نقدی ‌بر اتفاق جمعه‌شب «خندوانه»

قانون یا دلرحمی؛ مساله این است

در برنامه جمعه‌شب خندوانه اتفاق ویژه‌ای افتاد که باعث شد داوران،‌ مخاطبان و شرکت‌کنندگان خنداننده شو با چالشی اخلاقی مواجه شوند؛ این پیشامد، این قسمت از برنامه را در لحظات پخش به یک درام تمام عیار و پس از آن به یکی از بحث‌های حاشیه‌ساز شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها بدل کرد. قصه از اینجا شروع شد که قرار بود آیت بی‌غم از تیم رامبد جوان و وحید رحیمیان از گروه فرهاد آئیش در این قسمت از برنامه با یکدیگر رقابت کنند. اجرای آیت انجام شد و نظر داوران را حسابی جلب کرد و حال نوبت وحید بود که روی صحنه بیاید. او روی سن آمد و اجرایش را تا نیمه برد، اما هیچ‌کس تصور نمی‌کرد ناگهان استندآپش را قطع کند و بگوید: «تمام شد... دیگر نمی‌توانم». این تصمیم ناگهانی همه را حیرت‌زده کرد و داوران را در بهت فرو برد، تا این‌که...
کد خبر: ۱۱۵۹۰۶۴

تعریف از یکی، تضعیف دیگری!

اتفاقی که جمعهشب مقابل چشمان میلیونها مخاطب افتاد و بازخوردهایی که به فضای مجازی هم کشیده شد از چند بعد قابل بررسی است؛ یکی اینکه بسیاری رامبد جوان را مسبب اصلی این پیشامد تلخ برای وحید میدانستند، چون دیده بودند که در پشتصحنه اجرای آیت، جوان استندآپ او را از بینظیرترین اجراهای خندوانه دانست و البته در حالی این جملهها را به عضو گروهش میگفت که رقیب نازکدلش یعنی وحید در لحظههای حساس پیش اجرا ناظر این گفتوگوها بود. اگر دوباره آن لحظات را نگاه کنید، میتوانید استیصال و استرس را در چشمان وحید ببینید؛ او احتمالا این روزها این حس را انکار میکند، اما واقعیت این است که همه ما بارها در موقعیتی که گویی همه عوامل روحیهمان را نشانه رفته و ما را دچار حس کهتری کردهاند، بودهایم.

ظاهرا جوان سوءنیت نداشت وگرنه به رحیمیان فرصت دوباره نمیداد اما ستایشِ در حد اعلای یکی از ارکان اصلی برنامه از رقیب، آن هم دقایقی پیش از شروع کارزار، ناخودآگاه روی این شرکتکننده تاثیر منفی گذاشت و اگر بپذیریم که به قول خودش با متن نیز احساس راحتی نمیکرده یا به گفته داوران به خاطر عدم دریافت بازخوردهای مورد انتظارش از تماشاچیان به این حال افتاده است، اتفاق پیش از اجرا هم پیاز داغ حال بدش بود که او را برای لحظاتی روی صحنه در هم شکست.

تناقض مهر و قانون

بهرغم پا پس کشیدن وحید رحیمیان از ادامه اجرا و اعلام انصرافش از مسابقه، به پیشنهاد فرهاد آئیش و احسان کرمی، مجری برنامه بنا شد که به او فرصت دوبارهای داده شود، رامبد جوان ابتدا مخالفت کرد و این عمل را نافی قانون مسابقه دانست، اما در نهایت با رای جمعی داوران، رحیمیان به رقابت بازگشت.

این تصمیم مخالفانی داشت و دارد که میگویند قانون برای همه یکسان است و چرا باید به کسی که خود نیز طالب فرصت دوباره نبود، از سر رحم و دلسوزی حیات دوبارهای در جدول مسابقه داده شود تا به این طریق فضای عادلانه و رقابتی مسابقه تحت تاثیر قرار بگیرد؟ مرز قانون و مهر همیشه با هم یکی نیست و در اینجا هم مبرهن بود که دل حکم به ماندن وحید رحیمیان میداد و قانون مشخصا چیز دیگری میگوید. امروز رامبد جوان نمیتواند پاسخ قانعکنندهای به منتقدان تصمیم دلرحمانه داوران بدهد و برای کسانی که این روزها در فضای مجازی این عمل را یک ایرانی بازی تمامعیار میدانند برهانی قانعکنندهتر از قانون بیاورد، اما قطعا خلاف این رفتار هم او را باز با حملات دسته دیگری از مخاطبان مواجه میکرد. با وجود این در این برزخی که داوران و رحیمیان گرفتارش شده بودند، میشد میانهروی کرد؛ یعنی میتوان خرده گرفت که شاید میتوانستند به وحید فرصت دوبارهای برای روی صحنه آمدن و اجرا بدهند، اما در همان ناکامی نخست او را از گردونه رقابت حذف کنند.

چقدر حالمان خوب میشود اگر...

نسل امروز طالب همدلی و دست نوازشی است که رامبد جوان به وحید قول داد پیش از فرصت دوباره داوران از او دریغ نخواهند کرد، اما نمود درخشان این همدلی در میان تمام هیاهوی برنامه جمعهشب و صحبتهای مربیان و داوران مسابقه، حرفهای جوانترینشان یعنی اشکان خطیبی بود، حرفهایی راهگشا و دلگرمکننده. او دقیقا روی مساله اصلی دست گذاشت و اشک رحیمیان را درآورد؛ اشکهایی که تنشهای درونی وحید رحیمیان را تخلیه و او را به رهایی رساند تا بتواند دوباره روی صحنه قدعلم کند.

تحلیل خطیبی این بود که وحید برای ماندن در این کارزار راه درازی در پیش دارد و این راه دراز را باید به تنهایی و در درون خود بپیماید. سفری درونی که او را از یک جوان حساس و به اصطلاح فرشتهخو به کسی بدل کند که میتواند با واقعیت بیرحم این حرفه و رویایی با قضاوت و باختن کنار بیاید.

حرفهای خطیبی نقطه عطف این قسمت از برنامه بود که در کنار نصیحتهای پدرانه آئیش در قالب پدری که خشم و افسوس توامان برای فرزندش دارد این قسمت را به یک درام تمام عیار تبدیل کرد. اتفاقی که در بسیاری از مسابقههای استعدادیابی و ریالیتیشوها میافتد و تاثیر آن به سبب برخاستن قهرمانهای برنامه از میان عامه مردم، صد چندان است.

خندوانه بعد از این رخداد ظاهرا ناخواسته با تصمیمهای بعدی عواملش، حسابی تلخکامی جمعهشب را شیرین کرد و برخلاف پایان باز استندآپهای وحید، یک پایان شاد داشت و نشان داد حالمان خوب میشود اگر نسل پیشتر ناکامیهای خود را فراموش کند و ضمن درک و انتقال تجربههایش با بیانی هوشمندانه به بچههای امروز فرصت دهد.

نوشین مجلسی
رسانه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها