بخش ماجرا هم شد. به جهانآبادی میگویم که حق دارد درباره اصالت غیر ایرانی هر نمایندهای سوال بپرسد و شبههای وارد کند، اما دو نکته هم مهم است، اول اینکه باید سوال را به شیوه سوال مطرح کرد نه با کلی حاشیه، طعنه و ... و نکته مهم دیگر اینکه بسیاری همین سوالات را درباره سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مطرح کردند. چرا ایشان در این مورد سوالی مطرح نکرده است؟ پاسخ این نماینده عجیب است و میگوید: آقای صالحی به کسی کاری ندارد و حاشیهای ایجاد نمیکند! حالا سوال بعدی خیلی مهم است، آیا قانون باید برای افرادی رعایت شود و سوال درباره کسانی پرسیده شود که حاشیه ایجاد کرده و یا درباره دیگران سوالات و شبهاتی را مطرح میکنند؟
البته از مجموع صحبتها اینطور برمیآید که آقای جهانآبادی در ماجرای پیشآمده، نه با افغانستان مشکلی دارد و نه با مردمش. فرهنگ آنها را میستاید، تلاش میکند این نکته را برساند که قصد نداشته موضوعی را نژادپرستانه مطرح کند و هرچند در برنامه تلویزیونی صراحتا میگوید عذرخواهی نخواهد کرد، اما در نهایت حاضر است از مردم افغانستان عذرخواهی کند. بعدتر میبینم که با خبرگزاری خانه ملت هم مصاحبه کرده و اینطور گفته است: من در اظهارات خود قصد برتر دانستن قوم خود بر دیگران را نداشتم، مردم افغانستان با ایمان و دارای پیشینه تاریخی، دینی و فرهنگی مشترک با ایرانیان هستند، از اینرو ما طی این سالیان میلیونها افغانستانی را در کشور خود پذیرایی کردیم.
شما تاریخ خواندهاید؟
شما تاریخ خواندهاید؟ این سوال جهانآبادی را ناراحت میکند و میگوید چهار سال افغانستان زندگی کرده است، تاریخ این کشور را مثل کف دستش میشناسد. او تاکید میکند منظورش این نبوده که افغانستان زمان حمله محمودافغان به ایران در اواخر عهد صفوی کشوری جداگانه بوده است، اما چه توان کرد دیگر... بارها گفتهاند دفاع نکردن بهتر از بد دفاع کردن است.
در صحبتهای جهانآبادی اینطور به نظر میرسد که او افغانستان را کشوری جداگانه میبیند که به ایران حمله کرده و بر آن حاکم میشود. این در حالی است که افغانها هم مثل یکی دیگر از اقوام ایرانی که در تاریخ کشورمان میبینیم در شرایطی حمله کرده، حکومت مرکزی را که کمرمق و بیجان بوده عزل کرده و خود حکومت را به دست گرفتهاند، صفویه، زندیه، قاجاریه و... همه به همین شکل به حکومت رسیدهاند و افغانها هم یکی از همین اقوام ایرانی بودهاند. حالا وقتی یک نماینده مجلس با لحنی که ذکرش رفت، درباره همسایهای که تا صد و اندی سال پیش جزو خاک ایران بود و حالا هم جان ایران است، اینطور حرف میزند، ما را متوجه همان آسیبهای فرهنگی قدیمی میکند. آسیبی که موجب میشود مردم کشورهای منطقه تصور کنند ایرانیها نژادپرستانه خود را از همسایگانشان برتر میدانند و همین میافزاید بر درد فرهنگی بزرگی که میان ما و همسایگان دیوار میکشد. برخی مسؤولان، برخی فیلمها و... فضایی ایجاد میکنند که چند روز یکبار از همسایهای عذرخواهی کنیم و باز برویم سر خانه اول. کاش این چند بیت نجیب باور شاعر افغانستانی در جان همهمان تهنشین میشد: هـرکـُجـا مـرز کشیدنـد، شـما پـُل بـزنـید/ حـرفِ تهـران و سمرقـند و سرِپـُل بزنـید/ مـُشتی از خـاک بـُخارا و گـِل از نیشابور/ با هـم آریـد و بـه مخـروبـه کابـل بزنـید...
زینب مرتضاییفرد
فرهنگ و هنر
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم