با شهرام زندی، خواننده ترانه «مثل قصه تو شب بلند یلدا» خاطره‌های به یاد ماندنی این شب را مرور کردیم

عمر خوشی‌هایتان یلدا

شماره را با کمک فاطمه عودباشی، همکار خوبم در گروه رسانه پیدا می‌کنم و با خواننده ترانه‌ شب یلدا تماس می‌گیرم. آهنگ انتظار تلفن همراهش هم همین قطعه معروف است که بهانه شده تا شب یلدا سراغش برویم و درباره طولانی ترین شب سال با او حرف بزنیم؛ مثل قصه تو شب بلند یلدا... احتمالا برای شما هم آشناست. شهرام زندی، خواننده این قطعه به‌یاد‌ماندنی با خوشرویی و مهربانی سوالتمان را جواب می‌دهد و از یلداهایی می‌گوید که بیش از یک دهه است بیشتر کنار مردم است تا خانواده‌اش.
کد خبر: ۱۱۸۶۶۶۹

وقتی به او می‌گویم خیلی‌ها این ترانه را با صدایش به خاطر دارند و شاید بیش از هر اثر دیگری آنها را یاد شب یلدا بیندازد، می‌خندد و درباره شکل‌گیری «مثل قصه تو شب بلند یلدا» اینطور توضیح می‌دهد: من شعر این اثر را داشتم و برای موسیقی‌اش فکری نکرده بودم. تا این‌که با چند همکار و زنده‌یاد ناصر عبداللهی به زیباکنار رفته بودیم. شعر را نشان ناصر دادم، آن را خواند و گفت شعر خوبی است. گفتم می‌توانی برایش ملودی بسازی؟‌ درجا ملودی ساخت و به من هدیه کرد. بعد هم وقتی آمد تهران خودش کار را تنظیم کرد و اجرا شد.
از همان ابتدا هم با شعر و ترانه خوبی که داشت در ذهن‌ها ماند و صدای گرم زندی هم ماندگارترش کرد. زندی در این باره می‌گوید: حدود 17 سال است این آهنگ را خوانده‌ام و خیلی‌ها، شب‌های یلدا یاد این قطعه می‌افتند. این کار تا به حال قدیمی نشده و فکر هم نمی‌کنم این اتفاق برایش بیفتد.
خودتان چطور؟ این قطعه را دوست دارید؟ این سوال را با زندی مطرح کرده و از او می‌شنویم که هم این قطعه را خیلی دوست دارد و هم شب یلدا را. اما یلدا کجای ذهنش جا خوش کرده که آنقدر دوستش دارد؟جایی در خاطره‌های دیروز یا اتفاقات زندگی امروزش. او هم مثل اغلب ما از یلداهای کودکی‌اش خاطرات خاصی دارد و در این‌باره می‌گوید: خاطره‌های یلدا و نوروز و دیگر جشن‌های مشابه اصولا از کودکی در ذهن ما پررنگ می‌شود. شب‌هایی که همه دور هم جمع می‌شدند و تنقلات و شادی و خنده همه جا بود. خاطراتی که کنار بزرگ‌ترها در فضایی صمیمی شکل می‌گرفت و چه لذتی هم داشت دور هم نشستن و از آنها آموختن. تنقلات و انار و خنده... اصلا چیزی بهتر از اینها مگر وجود داشت؟‌
زندی اما به نکته جالب دیگری هم اشاره می‌کند که نشان از نوستالژی بازی‌های ما آدم‌ها دارد. او می‌گوید: اصلا هر چه که ما دوستش داریم و به آن علاقه می‌بندیم، برای قدیم‌هاست و من با شنیدن این حرف به این فکر می‌کنم ما ایرانی‌ها چقدر لحظه را بلد نیستیم و حواسمان نیست، بلندترین شب سال هم که فقط یک دقیقه طولانی‌تر از دیگر شب‌هاست، تنها بهانه‌ای بوده برای یک دقیقه بیشتر شاد بودن و این زمان کوتاه مگر چه می‌تواند باشد جز زمان حال، جز همین لحظاتی که از دست می‌رود...
یلداهای زندی حالا اما با گذشته خیلی فرق دارد. از وقتی صدایش با همین ترانه یلدایی شنیده شده، اغلب اوقات شب‌های یلدا را کنار خانواده‌اش نیست و جایی در شبکه‌های تلویزیونی یا سالن‌های مختلف در حال خواندن این ترانه است و از آنها دور است. او می‌گوید: سال‌هاست نتوانسته‌ام یلدا را کنار خانواده‌ام باشم، امسال هم در شهر اراک اجرا دارم و باز نیستم، همین جا از خانواده ام عذرخواهی می‌کنم و از آنها تشکر می‌کنم که نبودنم را درک می‌کنند.
او ادامه می‌دهد: البته همین که این شب را همیشه کنار مردم هستم، برایم شیرین و لذتبخش است و خوشحالم از این‌که می‌توانم با حضور و صدایم برایشان لحظات خوبی را رقم بزنم.
او در پایان صحبت‌هایش برای همه مردم ایران آرزوی یلدایی شاد و خودش را دارد و می‌گوید: امیدوارم همه ما ایرانی‌ها در شب یلدا شاد باشیم و غمی نداشته باشیم. خوشی‌هایمان عمرشان یلدایی باشد و تلخی‌ها برای همیشه فراموشمان کند.

نادر احمدی

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها