در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
شب گذشته تعداد زیادی از سینماگران سیمرغ را به خانه بردند. چه احساسی دارید و فکر میکنید تقدیر از شما به عنوان کسی که سینماگر نیست، اما در طراحی یکی از محصولات جنبی سینما فعالیت دارد، چه معنا و مفهومی میتواند داشته باشد؟
در درجه اول هم رفتن سیمرغها به همراه برگزیدگان و برندگان جشنواره فجر خوشحالکننده است و هم تجلیل و تقدیری که این جشنواره در کنار تعدادی از سینماگران برای من در نظر گرفته است.
تجلیل از افرادی مثل من، کارکردهای متعددی دارد و نشان میدهد که هم نتیجه کار افرادی مثل من دیده میشود و هم اینکه به مخاطبان سینما این آگاهی را میدهد که خیلیهای دیگر به جز کارگردانها، بازیگران و عوامل و دستاندرکاران مستقیم تولید فیلم، در پشت صحنه هر فیلم حضور دارند که به چرخه تولید و فروش آثار سینمایی کمک میکنند. خوشحال هستم که در کنار سینماگران به افرادی چون طراحان یا حتی کسانی چون آقای خسروشاهی که دوبلور سینماست یا آقای گنجوی به عنوان تدوینگر توجه شده و آنها هم تقدیر شدهاند. این یعنی اهالی سینما و برگزارکنندگان جشنواره، این هنر- صنعت را از همه جوانب میبینند و برای همه وجوهش ارزش قائل هستند.
در گذشتههای نه چندان دور، پوستر فیلمهای سینمایی از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار بود و نقش قابل توجهی در جلب و جذب مردم به سینما داشت، اما به نظر میرسد دیگر پوستر فیلم چنین کارکردی ندارد و یا دست کم قدرت سابق را ندارد. به نظر شما پوستر فیلم هنوز هم مانند گذشته میتواند ابزاری برای جذب تماشاگران باشد آن هم در عصر رسانههای مجازی؟
کارکرد پوستر حتی با وجود فضای مجازی در جهان کمتر و منسوخ نشده است. چندی پیش مطالعهای داشتم برای تدریس در دانشگاه و مطلع شدم در بسیاری از شهرهای بزرگ در کشورهای صاحب صنعت سینما، مثل رم، پاریس، لندن، نیویورک، استکهلم و بسیاری از شهرهای دیگر دنیا هنوز پوستر اهمیت و جایگاهی قابل توجه دارد. در تمام این شهرها، مکانهای مخصوصی برای نصب پوستر وجود دارد و سازههایی تدارک دیده شده که پوستر فیلمها روی این سازهها نصب شوند. حتی در کشورهای اروپای شرقی و در شهرهایی مثل ورشو که طراحی پوستر فیلمهای سینمایی در این کشورها به مکتب طراحی پوستر فیلم تبدیل شده، در تمام شهر سازههای مخصوص نصب پوستر دیده میشود و هنوز هم با وجود اطلاعرسانی اینترنتی یا دیجیتال، پوستر کارکرد قوی و موثر در زمینه اطلاعرسانی و زیباییشناسی دارد.
متاسفانه در شهرهای ما مکان و سازههای مناسب برای نصب پوستر وجود ندارد. زمانی چنین سازههایی داشتیم اما حالا دیگر نه. بهجز بیلبوردها هیچ نوع تبلیغات شهری دیگری در اختیار فیلمسازان و طراحان گرافیک قرار ندارد که بتوانند پوستر فیلمها را به نمایش بگذارند. پوستر در مقایسه با بیلبوردهای تبلیغاتی، ابعاد کوچکتری دارد و از فاصله نزدیک قابل رویت و خواندن است. در برخی سوپرمارکتها، پوستر فیلمها و سریالها روی شیشه به نمایش در میآیند، اما این پوسترها صرفا متعلق به آثار شبکه نمایش خانگی هستند و معمولا بعد از اکران عمومی فیلمها و توزیع در شبکه نمایش خانگی به نمایش در میآیند. بنابراین فیلمهای جدید و در حال اکران سینما از این امکان بهرهمند نمیشوند.
فکر میکنید چرا اوضاع چنین است در حالی که در سنت سینمایی کشورمان، پوستر فیلم اهمیت و جایگاه ویژهای داشت!
به نظرم این مساله بیشتر به جریان سرمایه ارتباط دارد. تا زمانی که مکان مناسبی برای نصب پوسترها وجود نداشته باشد نمیتوان این سنت را احیا کرد. در چرخه اقتصادی سینما، بعضی فیلمها پرفروش هستند و توان اقتصادی لازم را برای رفتن روی تابلوهای تبلیغاتی دارند ولی این امکان برای بیشتر فیلمها فراهم نیست؛ چون این تابلوها رسانهای گران و پرهزینه است و به جز محصولات سینمایی یا فرهنگی در اختیار کالاهای دیگری هم قرار گرفته که بده بستان مالی بالاتری دارند.
احیای پوسترهای سینمایی زمانی میسر است که سازههای نصب پوستر در فضای شهری داشته باشیم و کمکهای مالی در این زمینه وجود داشته باشد. به عنوان نمونه مثل بسیاری از کشورها، سازه نصب پوستر میتواند یک سازه دو وجهی باشد که یک وجه آن در اختیار پوسترهای فرهنگی کم درآمد یا آثار هنری و سینمایی قرار بگیرد و وجه دیگر آن در اختیار محصولات تجاری پرسود باشد تا به این ترتیب حمایتهای مالی نیز صورت بگیرد.
آیا پوستر، اولین اعلان درباره هر فیلمی است و لازم است قبل از هر خبری منتشر شود یا نه میتواند بعد از اطلاعرسانی درباره فیلم، به صورتی که این روزها متداول است، رونمایی شود و به نمایش درآید؟
رونمایی از پوستر صرفا برای پررنگ کردن وجه تبلیغاتی فیلمهاست. خود این مراسم و برنامه رونمایی یک رفتار تبلیغاتی است که زمینه را برای معرفی کردن، مطبوعاتی شدن اخبار و بازخوردهای رسانهای فراهم میکند وگرنه معمولا بعد از انتشار و رونمایی از پوستر، صرفا آن را در اندازه کوچک در مطبوعات یا رسانههای دیگر میبینیم و دیگر خبری از پوسترها نیست تا زمانی که تصمیم بگیریم برای تماشای فیلم به سینما برویم و در مقابل در ورودی سینما پوستر را یک بار دیگر ببینیم. در حقیقت پوستر برای فیلم کارکرد تبلیغی دارد نه اینکه اعلان و اطلاعرسان باشد. رونمایی از پوستر جزو کمپین تبلیغاتی آثار سینمایی محسوب میشود و همان کارکردی را دارد که مثلا عکسهای یادگاری چهرههای مشهور همان فیلم در مقابل بنر فیلم دارد.
پوسترهای این دوره از جشنواره فیلم فجر را دیدهاید؟ نظرتان درباره آنها چیست؟
در زمان برگزاری جشنواره و شتاب دیدن فیلمها و برنامههای متعدد و مختلف معمولا مجالی نیست برای دیدن پوسترها. اگر فرصتی باشد و برخی پوسترها را ببینم امکان ارزیابی و بررسی آنها را ندارم که بخواهم اظهارنظر کنم.
از اینکه سیمرغ به خانه هنرمندان و سینماگران میرود و بهترینهای سینمای ایران یک نمونه از آن را در اختیار دارد، چه احساسی دارید؟
به عنوان یک طراح همیشه از این که اثری خلق کردهام که عمر درازی پیدا کرده، احساس خشنودی دارم. مثل بسیاری از نشانهها که عمر طولانی پیدا میکنند: مثلا نشانه استاندارد که آقای ممیز طراحی کرده و امروز نزدیک به 40 سال از عمرش گذشته یا نشانه سازمان چای که شاید 60 سال از عمرش میگذرد و همچنان استفاده میشود یا نشان تجاری بسیاری از بانکها که دیگر همه مردم آنها را میشناسند بدون اینکه به طراح آن یا روز اولی که طراحی شده، فکر کنند یا به این موضوع اهمیت بدهند.
نشانها و نمادها جزو میراث تصویری ملی هستند و برای سیمرغ جشنواره فیلم فجر هم این اتفاق افتاده است. علاقهمندان سینما چه بدانند طراح آن چه کسی بوده چهندانند، آن را پذیرفتهاند و بخشی از فرهنگ تصویری ماست. سیمرغ دارد کار خودش را به عنوان یک نماد تصویری انجام میدهد و هر سال با آمدنش مردم میدانند موعـد جشنواره فیلم فرارسیده و شور و هیجان را با خـودش میآورد.
اگر سیمرغ امروز طراحی میشد...
بیشتر از سه دهه از طراحی سیمرغ جشنواره فیلم فجر گذشته و حالا ابراهیم حقیقی بسیار با تجربهتر شدهاست. اگر قرار بود امروز آن را طراحی کند، چه شکلی میشد؟
حقیقی در اینباره میگوید: اگر قرار باشد امروز آن را طراحی کنم، اصلا آن را به هم نمیزدم و تغییری در آن ایجاد نمیکردم. به هیج وجه آن را به هم نمیزدم. گاهی به خودم میگویم شاید اگر قرار بود امروز آن را طراحی کنم، کمی خلاصهتر و استرلیزهتر میکردم یا شاید کمی از تعدد بال و پر سیمرغ یا پرهای گردن و دمش کم میکردم اما میدانم این نگاه به خاطر شرایط امروز جامعه ایجاد شده و واقعیت این است که سیمرغ بلورین زنده است و تا وقتی سیمرغ زنده باشد، یعنی دارد زندگی میکند و نباید آن را تغییر دارد و ترکیبش را برهم زد. شاید مثل جراحی زیبایی بینی باشد؛ وقتی کسی زیباست دیگر نیازی به جراحی زیبایی بینی ندارد! چرا باید بر اساس معیارهای روز و به خاطر هوس به آن دست زد و در حالی که کسی نمیداند در آینده چه خواهد شد و شاید روزگاری برسد که دیگر جراحی بینی جذاب نباشد.
آذر مهاجر
ادبیات و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد