گفت‌وگوی جام جم با طلاب حوزه علمیه گناباد که یک شب به جای پاکبانان ، شهر را نظافت کردند

طلبه های نارنجی پوش

دو برادر جوان؛ یکی متولد 60 و دیگری 70. یکی مدیر حوزه علمیه گناباد و دیگری معاون علمی حوزه. یک سال و سه ماه از وقتی سرنوشت این دو برادر را به جای قم، راهی شهرستان گناباد در 285 کیلومتری مشهد و هم مرز با خراسان جنوبی کرد، می‌گذرد. اما در همین 15 ماه، هم حوزه علمیه امام رضای گناباد کلی تغییر به خودش دیده و شور و نشاط و تحرک و پویایی در آن موج می‌زند و هم شهر گناباد و مردمانش با این حوزه پیوند خورده‌اند. حسین و محمد امامی که به گناباد آمدند و در حوزه علمیه امام رضا(ع) مامور به خدمت شدند، با خودشان کلی طرح و ایده آوردند؛ ایده‌هایی برای ایجاد فضای شاد و نشاطِ توام با حس مسؤولیت و مردم داری در طلبه‌های جوان وطرح‌هایی برای خروج طلبه‌ها از فضای سنگین درس و بحث و ورود آنها به فضای پرشور فرهنگی، اجتماعی و خدماتی که همه اش در راستای پیوند حوزه و جامعه و احیای دوباره تعامل کارآمد بین قشر طلبه و مردم بود... حضور در میان زلزله‌زدگان کرمانشاهی و خدمات رسانی به آنها، حضور جهادی در دورافتاده ترین روستاهای شهرستان گناباد، تهیه بسته‌های خوراکی و افطاری و توزیع آن میان نیازمندان شهر و ... از برنامه‌هایی است که حالا طلبه‌های جوان حوزه علمیه امام رضا به آن خو گرفته‌اند. با این همه اما هیچ خبری از آنها و فعالیت‌هایشان در رسانه‌ها نبود تا پنجشنبه گذشته؛ 29 آذر که تصاویری از آنها با لباس‌های نارنجی پاکبانی و جارو به دست در فضای مجازی منتشر شد. آنها این بار به یاری پاکبانان شهر رفته و با کشیدن بار مسؤولیت پاکسازی شهر، یک شب به پاکبانان گناباد استراحت داده بودند.
کد خبر: ۱۱۸۶۳۱۶

ماجرا از یکی از شب‌های سرد پاییزی شروع شد؛ از شبی که محمد دیگر تاب نمی‌آورد پاکبانان شهر را در دل سرد و سیاه شب در حال تمیز کردن خیابان‌های شهر ببیند، از وقتی دلش به درد می‌آید و سوالات جورواجور در ذهنش رژه می‌رود؛ این‌که چرا پاکبانان باید از یازده دوازده شب تا 5 صبح مشغول نظافت باشند؟ مگر این شهر چقدر زباله دارد؟ پس این افراد کی خانواده‌های خود را می‌بینند و کی استراحت می‌کنند؟ ... محمد امامی 27 ساله که معاون علمی حوزه علمیه گناباد است، پاکبانان شهر را می‌شناخت، چراکه همین ماه مبارک گذشته آنها را همراه خانواده هایشان برای افطار به حوزه دعوت کرده بودند، پس می‌رود کنار آنها که درحال آماده شدن برای شروع کار و پخش شدن در خیابان‌ها بودند، کنارشان دور آتش می‌نشیند و گرم گفت‌وگو می‌شود؛ درباره ساعات طولانی و سختی کارشان.
بعد هم طاقت نمی‌آورد و همان نیمه شب با شهردار جوان گناباد تماس می‌گیرد و او را هم سوال‌پیچ می‌کند: «مهندس مهران حسین زاده به من گفت حجم زباله‌های شهر زیاد است و چاره‌ای جز کار زیاد نیست پارسال یک میلیارد تومان هزینه رفت‌و روب شهر کوچک گناباد شده و باید حتما فرهنگسازی بشود تا هم از حجم زباله‌های تولیدی شهر و هزینه‌های سنگین آن کم و هم کار پاکبانان سبک‌تر شود.»
قرار جلسه‌ای با شهردار برای صبح روز بعد گذاشته می‌شود.
محمد همراه برادرش حسین، مدیر حوزه علمیه گناباد به شهرداری می‌روند و درباره این‌که چطور می‌شود از ظرفیت حوزه برای فرهنگسازی در زمینه کاهش تولید زباله کمک گرفت،صحبت می‌کنند. حسین اما همان زمان ایده یک‌شب کار به جای پاکبانان را مطرح می‌کند و نظر موافق شهردار را هم می‌گیرند.
استقبال گرم طلاب جوان
حسین و محمد؛ یعنی مدیر و معاون حوزه علمیه امام رضا(ع) روز بعد ایده خود را در جمع 131 نفره طلاب حوزه مطرح و تاکید می‌کنند که هیچ اجباری نیست و هرکس که دلش می‌خواهد می‌تواند در طرح «یک شب به جای پاکبانان» شرکت کند. طلبه‌های جوان که پیش از این پای دلشان به کارهای جهادی و فرهنگی و خدمات رسانی به مردم باز شده بود، از طرح استقبال می‌کنند و 64 نفر داوطلب پوشیدن لباس پاکبانی می‌شوند.
حسین و محمد به جام‌جم می‌گویند که دلشان نمی‌خواست کارشان رسانه‌ای شود؛ دلشان می‌خواست در دل تاریکی شب خالصانه فقط برای خدا کار کنند؛ اما شهردار اصرار می‌کند که بخشی از فرهنگسازی با رسانه‌ای کردن فعالیت‌ها میسر می‌شود و تیم رسانه‌ای کوچکی همراه طلاب می‌کند و البته خودش هم تا صبح به آنها سرمی‌زند.
ساعت 12 شب که می‌شود، 64 طلبه که چهارتای آنها معمم بودند و بقیه هنوز آن‌قدر جوان که به درجه عمامه‌گذاری نرسیده اند؛ لباس‌های نارنجی رنگ پاکبان‌ها را به تن کرده و پس از جلسه توجیهی و آموزشی کوچکی، در سطح شهر پخش می‌شوند.
از مدیر 37ساله حوزه که پیرترین فرد مجموعه است تا راشدی فر و فهمیده که با سنین 14 و 15 سال، کم‌سن‌ترین افراد گروه هستند، تا 5 صبح روز پنجشنبه، 29آذر در خیابان‌ها و کوچه‌ها و معابر شهر جارو به دست می‌چرخند و با کمری خمیده زباله‌ها را جمع و روانه سطل‌های زباله می‌کنند. آنها کارشان را به حدی خوب انجام می‌دهند که حیرت شهردار و شرکت پیمانکار جمع‌آوری پسماند را به همراه دارد؛ آنها اینجا هم کارشان را خوب بلد بودند...
همه طلابی که ما با آنها گفت‌وگو کردیم، شب سرد و سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشته بودند، با این همه ته دل همه‌شان رضایت شیرینی از این کار موج می‌زد؛ از این‌که با کارشان یک شب به پاکبانان استراحت داده بودند، از این‌که با آنها و کار سخت شان همدردی کرده بودند،از این‌که کارشان شاید الگویی بشود برای دیگران که دست‌کم کمتر زباله تولید کنند و کمتر زباله در سطح شهر بریزند و از این‌که گامی دیگر در مسیر خودسازی و جهاد نفس برداشته‌اند.

فاطمه مرادزاده
ایران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها