مرد شیطان صفت در گفت‌وگو با جام‌جم شگردش را تشریح کرد

جزئیات جنایات سیاه خفاش‌شیشه‌ای

مـــرد شیـطان‌صفت مـعروف به خفاش‌شیشه‌ای که کلکسیونی از جرایم را در پرونده خود دارد، پس از آزادی از زندان با سرقت از خانه‌ها، ده کودک و دو زن را مورد آزار و اذیت قرار داد. متهم اعتیاد شدیدی به مواد مخدر دارد و با طلاهای سرقتی، شیشه می‌خرید.
کد خبر: ۱۱۸۵۵۹۱

به گزارش جام‌جم، راز جنایت‌های سیاه مرد شیطان‌صفت از هفتم دی امسال و با شکایت مردی در کلانتری نازی‌آباد تهران فاش شد. شاکی به ماموران گفت: سارقی وارد خانه‌ام شده و پس از سرقت، دخترم را مورد آزار و اذیت قرار داده است.
پس از این شکایت، پرونده برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
شاکی در تشریح جزئیات این جنایت سیاه به کارآگاهان گفت: من و همسرم برای انجام کاری از خانه‌مان بیرون رفته بودیم و دختر 8ساله‌ام در خانه تنها بود. زمانی که بازگشتیم متوجه شدیم فردی وارد آنجا شده و بعد از سرقت پول و طلاهای موجود در خانه‌مان که 20 میلیون تومان ارزش داشت، دخترخردسالم را به یکی از اتاق‌ها برده و بعد از آزار و اذیت او دست و پایش را بسته و فرار کرده است.
با توجه به شکایت این مرد، ماموران به تحقیق از دختر هشت ساله شاکی پرداختند که وی به افسر تحقیق گفت: در خانه تلویزیون تماشا می‌کردم که چند بار زنگ در خانه به صدا در آمد. مردی از من سراغ پدر و مادرم را گرفت که گفتم بیرون رفته‌اند و باز‌می‌گردند و خودش را معرفی نکرد. بار سوم همان مرد غریبه بعد از آن‌که آیفون را جواب دادم، مدعی شد دوست پدرم است و پول امانتی او را آورده، بنابراین از من خواست مقابل آسانسور بروم تا پولی که آنجا می‌گذارد را بردارم و به پدرم بدهم.
وی افزود: باورم شد او دوست پدرم است، رفتم سمت آسانسور و زمانی که آسانسور طبقه پنجم باز شد، مردی چاقو به دست از آنجا بیرون آمد. او چاقو را زیر گلویم گذاشت و مرا به داخل خانه‌مان برد. آن مرد غریبه مرا مورد آزار و اذیت قرار داد، دست و پایم را با طنابی که همراهش بود، بست. با پارچه دهانم را بست تا صدایم را کسی نشنود. بعد هم دیگر نفهمیدم چطور رفت، بابا و مامانم که آمدند من را نجات دادند و همان‌جا فهمیدیم که اموال خانه‌مان سرقت شده است.
با جمع‌بندی این اطلاعات، ماموران در جست‌وجوی سارق آزارگر بودند تا این‌که شکایت‌های مشابه دیگری از شهروندان مناطق خانی‌آباد، نازی‌آباد، منیریه، فلاح و مولوی در دستور کار پلیس قرار گرفت. بررسی شکایت‌ها نشان داد، سارق شیطان‌صفت با اطلاع از نبود خانواده‌ها و با جا زدن خود به عنوان دوست خانوادگی به زور وارد خانه‌های شاکیان شده و بعد از سرقت پول و طلا و اموال قیمتی، کودکان پنج تا ۱۳ ساله آنها را بعد از آزار و اذیت با دست و پای بسته رها کرده است.
چهره‌نگاری از متهم فراری نشان می‌داد که او در همه این سرقت‌های خشن نقش داشته است‌. تحقیقات در این باره ادامه داشت تا این‌که دو خانم 25 و 30 ساله نیز با حضور در پلیس آگاهی از متهم شکایت کردند. با تحقیق از این دو زن معلوم شد سارق شیطان صفت با معرفی خودش به عنوان دوستان خانوادگی یکی از اعضای خانواده و پرداخت بدهی، وارد خانه آنها شده و بعد از آزار و اذیت این دو زن فرار کرده است.
این در حالی بود که ماموران اطلاعاتی به دست آوردند که نشان می‌داد، خانه چند نفر از شاکیان دوربین مداربسته داشته است. با بررسی فیلم دوربین‌های مداربسته چهره متهم به دست آمد. کارآگاهان با احتمال این‌که متهم فردی سابقه‌دار باشد، به بررسی بانک مجرمان پلیس آگاهی پرداختند که معلوم شد تصویر او به متهم سابقه‌داری به نام امیر شباهت دارد.
در تحقیقات معلوم شد که او از سال 80 تا‌کنون بیش از ۱۵ بار به اتهام ارتکاب جرایم مختلف از جمله سرقت، مزاحمت برای نوامیس، شرب خمر، اخلال در نظم و آسایش عمومی، تهدید و فحاشی، آزار و اذیت، نگهداری و مصرف شیشه، تخریب اماکن عمومی، ایراد ضرب و جرح با سلاح سرد (چاقو) دستگیر و به زندان افتاده است. اوایل سال 97 نیز با سپری کردن آخرین محکومیتش از زندان آزاد شده بود.
بررسی سوابق دیگر اعضای خانواده عارف نشان می‌داد که پدر عارف حدود ۳۰ سال پیش هنگام ارتکاب سرقت و تلاش برای فرار از دست ماموران پلیس مورد هدف گلوله قرار گرفته و کشته شده بود‌. از سوی دیگر، جوان شرور پس از آزادی از زندان به سمت اعتیاد به شیشه رفته و اعتیاد شدیدی به موادمخدر دارد.
مخفیگاه‌های او به طور نامحسوس زیر نظر گرفته شد تا این‌که ساعت 22 چهارشنبه دوازدهم دی امسال آخرین مخفیگاه او در منطقه جوادیه راه آهن، شناسایی و بازداشت شد‌. در بازرسی از آنجا بخشی از طلاهای سرقتی و یک قبضه چاقو کشف شد.
سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: متهم با انتقال به اداره 16‌پلیس آگاهی تهران بازجویی شد و به سرقت، آزارو اذیت ده کودک و نوجوان و دو زن جوان اعتراف کرد.

برای پیدا کردن طعمه، زنگ 1000 خانه را می‌زدم!

امیر تصور نمی‌کرد، راز جنایت‌های سیاهش فاش و دستگیر شود. اعتیاد شدیدی به شیشه دارد و به‌سختی روی پای خود می‌ایستد. مرد شرور سعی می‌کند خود را بی‌گناه نشان دهد، اما وقتی با قربانیانش رو‌به‌رو می‌شود، دیگر راهی برای فرار از حقیقت ندارد.

اسمت چیه؟

امیر. اما بچه محل ها «امیرو» صدام می‌کنند

چند سال داری؟

32 سال.

مجردی؟

بله. ده سال از عمرم را در زندان بودم. کار و خانه درست حسابی هم نداشتم. چطور می‌خواستم ازدواج کنم.

چند بار دستگیر شدی؟

زیاد است. 13 ساله بودم که برای اولین بار دستگیر شدم.

به چه جرمی؟

فکر کنم سرقت بود.

آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟

بعد از عید .

ده بار دستگیری باعث نشد از کارهای خلافت دست بکشی؟

اعتیاد داشتم و مجبور بودم برای تامین پول مواد سرقت کنم.

هر چند وقت یک بار سراغ طعمه‌هایت می‌رفتی؟

وقتی پول می‌خواستم.

از این سرقت‌ها چقدر گیرت آمد؟

حدود 30 میلیون تومان.

با پول‌ها چه کردی؟

شیشه خریدم و کشیدم.

درباره شگردت بگو؟

در خیابان‌ها می‌گشتم و در خانه‌ها را می‌زدم. اگر زن یا مردی جواب می‌داد یا از داخل خانه صدا می‌آمد، سراغ خانه دیگری می‌رفتم. شاید برای پیدا کردن طعمه، زنگ هزار تا خانه را می‌زدم. وقتی بچه جواب می‌داد، چند دقیقه بعد دوباره زنگ می‌زدم. اگر باز بچه جواب می‌داد، سراغ پدر و مادرش را می‌گرفتم. زمانی که از تنها بودن او مطمئن می‌شدم، نقشه‌ام را اجرا می‌کردم. برای این‌که آنها شک نکنند، می‌گفتم امانتی پدرت را داخل آسانسور گذاشته‌ام. بچه‌ها زمانی که به سمت آسانسور می‌آمدند، با چاقو تهدیدشان کرده و نقشه خود را اجرا می‌کردم.بچه ها را به اتاقی می بردم و دست و پای آنها را می بستم و با جستجو در خانه، طلا و پول سرقت می کردم.

پیاده به محل های سرقت می رفتی؟

اغلب پیاده می رفتم اما یک بار قبل ورود به خانه ای ، دوچرخه ای سرقت کردم و با آن به مقابل خانه ها می رفتم و زنگ می زدم.

برای چه کلاه کاسکت روی سرت می گذاشتی؟

برای اینکه شناسایی نشوم.

طلاها را کجا مخفی می‌کردی؟

در لوله بخاری خانه‌ام.

چرا بچه ها را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد؟

(سکوت متهم)

می‌دانی چه مجازاتی در انتظارت است؟

نه. اما کار خاصی نکرده‌ام!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها