افشین‌ هاشمی‌، کارگردان «خاله‌قورباغه» در گفت‌وگو با چمدان

به عاطفه کودکی‌ام رجوع می‌کنم

افشین هاشمی بازیگر، نویسنده و کارگردان سینما، تئاتر، تلویزیون و نوازنده کمانچه است و اجراهایی را نیز در این زمینه داشته است.
کد خبر: ۱۱۵۴۰۱۳

جایزه بازیگری از جشنواره نمایشهای سنتی و آیینی برای نمایش «زائر» 1382، جایزه بازیگری از سازمان ملی جوانان برای فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک»، بازیگر برگزیده از طرف خانه تئاتر در جشن بازیگر 1382، دریافت جایزه بهترین بازیگر از جشنواره بینالمللی پراگ برای نمایش «هدیه جشن سالگرد» 2005 و دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم «پا برهنه در بهشت» در سال 1385 از جمله افتخارات هاشمی است.

افشین هاشمی از آن دسته هنرمندان ایرانی است که پایه فعالیتش تئاتر و عمده کارنامه کاریاش متعلق به نمایش است. هاشمی در آخرین فعالیتش در مقام کارگردانی سینما سراغ «خاله قورباغه» رفته که این روزها روی پرده است.

خاله قورباغه، داستان عروسکی به همین نام است که سالها قبل در فیلم سینمایی «گلنار» درخشیده بود. خاله قورباغه فضای کاملا فانتزی دارد که عروسکهای آن را مرضیه محبوب آماده کرده است. مهمترین شاخصه خاله قورباغه، توجه آن به فرهنگ ایرانی در تولید فضای همراه با موسیقی و آموزشهای کودکانه است. این فیلم عروسکی تلاش کرده در کنار ایجاد فضایی شاد برای کودکان، آنها را با مفاهیم خانواده، رابطه نزدیک مادربزرگها و نوهها و همچنین همکاری جمعی در حل مشکلات آشنا کند. این فیلم از هفتم اسفند 95 در دکورهای مستقر در پلاتوی بنیاد سینمایی فارابی با طراحیهای مجید لیلاجی و اجرای میرنظام الدین مدنی، طی 110 روز توسط محمد رسولی فیلمبرداری شده است. جلوههای بصری فیلم را امیررضا معتمدی انجام داده و تدوین فیلم به عهده سپیده عبدالوهاب و افشین هاشمی بوده است. موسیقی متن و ترانههای این فیلم که از شاخصههای اصلی آن به حساب میآید، توسط سعید شهرام، آهنگساز ایرانی ساکن آمریکا ساخته و ضبط شده است. صداگذاری فیلم را نیز بهمن اردلان در استودیو بهمن انجام داده است. اکران فیلم سینمایی خاله قورباغه و کارگردانی آن توسط افشین هاشمی بهانهای شد که با وی گفتوگویی انجام بدهیم.

دراین مصاحبه ضمن بحث درباره این فیلم به موضوعاتی مثل اوقات فراغت و برخی حواشی دیگر این هنرمند میپردازیم.

شخصیتهای نوستالژیک متعددی در سینما وجود دارد چطور شد سراغ خاله قورباغه رفتید؟

همانطور که در پوسترها و تیتراژ فیلم ملاحظه میکنید، من نویسنده نیستم و رفتن سراغ این موضوع به انتخاب نویسنده فیلم یعنی خانم طائرپور بوده است. ایشان تهیهکننده سریال خالهقورباغه و فیلم گلنار و صاحب امتیازعروسک خاله قورباغه هستند. خانم طائرپور، فیلمنامه خاله قورباغه را بازنویسی کردند و پیش از من قرار بود آقای مسعود کرامتی فیلم را بسازند، اما نزدیک فیلمبرداری با توجه به آشنایی قبلی من با مسعود کرامتی سر فیلم گذرموقت قرار شد بنده کارگردانی خالهقورباغه را به عهده بگیرم.

صرفا یک تعامل کاری بود یا واقعا علاقهمند به کارگردانی این فیلم بودید؟

چند مساله مطرح است و این مورد که عرض کردم صرفا بخش فنی حضور من بود. نکته دیگر اینکه وقتی سریال خاله قورباغه و فیلم گلنار پخش میشد من به دوره نوجوانی رسیده بودم. موضوع من کاراکتر خاله قورباغه نبود. چون در زمان پخشش دیگر کودک نبودم. میدانستم گلنار فیلم خوبی است و تجربه کار برای کودکان را دوست داشتم. از همه چیز مهمتر این که من 15سال پیش چند کار عروسکی کرده و با تئاتر عروسکی کاملا آشنا بودم و وقتی امکان کسب این تجربه در سینما برایم مهیا شد، استقبال کردم.

برخی میگویند کسی که خودش پدر نیست نمیتواند کودکان را درک کند و برایشان فیلم بسازد. نظرتان چیست؟!

مثل این است بگوییم کسی که فیلم نوآر یا جنایی میسازد حتما خودش باید جنایتکار باشد! طبیعتا این طور نیست. من به عاطفه کودکیام رجوع میکنم. اتفاقا برای قصهگویی برای بچهها، نیاز نیست پدر باشی، باید بچه باشی تا قصه بگویی و مرور کنی در زمان بچگی چه جنس قصهگویی را دوست داشتهای. برای ساخت این فیلم همه محصولات سینمای عروسکی ایران را دوباره مرور و تعداد زیادی انیمیشن نگاه کردم. همانطور که اگر قرار بود یک فیلم موزیکال بسازم، سراغ مرور آثار موزیکال سینما میرفتم. در طول این مدت خودم را جای یک کودک قرار میدادم تا فیلم و فضایش را بهتر درک کنم.

دلیل نمایش یک سکانس از گلنار در ابتدای فیلمتان چیست؟

وقتی فیلم را ساختیم به لحاظ زمانی کمی طولانی شد و مجبور شدیم برخی سکانسهای فیلمبرداری شده را حذف کنیم. ازجمله جاهایی که حذف شد آغاز فیلم بود. حذف بخشهایی از قصه، آن را الکن و مجبور بودیم چیزی را ابتدای فیلم بگذاریم که خلاصهای از ماجرا را بگوید تا قصه الکن نباشد. گذاشتن گلنار و روایت اول فیلم، هم نوستالژی فیلم قبلی را زنده میکرد و هم قصه را آغاز میکرد.

صدای خانم پورمختار روی شخصیت خاله قورباغه ماندگار و نوستالژیک است؛ چطور در فیلم جدید از ایشان استفاده نکردید؟

اتفاقا خانم طائرپور هم با خانم پورمختار و هم خانم معتمدآریا مذاکره کردند، اما فکر میکنم ایشان در شرایط کاری بودند که نتوانستند با ما همکاری کنند. معرفت کاری، شاید واژهای حرفهای نباشد اما صمیمانه است. میشود با آدمهایی که درگذشته همکارتان بودهاند در پروژه جدید کار نکنید اما خانم طائرپور این کار اخلاقی را انجام دادند و ابتدا سراغ همین عزیزان رفتند. این را که دقیقا چه شد و فرصت همکاری پیش نیامد دقیقا نمیدانم، اما آنچه مشخص است این که وقتی این اتفاق رخ نداد ما سراغ هنرمندان دیگر رفتیم.

عمدا شخصیت غالب جدیدی را درکنار خاله قورباغه خلق نکردید؟

سمسار شخصیت مهمی است، بجز خاله قورباغه هیچ نقطه مشترک دیگری با سریال قبلی وجود ندارد.

فکر نمیکنید برخی آموزههای تربیتی در فیلم گلدرشت است؟

بهتر است این موضوع با نویسنده کار مطرح شود. من بیشتر بازنویسی فیلمنامه را انجام دادم و همان هم در جهت کوتاهتر کردن متن بود. اما آنچه مشخص است این که خانم طائرپور یک مادر است و برایش خیلی مهم است حتما آموزههای تربیتی در فیلم باشد. شاید چون من پدر نیستم متوجه اهمیت این آموزهها نباشم و به همین دلیل ممکن است سلیقه من به سمت کم بودن این مساله و حرکت به سوی بزن بزن و ماجراجویی باشد! اما روحیه مادرانه نویسنده اصرار بر حفظ همه این آموزهها داشت. به اصالت متن معتقدم و وقتی یک نفر چیزی را نوشته و خودش تهیهکننده هم است، میخواهد آن مسائل منتقل شود و من به عنوان کارگردان، مسئول اجرای منویات او که البته با آنها مخالفتی ندارم هستم. من وظیفه دارم آنچه درمتن است را به بهترین شکل ممکن منتقل کنم.

برای ساخت خاله قورباغه مشکل خاصی هم داشتهاید؟

میخواهم از کملطفی تلویزیون به این فیلم حرف بزنم! هیچ حمایتی از این فیلم که در حوزه کودک است نشده است.

مگر فیلم شما چه مشکلی دارد که حمایت نکنند؟

تلویزیونمان از پدیدههای تجاری حمایت میکند و با گذشت چند روز از اکران فیلم، هیچ تیزری از آن پخش نکرده است. تمام کارهای لازم توسط تیم تهیه انجام و مواد تبلیغاتی هم تحویل سیما شده است. از و ضعیت اکران راضی هستید؟

این موضوع را دقیق اطلاع ندارم.

برخی از هنرمندان فیلم از جمله غزل شاکری بسیار کم کار هستند؛ چطور شد که وارد این پروژه شدند؟

با همه همکارانم در این فیلم دوستی قدیمی دارم. مثلا با خانم شبنم مقدمی آشنایی 25ساله دارم. با خانم برومند در آب پریا بازی کردم و خانم شاکری هم که دختر خانم طائرپور است و گلنار را بازی کرده است! دیگران هم به همین شکل از دوستانم هستند.

از خروجی کار راضی هستید؟

برای من تجربه بسیار خوبی بود. بحث فروش فیلم هم به نسبت شرایط سینمای کودک خوب است.

چند روز پیش در برنامه «خندوانه» حاضر شدید و برخی شوخیهایی انجام شد؛ بعدا تبعات یا حواشی ایجاد نکرد؟!

خیلی از دوستانی که با آنها شوخی کرده بودم بعدا پیغام دادند و گفتند از آن شوخیها نه تنها ناراحت نشدهاند بلکه خیلی هم خندیدهاند.

ما رسانهایها دوست داشتیم جنجالی بشود و خوراک ما تهیه شود!

(با خنده) نه دیگر دستتان خالی ماند! اصولا من آدم اهل جنجالی نیستم.

تنوع موضوعات در آثار شما، چه در تئاتر و چه در سینما نشان میدهد آدم جسوری هستید؛ نگران خطرات این ریسکپذیری نیستید؟!

اصلا لذت کار ما در همین است. شدیدا اهل ریسک هستم. به من بگویند فیلم جنگی و اکشن بساز، حتما از آن استقبال خواهم کرد!

فوتبالی نیستید گویا! جام جهانی را پیگیری کردید؟

اصلا فوتبالی نیستم! چند سال پیش تیم ما که سه بر یک به بحرین باخت، دیگر فوتبال تماشا نکردم! البته در جامجهانی اخیر بازیهای ایران را نگاه کردم.

راضی بودید از نحوه بازی تیم ملی کشورمان؟

هر سه بازی را دیدم و نیمه دوم بازی با اسپانیا و دونیمه بازی با پرتغال را خیلی دوست داشتم.

اوقات فراغتتان را چطور میگذرانید؟

فیلم میبینم و کتاب میخوانم.

این دو کار را که همه سینماییها انجام میدهند!

راستش کار دیگری بلد نیستیم!

پروژه بعدیتان مشخص است؟

منتظر تامین سرمایهام تا تولید فیلم بعدیام را آغاز کنم.

از سام قریبیان شکایت کردم!

چند وقت قبل که خبر فیلم سینمایی جدید سام قریبیان با نام «خداحافظی دختر» منتشر شد، افشین هاشمی ادعا کرد که فیلنامه این اثر برای او است و سام قریبیان این «خداحافظی دختر را از او دزدیده است. در حاشیه این گفتوگو از هاشمی در مورد این ماجرا و اعتراضش به حرکت قریبیان سوالاتی پرسیدیم و او هم از شفافسازی در این ماجرا استقبال کرد.

اخیرا بحثی پیش آمد و درباره فیلمنامه فیلم جدید سام قریبیان اعتراض کرده بودید؛ آیا آن فیلمنامه متعلق به شماست؟

کاملا مشخص است. من به صورت دوستانه، فیلمنامهای را صبح به ایشان ایمیل کرده بودم و ظهر نشده ایشان این فیلمنامه را به نام خودشان ثبت کرده بودند! همه مدارک وجود دارد و میتوانم ارائه کنم.

این اتفاق حرفهای نیست؛ در سینما این مسائل مرسوم است؟

متاسفانه در سینما دزدی فیلمنامه اتفاق میافتد و موضوع جدیدی نیست. این بستگی به معرفت آدمها دارد که چگونه رفتار کنند و امانتدار باشند.

شکایت کردید؟

شکایت کردم و فیلمنامه به نامم برگشت. رای داوری خانه سینما مشخص بود.

میلاد نجفی - خبرنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها