انصراف بازیگر هالیوودی از بازی در فیلمی با سرمایه‌گذاری بن سلمان و درسی که باید از آن گرفت

ماجرای اسکارلت، بن سلمان شاهزاده قطری و دیگران!

همین هفته قبل (26 مهرماه) بود که کیکاووس زیاری، خبرنگار کارکشته سینمای جهان و از بچه‌های کاردرست گروه فرهنگی جام‌جم گزارشی رفت از رد پای پادشاه سعودی‌ها در هالیوود و اقداماتی که جناب بن‌سلمان، ولیعهد جوان عربستان برای ترمیم چهره سعودی‌ها در صنعت سینمای آمریکا در پیش گرفته بود. گزارشی که مشمول لطف دوستان شورای سردبیری هم قرار گرفت و روی صفحه اول روزنامه هم ضریب پیدا کرد. حالا خبر رسیده که یکی از چهره‌های اسمی هالیوود هم در اعتراض به ولخرجی‌های بن‌سلمان از یکی از پروژه‌های سینمایی هالیوود کنار کشیده و گفته محال است که من در میزانسنی قرار بگیرم که بن‌سلمان سعودی سناریوپرداز آن است و این حرف‌ها.
کد خبر: ۱۱۷۳۲۸۱

قضیه را یکی از سایت‌های داخلی به نقل از یک سایت داخلی سینمایی دیگر نقل کرده بود. این‌که بانو اسکارلت یوهانسون 33 ساله در اعتراض به دست به جیب شدن جناب بن‌سلمان، بی‌خیال بازی در پروژه ریدلی اسکات شده. ما هم برای این‌که ببینیم اصل قضیه از کجا آب می‎‌خورد رفتیم و در دنیای تودرتوی اینترنت چرخی زدیم و دیدیم فنگ اولیه ماجرا را نیویورک‌تایمزِ چاپ آمریکا انداخته و گاردین هم مطلب نیویورک‌تایمز را نقل کرده و سایت‌های داخلی ما هم از روی دست گاردین خبر را نقل کرده‌اند. پس تا اینجای کار بدانید شما اگر هم این مطلب را در کانال‌های بی‌‍‎نام و نشان تلگرامی دیدید که منبع را ذکر نکرده‌اند، بدانید و آگاه باشید که اصل مطلب واقعی است.

چی شده حالا؟

نیکولاس کریستوف، خبرنگار هنری و سینمایی نیویورکتایمز لابلای پیگیریهای روزانه خودش سراغ لینزی آداریو رفته تا ببینید پروژه ساخت فیلم سینمایی از کتاب او به کجا رسیده. فرآیندی شبیه بسیاری از خبرنگاران فرهنگی وطنی که با چنین سوژههایی بخشی از صفحه سینمایی رسانه متبوعشان را پر میکنند غافل از اینکه همین کار میتواند برجک بنسلمان را پایین بیاورد. آداریو در این مصاحبه فاش کرده که یوهانسون گفته به دلیل اینکه بنسلمان بخشی از سرمایه این فیلم را تامین کرده حاضر به بازی در آن نیست. طبق چغلی آداریو به نیویورکتایمز، یوهانسون گفته بنسلمان کسی است که فتیله جنگ را در یمن بالا و پایین میکند و زنان را زندانی و این حرفها.

خوب شد که رفتی!

خود آداریو هم در این باره نظرات جالبی دارد. او که خودش هم عکاس و خبرنگار نیویورکتایمز بوده و در جنگ لیبی یکی از چهار خبرنگار
ربوده شده این روزنامه بود که مورد تجاوز هم قرار گرفته رفته سراغ نیت مشارکت مالی بنسلمان در این پروژه رفته و حرفهای جالبی زده. آنجور که سینما مطلب گاردین را ترجمه کرده، آداریو گفته، «احساس میکنم شاهزاده قصد داشته از فیلم من برای مقاصد تبلیغاتی استفاده کند و به غرب نشان دهد به هالیوود و همه کارهای بزرگ غربیها علاقهمند است… آیا حاضرم او در تولید این فیلم مشارکت داشته باشد؟ طبیعتا نه. خدا را شکر که مشارکت نخواهد داشت!» حالا اینکه سرکار علیه آداریو خودش از اول خبر داشته که ولیعهد سعودی قرار بوده دلارهای نفتی را پای این پروژه خرج کند یا نه هم سوال جالبی است که البته آداریو به آن جوابی نداده.

خاشقجی؟! نه بابا قبل از آن بود!

احتمالا ممکن است ذهن شما هم زنگ بزند که بعد از آبروریزی قتل جمال خاشقجی و سلاخی ایشان که البته تا چند سال قبل از رفقای گرمابه و گلستان پادشاه سعودی بوده خیلیها پایشان را از دایره رفاقت با سعودیها بیرون کشیدهاند که یکوقت ننگ این آبروریزی، دامنشان را لکهدار نکند و آداریو و یوهانسون هم یکی از اینها... خب باید بگوییم که طبق اظهارات خود آداریو این فرضیه بالکل و از بیخ باطل است. سرکار خانم آداریو این را هم به خبرنگار نیویورکتایمز گفته که این قضیه مربوط به قبل از فحش و فحشکشیهای بینالمللی به سعودیها درباره ماجرای خاشقجی بوده و ربطی به این قضایا ندارد. یعنی که یعنی!

بدبختِ گدای لایک

البته این کار خانم بازیگر تنها اقدام سعودی او نبوده. اوایل امسال که جناب بنسلمان سفری به آمریکا داشته و سر راه هم سری به هالیوود زده یکی از خبرنگاران سیانان در اقدامی پاچهخوارانه تصویر ولیعهد را در اینستاگرامش منتشر کرده و ملاقات با بنسلمان را مایه افتخار خودش توصیف کرده. یوهانسون هم که انگار دست به گوشی منتظر بوده تا یکی از بنسلمان تعریف کند، فیالمجلس رفته و زیر این پست کامنت گذاشته که برای لایک و کلیک بیشتر همچین پستی گذاشتهای و بهتر است از این پاچهخواریها دست برداری و این حرفها!

درباره سرکار خانم آداریو

اینکه بنسلمان قرار بوده در چه فیلمی سرمایهگذاری کند هم احتمالا برایتان جالب باشد. لیزنی آداریو ازجمله خبرنگارانی است که عمده فعالیتهای حرفهای او معطوف به زنان در جوامع غرب آسیا و شمال آفریقاست. این زن متهور 45 ساله سابقه حضور در افغانستانِ دوره طالبان را هم در کارنامه تجربیات خودش دارد. عراق، کنگو، هائیتی و شمال <فریقا از دیگر نقاطی است که آداریو در آنها فعالیت کرده است. او در زمان جنگ لیبی هم در این کشور آفریقایی حاضر بود و یکی از چهار خبرنگاری بود که ربوده شد. ربایشی که به بهای سنگینی هم برایش تمام شد. او دو بار در طول آن دوره مورد تجاوز قرار گرفت. لیزنی بعد از بازگشت به آمریکا بخشی از زندگی خود را در قالب یک کتاب به نگارش در آورد. همین فیلمی که اسکارلت از بازی در آن انصراف داده هم مربوط به همین کتاب است. حالا جالب است که ولیعهد سعودی برای تولید چنین فیلمی دست به جیب شده است. حالا میتوان حرفهای آداریو را بیشتر درک کرد که به نیویورکتایمز گفته بود او با این کار در پی آن است که چهره خودش را در برابر غرب ترمیم کند و یک دایه مهربانتر از مادر نسبت به حقوق بشر و حقوق زن از خودش به نمایش بگذارد.

از ولیعهد سعودی تا شاهزاده قطری

راستش را بخواهید این ماجرا ما را بهیاد بعضی فیلمهایی میاندازد که بعضی سینماگران داخلی با سرمایههای مشکوک تولید کردهاند. مثلا همین فیلم فروشنده جناب اصغر فرهادی که از فیلم‌‌های اسکار سینمای ایران هم محسوب میشود و دو سال برنده بهترین فیلم بخش انگلیسیزبان اسکار هم شد از فیلمهایی است که بخشی از سرمایه اولیه آن از جانب یک شاهزاده قطری تامین شده است. سایت خبری تابناک همان زمان درباره این فیلم از قول فاطمه الرمیحی رئیس اجرایی موسسه فیلم دوحه نوشته بود که این موسسه از فیلم اصغر فرهادی حمایت مالی کرده و در این فیلم سرمایهگذاری کرده و در عین حال شش فیلم دیگری که در جشنواره کن 2016 راه یافتهاند، از حمایت مالی این موسسه برخوردار شدهاند. بر اساس گزارشی که گروه فرهنگی تابناک منتشر کرده است، این مجموعه فیلمسازی قطری برای هر فیلم بین 500 هزار تا 5/1 میلیون دلار هزینه کرده تا بدین ترتیب عنوان این کشور در حامیان و سرمایهگذاران آثار مهم به سادهترین شکل ممکن درج شود.

طبق اعلام تابناک، فاطمه الرمیحی تابلوی بیرون این مجموعه فیلمسازی است و مؤسسه فیلم دوحه در سال 2010 میلادی توسط شیخه میاسه آلثانی دختر پادشاه سابق و خواهر پادشاه فعلی قطر، تأسیس شد و به عنوان اولین موسسه بینالملل فیلمسازی قطر با سرمایهگذاری کلان در حال تولید و تامین بودجه فیلم، آموزش فیلمساز بومی، و برگزاری جشنواره سالانه دوحه ترایبیکا، نسلها و قمره است. بخشی از منتقدان داخلی با انتقاد از باز شدن پای چنین سرمایهای به فیلم فرهادی اعتقاد داشتند که کاش او، سابقه و کارنامه خود را در معرض این اتهام قرار نمیداد. قطر در آن زمان از کشورهایی بود که حمایتهای مالی و سیاسی قابل توجهی از بخشی از تکفیریهای منطقه میکرد و همین امر هم باعث شده بود که چهره مثبتی در میان مردم غرب آسیا و شمال آفریقا نداشته باشد. منتقدان عقیده داشتند که کاش سینماگر پرافتخار ایرانی عطای سرمایه شاهزاده قطری را به لقایش میبخشید و هیچ وقت فیلمش را در موضع اتهام قرار نمیداد.

محمدصادق علیزاده

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها