واقعه از این قرار بود که تنها چندروز پس از واقعه آتشسوزی سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی روی کار آمدهبود، مجبور به استعفا شد و در روز ۴ شهریور، محمدرضا پهلوی از جعفر شریفامامی که فرزند روحانی و رئیس مجلس سنا بود و به برخی مخالفتها با دولت هویدا مشهور بود، دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملّی تشکیل دهد. اندکی بعد و در روز ۱۳ شهریور، راهپیمایی بزرگ عید فطر در تپههای قیطریه تهران، به تظاهرات مردمی بر ضد حکومت شاهنشاهی تبدیل شد. به دنبال آن، تظاهرات ۱۶ شهریور ماه در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام گرفت که بزرگترین گردهمایی انجامگرفته در ایران تا آن زمان بود و تظاهرکنندگان شعارهای شدیداللحنی علیه شاه سردادند و برای اولین بار خواستار تشکیل «جمهوری اسلامی» شدند. همان شب، شاه برای آنکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور کرد تا در تهران و یازده شهر دیگر حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به ارتشبد غلامعلی اویسی که در جریان قیام ۱۳۴۲ به «قصاب ایران» مشهور شده بود سپرد.
به دنبال آن علامه یحیی نوری از مبارزین ضد نظام شاهنشاهی مردم را به راهپیمایی در روز جمعه 17 شهریور دعوت کرد. از اولین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت ایشان راهی میدان ژاله شدند. غافل از آنکه از ساعت ۶ صبح، حکومت نظامی توسط اویسی اعلام و درحال اجراست و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع است. فرماندهان نظامی ابتدا چندبار با بلندگو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با بیتفاوتی مردم روبهرو شدند، به سوی آنان آتش گشودند.
در مناطق جنوبی تهران برای متفرق کردن جمعیت از بالگردهای نظامی استفاده شد. یک روزنامه اروپایی در این رابطه نوشت: این بالگردها «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاردند.
اهمیت واقعه از آن روست که با کشتار مردم توسط شاه، راه مخالفان و مبارزان برای همیشه از حکومت جدا و امکان هرگونه آشتی میان حاکمیت و مردم سلب شد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد