در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اسارت در دام فناوری و ولایت نفس اماره دو مولفه مهم است در بررسی میرشکاک از اشعار شاعران معاصر و بخشی از تعریفی است که میرشکاک از آن برای نمایاندن نیستانگاری که عارض دوران جدید است، سود برده. او با عینکی به اشعار آنها نگاه کرده که دیگران نگاه نمیکنند و اغلب اسیر روشهای زبانی و شعریت شعر هستند، اما میرشکاک بیتعارف (همانطور که همیشه بوده) به اشعار چهار نفر از مرتفعترین قلههای شعرنو نگریسته و تعارفات مرسوم را کنار گذاشته و به پای «هیچ» پیچیده تا هیچ بودن آن را نشان دهد و راه برونرفت از این هیچستان معاصر را نمایان کند.
او در این کتاب ابتدا با توصیف نیستانگاری خواننده را از زاویهای که قرار است به شعر نگاه کند آگاه میکند و پس از آن به صورت مصداقی به جهان شعری شاعران سرزده و آنها را مرور کرده است. او حین بررسی اشعار و اینکه کدام شاعر در اسارت نیستانگاری گرفتار آمده و کدامیک راوی این پدیده عصر جدید است راههایی نیز پیشنهاد میکند.
«یکی از راههای مطمئن مقاومت در برابر نیستانگاری، عشق است. اما در روزگار ما، بازشناختن عشق از هوا و هوس، به همان اندازه دشوار است که بازشناختن راست از دروغ. بههرحال در مواجهه با نیستانگاری حق با شاملو است. البته اخوانثالث خطا نمیگوید و درست میبیند. جهان به راستی همان جهانی است که اخوان تصویر میکند.» او از اسامی هراسی ندارد و اینکه قرار باشد از اخوانثالث نام ببرد و بگوید او جهان را درست دیده، ولی نوع مواجهه او با این جهان نیستانگار اشتباه است، سبب نشده به ورطه محافظهکاری و پنهانکاری بیفتد.
او با آوردن مصادیقی از تحول در اشعار شاعران و نشان دادن عشق در اشعار آنها به خواننده گوشزد میکند که یکی از راههای گریز از موضع نیستانگاری حرکت به سوی عشق است ولی بالاتر توضیح میدهد که ولایت نفس اماره همواره در کمین است و عشق را ساده نباید نگریست.
او تاکید میکند؛ «اما درست بودن گزارش اخوانثالث ما را ملزم نمیکند که از منظر یأس به هستی خود و پیرامون خود بنگریم. داستایفسکی که از نخستین طلایهداران گزارش نیستانگاری در جهان است هیچگاه به نیستانگاری تسلیم نشد.»
ولی در کنار همه این مسائل باید این نکته را توضیح داد که «نیستانگاری و شعر معاصر» قرار نیست کتابی درباره شعر باشد، بلکه در تمام رشتههای هنری میتواند مصداق داشته باشد ولی از آنجا که میرشکاک در زمینه شعر کار کرده و مطالعه داشته در زمینه شعر این موضوع را بررسی کرده، هرچند در مقدمه کتاب این گستردگی موضوعی را شاهد هستیم. به عبارتی نیستانگاری پدیدهای نیست که فقط در شعر دیده شود، بلکه در تمام شؤون زندگی ما که هنر و فرهنگ نیز شامل آن میشود این پدیده بروز دارد و میتوان آن را به وضوح دید.
این کتاب برخلاف نام و عنوان پرطمطراقی که روی آن قرار دارد اثری نیست که فهم عمومی به آن راهی نداشته باشد و یوسفعلی میرشکاک نیز در پی آن نبوده که اثری از خود بهجا بگذارد که مخاطب عام نتواند با آن ارتباط برقرار کند و به گفتوگو بنشیند. شاید اصطلاحاتی در آغاز کتاب باشد که ابتدا نامانوس جلوه کند، ولی به مرور هرکدام از آنها جایگاه خود را در ذهن مخاطب باز میکند. از این حیث «نیست انگاری و شعر معاصر» کتابی است که هر مخاطبی میتواند بهرهای از آن بگیرد و خود را مخاطب سخنان میرشکاک ببیند. نویسنده نیز نخواسته با دشوار و درشتنویسی خود را مانند بسیاری در جرگه کسانی قرار دهد که از این روش عنوان متفکر و اندیشمند کسب کردهاند بلکه او تلاش کرده با مثالهایی عینی و زبانی سرراست خواننده را به اندیشیدن دعوت کند و چه اندیشمندی بزرگتر از این که مخاطبش را به اندیشه راستین راهنما باشد و او را از فرو رفتن در لفاظیهای فلسفی نجات دهد.
پینوشت: تیتر بخشی از بیت «جان هیچ و جسد هیچ و نفس هیچ و بقا هیچ/ ای هستی توننگ عدم تا بهکجا هیچ» سروده بیدل دهلوی.
حسام آبنوس
دبیر قفسه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم