به گزارش جام جم آنلاین ، به مناسبت هفته تربیتبدنی، جام جم آنلاین به گفتگو با «امیر حاج رضایی» بازیکن، مربی و منتقد رشته ورزشی فوتبال پرداخت تا در مورد یکی از مقولههای چالش برانگیز دو دهه اخیر ورزش کشور یعنی خصوصیسازی باشگاهها به ویژه دو باشگاه بزرگ استقلال و پرسپولیس نظرات خود را بیان کند. مشروح این گفتوگو را در متن زیر ملاحظه میکنید:
سیر قهقرایی فوتبال ایران شتاب میگیرد
بهعنوان یک کارشناس فوتبال همانطور که میدانید ما در دوره گذار از آماتوری به حرفهای گری هستیم و یکی از ملزومات که آن نیز خصوصیسازی باشگاهها است؛ فکر میکنید چه موانعی وجود دارد که خصوصیسازی باشگاهها اتفاق نمیافتد؟
استنباط من این است ارادهای برای خصوصیسازی بهصورت جدی وجود ندارد، به ویژه در مورد دو تیم مطرح پایتخت. خاطرتان هست که یکی دو سال پیش رقمی برای فروش دو تیم گذاشتند که اصلاً غیرقابل فروش و انتقال بود. به هرحال چنانچه این رویه ادامه داشته باشد سیر قهقرایی فوتبال ایران شتاب بیشتری میگیرد. بهطور مثال در حال حاضر در لیگ یکی دو تیم نمیتوانند در مسابقات شرکت کنند یعنی اصلاً هزینهها را ندارند که بدهند بههرحال کنار کشیدهاند و لیگ ۱۸ تیمی به لیگ ۱۶ تیمی تبدیلشده است.
این کنار کشیدنها اگر نگویم ۱۰۰ درصد، ۹۹ درصد آن به دلیل خالی بودن پشتوانه اقتصادی است. هزینههای فوتبال خیلی زیاد است و درآمدها کاهش یافته و اسپانسرها روی دو، سه تیم تمرکز دارند. در اصل اسپانسر روی یک تیم ناشناخته و کم شهرت هزینه نمیکند و بیشتر روی تیمهای بزرگ و مطرح تمرکز پیدا میکنند.
من اقتصاددان نیستم اما زمانی در جلسهای حضور پیدا کردم که چند اقتصاددان نشسته بودند و صحبت میکردند و در ارتباط با مختصات خصوصیسازی و سود آن برای فوتبال ایران به جهت آکادمیک صحبت میکردند و آن را به سود فوتبال ایران میدانستند اما راهکاری از سوی مسئولین پیدا نشد.
ارادهای برای خصوصی کردن استقلال و پرسپولیس نمیبینیم
یعنی ارادهای برای این کار وجود ندارد؟
بله، شاید ارادهای برای اینکه این تیمها را به بخش خصوصی منتقل کنند وجود نداشته باشد. بنابراین به این صورت به بنبست خوردهایم. دو باشگاه پایتخت واقعاً بدهیهایشان سرسامآور است و همینطور به اصطلاح تزریق کردن پول از دولت به آنها راه بهجایی نمیبرد. بههرحال فوتبال ما باید به آن سمت برود خیلی هم دیر شده است. من شخصاً زیاد خوشبین نیستم و فکر نمیکنم که بتواند بهجایی برسد. الآن من خیلی خوش بینانه بگویم شاید مثلاً بهزحمت ۸ تیم دیگر بتوانند در لیگ برتر بازی کنند. آنهم با ارفاق بعد از اینکه به آن معنی حرفهای شدیم.
شاید ۸ تیم خودشان را جمعوجور کنند که هزینههایشان با درآمدهایشان مطابقت پیدا کند و بتوانند بار خودشان را خودشان به دوش بکشند نه دولت.
خصوصیسازی باشگاهها یا ادامه تزریق پول توسط دولت
دو باشگاه دائماً در حال تغییر مدیریتی و به موازات آن تغییر کادر فنی هستند، این مسئله به ماهیت قهرمانی آنها لطمه نمیزند؟
امروز تغییر دائمی روسای استقلال و پرسپولیس و به همان تناسب مربیان آن حتماً لطمات جبرانناپذیر به باشگاه وارد آورده و میآورد. مدیران جدید که میآیند همه میگویند ما کلی بدهی داریم ما وارث بدهی هستیم. مرتباً میگویند برای نجات باشگاه باید پول تزریق شود. حتی با تلاش فراوان از طریق بانک مرکزی و نهادهای دیگر ارز مربیان و بازیکنهای خارجی را تأمین کنند. مجموع این عوامل ناتوانی مدیریتی در هزینهها و مدیریت پول را به آفتی بزرگ در ورزش کشور تبدیل کرده است.
فوتبال آواری است روی ورزش کشور
من میخواهم به شما بگویم که فوتبال ایران آواری از تبلیغات و هیاهو است. من الآن از دکههای روزنامهفروشی که گذر میکنم میبینم روزنامههای ورزشی صفحه اول سمت چپ قرمز است و سمت راست آنها آبی است و همین یعنی آنها اقتصادشان با این دو تا تیم میچرخد. اگر عکس یک تیم سیزدهم لیگ برتر را بگذارند کسی روزنامه را نمیخرد و تیترهای آنچنانی به اعتقاد من مباحث فرهنگی کشور را با خود درگیر میکند. مجموعه اینها به زیان فوتبال ملی است که تابهحال هم همینطور بوده است و بعد هم همینطور خواهد بود.
باور دارم، تابهحال اراده برای تشکیل جلساتی با خبرگان فوتبال کشور و حتی سایر حوزههای دیگر اجتماعی باهدف برونرفت از مشکلات فوتبال وجود نداشته است. بهویژه در شرایطی که امروز کشورمان با آن مشکلات اقتصادی روبهرو است.
رویکرد فرهنگی باشگاهها کاملاً سطحی است
سردر ساختمان باشگاههای کشور عنوان فرهنگی ورزشی درجشده، تاکنون بهویژه در فوتبال که از محبوبیت فراوانی بین جوانان برخوردار است، استقلال و پرسپولیس بهعنوان دو قطب بزرگ فوتبال چقدر به اعتلای فرهنگ جامعه کمک کرده است؟
به اعتقاد من این دو باشگاه از مواهب زیادی برخوردارند و تمام تمرکز و توجه رسانهای روی این دو تا باشگاه است. درحالیکه برخی از بازیکنهایشان در موضع طلبکارانه هستند. حتی مدیران آنها هم که مظلومنمایی میکنند اما در مورد مسئلهی فرهنگی به آن طریقی که خروجی آنها باید باشد چنین چیزی نبوده و آنها به رسالت واقعی خود عملنکردهاند.
ما سطح را نگاه نکنیم تماشاگر ما وارد ورزشگاه میشود. مثلاً حداکثر آن ۱۰۰ هزار نفر میشود اکثریت مردم از قاب تلویزیون میبینند وقتی از طریق تلویزیون مخاطبان بهویژه جوانان میبینند بازیکنان و مربیان به امور بدیهی فرهنگ اهتمام ندارند و چه اتفاقاتی در درون این فوتبال وجود دارد، درمییابیم افزون به اینکه درزمینه خصوصیسازی کاملاً ناکام بودهایم، در زمینه فرهنگی کاملاً با شکست مواجه ایم.
چرا فدراسیون با ادبیات سخیف کی روش برخورد نمیکند؟
اگر ممکن است مصداقیتر به موضوع بپردازید.
بله، ما یک دورهای آمدیم گفتیم هرکسی که در زمینه فوتبال رفتار خوبی داشته باشد در پایان بازی در کنار بازیکن فنی یک دستگاه موبایل هم به او میدهیم آیا این راهکار فرهنگی است؟! یک بازیکنی که ۱ میلیارد بگیرد به یک موبایل چند صدهزارتومانی نیاز دارد؟ یعنی چقدر سطحینگری به فرهنگ شده است.
اصلاً مجموعه باشگاهها واژه فرهنگ را میشناسند، عمق آن را میبینند که چگونه است با یک شعارنوشته و قرائت یک بیانیه آیا میتوان کار فرهنگی انجام داد؟ هرگز، متأسفانه یکچیزی از زبان کارشناسان غیر ایرانی شنیدم که میگفت: ما بدون ارتقای سطح فرهنگی از جهت فنی رشد نخواهیم کرد. این جمله خیلی سنگین بود.
من یک مصاحبهای با یکی از رسانهها داشتم و تصریح کردم چرا این سرمربی طلب کار تیم ملی کشورمان با ادبیات بسیار سخیف به تیم امید تاختند و دستیارشان هم همین کار را انجام دادند. خب این رأس هرم ما است و یک فدراسیون ناظر منفعل که هیچ عکسالعملی نشان نمیدهد. چرا؟ چون بقای خودشان را در بقای این آقا میدانند.
مشخصاً آقای کی روش و دستیارشان را میفرمایید؟
بله کاملاً، ببینید ایشان میتواند ادبیات سخیف به کار ببرد، میتواند توهین کند، این امکان را دارد آدم تعویض کند، هر کاری را که دوست داشته باشد میتواند انجام دهد در طی این ۷ سال و نیم این کارها را انجام داده است و متأسفانه هیچگاه مسئولان جلوی او را نگرفتهاند؟
مربی خارجی در فوتبال ایران پول ریاست میگیرد!
اگر یک مربی ایرانی بود قطعاً با آن برخورد میشد؟
بله فرمایش شما درست است. اما یکچیز دیگر من برای شما بگویم اگر که یک مدیر توانمند در رأس کار قرار داشت اجازه نمیداد این مربی خارج از چارچوب وظایفش اقدام کند. من یک سؤال از شما دارم من میخواهم بپرسم که آیا اگر ما بهترین مربی دنیا را به فرض که آقای گواردیولا هستند ایشان را برای تیم ملی استخدام کنیم ایشان با ما قرارداد ببندد که روی تیم ملی کار کند به نظر شما آقای گواردیلا فرضی رئیس است یا مرئوس؟
جواب روشن است طبق فرهنگی که الآن بر جامعه فوتبالی ما حاکم است ایشان رئیس میشود. ایشان استخدامشده که از ما حقوق بگیرد ولی وقتی فضا را مناسب میبیند رئیس میشود و متأسفانه اینها داستانهای ما در مدیریت فوتبال همچنان ادامه دارد.
محمدرضا شجاعیان/جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد