در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علیرضا میگوید: در رشته الکترونیک درس میخواندم و نخبه این رشته بودم. سال 85 در مسابقات رباتیک کشوری نفر دوم شدم. حتی کنترل وسایل خانه از طریق تلفن همراه را اختراع و ثبت کردم. 20 ساله بودم که با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردیم. من 20 ساله بودم و همسرم 18 ساله. ابتدا زندگی خوبی داشتیم اما الان چند سال است از هم خبری نداریم و همسر و دختر هشت سالهام را ندیدهام. شاید در این مدت غیابی طلاق گرفته باشد.
سال 88 وارد شرکتهای هرمی شد و توانست افراد زیادی را عضو کند و درآمدش خوب شد، اما همزمان با طرح پلیس برای برخورد با این شرکت، زندگی او وارد مسیر تازهای شد. خواستگار هزار چهره ادامه میدهد: دو سرشاخه شرکت که در آمستردام هلند بودند، یک میلیاردو 200 میلیون تومان از من کلاهبرداری کردند. من هم بدهکار زیر شاخه هایم شدم. پدرم 800 میلیون تومان از بدهیام را داد. تصمیم گرفتم برای گرفتن پول هایم به اروپا سفر کنم. غیرقانونی به ترکیه رفتم. از آنجا با قایق به یونان رفتم و ایتالیا مقصد نهاییام شد. البته این سفر یک سال و نیم طول کشید و تا مرز مرگ رفتم. در ایتالیا پناهندگی گرفتم و برای همسرم و فرزندم دعوتنامه فرستادم اما آنها قبول نکردند به آنجا بیایند. با کلی سختی شکایتی مطرح کردم و حکم دریافت پولم را گرفتم، اما اعلام کردند برای برداشت پول باید هشت سال اقامت داشته باشم. با فرش فروشی آشنا شدم که قرار شد او پول را برداشت کند و وقتی به ایران آمدم آن را به حسابم واریز کند. هزینه سفرم را داد و سال 95 در حالی که عراق درگیر داعش بود از این کشور وارد ایران شدم. اما مرد فرش فروش سرم کلاه گذاشت و پول را واریز نکرد. بهخاطر اینکه از ایتالیا فرار کرده بودم، نتوانستم بازگردم.
علیرضا از سال 95 تصمیم به کلاهبرداری از دختران دمبخت گرفت. با دو لپتاپ و یک مودم کارش را شروع کرد. سوژههایش را از سایتهای همسریابی شناسایی میکرد و خود را دکتر، مهندس و دانشمند هستهای مقیم آمریکا و اروپا معرفی میکرد و از آنها بین سه تا ده میلیون تومان کلاهبرداری میکرد. متهم درباره شگردهایش میگوید: اگر کاربلد باشی سه تا چهار جلسه برای هر طعمه کافی است تا بتوانی از او کلاهبرداری کنی. دختران به ظاهر توجه دارند و با ظاهرسازی خیلی زود فریب میخوردند. ابتدا طعمه را در سایتهای همسریابی شناسایی میکردم و بعد با کرایه خودروی بیامو به محل قرار میرفتم. طوری صحبت میکردم که نهتنها دختران بلکه خانوادهاش هم فریب میخوردند. ادعا میکردم که در هتل اقامت دارم و دوباره به آمریکا بازمیگردم در حالی که خانه مجردی داشتم. وقتی اعتمادشان جلب میشد، مدیران شرکتهای خودروسازی را از دوستانم معرفی میکردم و میگفتم میتوانم برایشان ماشین به قیمت کارخانه بگیرم. آنها هم بین سه تا ده میلیون تومان پول میدادند . در این مدت 30 زن را در شهرهای مختلف فریب دادم.»
بعد از دستگیری علیرضا و چاپ خبر کلاهبرداریهایش، شکایتها از او شروع شد. تهران، کرمان، شیراز، گرگان، شهرکرد و... شهرهایی است که او در آنجا دختران را فریب داده و از آنها کلاهبرداری کرده است. برای اینکه ردی از خود باقی نگذارد، بعد از هر کلاهبرداری سیمکارتش را تغییر میداد.
به گفته خودش 300 میلیون تومان کلاهبرداری کرده که همه پولهایش خرج شده و پول بادآورده را باد برده است.
او جدایی از خدا و خانواده را عامل بدبختی خود میداند و توصیهای هم به وزیر ارتباطات دارد: «بجز اینکه وقت خود را صرف تلگرام و فیلتر آن میکنید بهتر است فکری به حال سایتهای همسریابی کنید. خطر این سایتها از تلگرام بدتر است. براحتی عضو میشوید و طعمه را انتخاب میکنید. در خارج از کشور برای عضویت در این سایتها باید تمام اطلاعات را به صورت واقعی بدهی اما اینجا هر دروغی را میتوانی ثبت کنی و خود را راحت دکتر و مهندس معرفی کنی.»
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم