عارضیم به حضور شما که جمال میرصادقی و کاوه فولادی‌نسب دور یک میز در خبرگزاری کتاب ایران جمع شده بودند تا راجع به «زنان داستان‌نویس نسل سوم» صحبت کنند.
کد خبر: ۱۱۸۱۴۸۶

میرصادقی در بخش‌هایی از این نشست که دل هر زن نویسنده‌ای را خنک می‌کند گفته: «در این انقلاب زنان هم درگیر بودند و انقلاب، تنها مختص مردان نبود. پیش از انقلاب شرکت‌دادن زنان در کارهای مهم بیشتر جنبه تبلیغاتی و ظاهری داشت اما انقلاب به زنان شخصیت داد. به همین دلیل هم هست که قبل از انقلاب زن نویسنده نام‌آور کم داریم و به نظرم این مساله باعث افتخار است که پس از انقلاب فورانی در تعداد نویسندگان زن صورت گرفت.
ما قبل از انقلاب تنها تعداد معدودی نویسنده زن مطرح مانند سیمین دانشور، مهشید امیرشاهی، گلی ترقی، میهن بهرامی و غزاله علیزاده داشتیم و این تعداد بعد از انقلاب بسیار زیاد بود.»
جناب میرصادقی در ادامه اضافه کرده: «من قبل از انقلاب درباره نسل اول نویسنده‌ها نوشته‌ام که هشت نفرند که یکی از آنها زن است؛ سیمین دانشور.
نسل دوم ۳۱ نفرند و تعداد زنان بیشتر شده. هنگامی که تحقیق روی زنان نسل سوم را آغاز کردم، متوجه شدم در این نسل تعداد زنان شگفت‌انگیز است. به همین دلیل این کتاب را به زنان تقدیم
کردم.»
فولادی‌نسب هم در بخش‌هایی از این میزگرد با بررسی ادبیات زنانه گفته است:‌«در بسیاری از متونی که در کشور ما تولید می‌شود، این سوءتفاهم وجود دارد که هر اثری که خالقش زن بود، ذیل ادبیات زنانه دسته‌بندی می‌شود.
چطور می‌توانیم شعرهای پروین اعتصامی را ادبیات زنانه بدانیم؟ در مقابل، بله، آنچه فروغ فرخزاد در شعرهایش می‌سازد -که خیلی من را یاد ژرژ ساند می‌اندازد- ادبیات زنانه است. درباره بسیاری از شعرای مرد ما هم وضع به همین قرار است. این تعریف مغلوط از ادبیات زنانه و مردانه ربط دادن کیفیت محتوایی اثر به جنسیت نویسنده، البته ریشه در پیشینه‌ ادبی ما هم دارد، چه در ایران و در چه در خارج از ایران، پیشینه‌ ادبی، پیشینه‌ای کم‌وبیش مردانه بوده و چون صدای غالب صدای مردانه بوده، تعریف‌ها این‌طوری شکسته و در هم رفته است.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها