مرد جوان از مرجع قضایی تهران برای یافتن والدین واقعی‌اش که در کشور دیگری زندگی می‌کنند، درخواست کمک کرد. در تحقیقات معلوم شد او 25 سال پیش زمانی که فقط پنج‌ساله بوده از سوی افرادی ربوده شده و آدم‌رباها او را به ایران آورده و به زوج ناباروری فروخته‌اند. به گزارش جام‌جم، دو روز پیش مرد جوانی با حضور در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران برای یافتن والدین واقعی‌اش بعداز 25 سال درخواست کمک کرد. با شکایت او بازپرس رضوانی دستور تحقیقات پلیسی درباره این ماجرا را صادر کرد.
کد خبر: ۱۱۴۹۶۶۹

مرد 30 ساله به افسر تحقیق گفت: من سال‌ها گمان می‌کردم زن و مردی که به آنها پدر و مادر می‌گویم و در این سال‌ها زندگی‌ام را کنارشان گذرانده‌ام والدینم باشند، اما با گذشت 25 سال متوجه شدم که این زوج مهربان والدین واقعی‌ام نیستند. چهره‌ام زیاد شبیه آنها نبود و زمانی که این موضوع را پرس‌وجو می‌کردم ،می‌گفتند من اشتباه می‌کنم و فرزندشان هستم. وی افزود: در این سال‌ها آنها زندگی خوبی برایم فراهم کردند و هیچ کم و کاستی در زندگی‌ام نبود. شرایط زندگی‌ام کنار آنها خوب پیش می‌رفت اما نمی‌دانم چرا احساسی همیشه به من می‌گفت این زن و مرد برایم غریبه‌اند. همیشه در زندگی‌ام کمبودی را احساس می‌کردم. چندی پیش یک روز مردی که به او پدر می‌گفتم به من گفت نمی‌داند چه مدت خداوند فرصت زندگی به او می‌دهد. بنابراین دیگر نمی‌تواند بار گناهی را که 25 سال است بردوش او سنگینی می‌‌کند تحمل کندو می‌خواهد راز زندگی‌ام را برایم فاش کند. مرد جوان افزود: پس از حرف زدن با پدر خوانده‌ام متوجه شدم او و همسرش سال‌ها فرزندی نداشتند و در حسرت داشتن کودکی بودند. زمانی که موفق نمی‌شوند فرزندی را به سرپرستی بگیرند؛ مردی سراغشان می‌آید و وانمود می‌کند که پسر پنج‌ساله فامیلشان کسی را ندارد و اگر پولی به وی بپردازند، می‌تواند مقدمات این فرزندخواندگی را فراهم کند.

پنهان ماندن راز 25 ساله

وی گفت: آنها به خاطر این‌که با آمدن یک کودک شادی زندگی‌شان بیشتر شود، گفته‌های آن مرد را می‌پذیرند و با پرداخت پول به آن مرد غریبه مرا تحویل می‌گیرند و با خود به خانه‌شان می‌برند و بزرگ می‌کنند. اما بعد از مدتی متوجه می‌شوند که آن مرد فریبشان داده و من متعلق به فامیل وی نبودم، بلکه آن مرد و افرادی مرا در کشور ترکیه ربوده و به ایران آورده اند. شاکی افزود: بعد هم به بهانه این‌که من پدر و مادری ندارم مرا به خانواده جدیدم تحویل می‌دهند. پدر و مادر خوانده‌ام از ترس این‌که پای پلیس به میان بیاید و مرا از دست بدهند این راز را 25 سال نزد خودنگه داشتند. اما زمانی که من 30 ساله شدم تصمیم گرفتند که راز زندگی‌ام را فاش کنند. مرد جوان ادامه داد: می‌خواهم کمکم کنید تا خانواده واقعی‌ام را پیدا کنم و بتوانم بعد از 25 سال آنها را ملاقات کنم. با توجه به گفته‌های این مرد تحقیقات از سر گرفته شد و ماموران پی بردند مردی که 25 سال پیش وی را به این پدر و مادرخوانده فروخته است، به اتهام سرقت مدتی است که در بازداشت به سر می برد و دریکی از زندان‌ها دوره محکومیتش را سپری می‌کند.

با توجه به این‌که پرونده در صلاحیت دادسرای امور بین‌الملل بود، پرونده به این دادسرا ارسال شد تا تحقیقات تکمیلی برای یافتن خانواده مرد جوان ادامه یابد. همچنین قرار است پلیس از مرد زندانی که 25 سال پیش فروشنده کودک پنج‌ساله بوده تحقیق کند تا راز دیگر ابعاد این پرونده فاش شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها