
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
هر کدام از نویسندهها و فعالان فرهنگی این موضوع را از زوایای مختلف آسیبشناسی کردند اما نکتهای که همه به آن اشاره کردند این است که کتابخوانی باید از کودکی در افراد نهادینه شود و مدارس در این کار نقش مهمی و تاثیرگذاری دارند.
خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ نیز بر این باور است که مردم ایران از قدیمالایام بشدت اهل مطالعه و کتابخوان بودهاند و اکنون شرایط متعددی باعث شده که آنها این عادت خوب را کنار بگذارند.معتضد نیز تاکید میکند که اگر تصمیم داریم نسل آینده، اهل مطالعه باشد باید ساختار مدارس اصلاح شود و بچهها علاقه به کتاب خواندن را از مدرسه و در کنار معلمان آغاز کنند.
این روزها این که سرانه مطالعه در ایران پایین است و مردم کتاب نمیخوانند زیاد شنیده میشود، حالا سوال این است که آیا مردم ایران از قدیم واقعا کتابخوان بودند که حالا نمیخوانند؟
بله ! اتفاقا الان در حال مطالعه دیوان ناصر خسرو بودم، او مسافرت زیاد میرفته و تقریبا به همه کشورهای آسیا و آفریقا سفر کرده و کتاب هم زیاد میخوانده در سفری که به مکه میرفته، کتابهایش را بار شتر کرد و خودش پیاده رفت! او بدون کتابهایش هیچ جا نمیرفت.مردم ایران در گذشته خیلی باسوادتر از امروز بودند.شاید به این دلیل که کتابها و نشریاتی که منتشر میشد، پربارتر بود.مجلاتی مانند یغما، ترقی، اطلاعات ماهانه یا خواندنیها را که ورق میزنم، پر از مطالب خواندنی است که بعد از چند دهه هنوز هم کارآمد است و میتوان از آنها استفاده کرد.مجله ترقی پر است از مطالب تاریخی مثلا درباره کرهشمالی و رابطهاش با کره جنوبی، آلمان شرقی چگونه به وجود آمد و... واقعیت این است که نشریات امروزی اطلاعات خوب و مفید را از مردم دریغ میکنند.روزنامهها همان چیزهایی را مینویسند که در فضای مجازی هم دیده میشود و دیگر رسانهها هم میگویند.روزنامههای دهه بیست و سی هر چند تعدادشان کم بود و حتی در داخل کشور چاپ نمیشدند اما آنقدر برخی مطالب خوب و مستند داشتند که مردم را به مطالعه عادت میدادند.
درباره کتاب هم نظرتان همین است؟
بله ! کتابهای خوب و مفید منتشر نمیشود.بخصوص کتابهای تاریخی.مردم باید تاریخ بدانند تا بتوانند بهتر درباره سرنوشتشان تصمیم بگیرند مردم اگر تاریخ ندانند، کشورشان تجزیه میشود و بیگانگان بر آنها مسلط میشوند.وقتی دانشجوی دانشگاه تهران بودم استادی به نام مرحوم نصرالله فلسفی داشتم که هم روزنامهنگار بود و هم تاریخدان و به چهار زبان مسلط بود.او کتابی درباره زندگی شاهعباس اول صفوی در پنج جلد نوشته اما دانشگاه تهران این کتاب را چاپ نکرد، در صورتیکه این شخص یکی از موثرترین افراد تاریخ ایران است.از طرفی کاغذ گران است و به طبع آن کتاب هم گران است و مردم قدرت خرید کتاب ندارند.
در قدیم هم اوضاع مالی مردم زیاد خوب نبود اما کتاب میخواندند، به نظر میرسد رسانهها، اینترنت و شبکههای اجتماعی تاثیر بیشتری بر کتاب نخواندن، دارد؟
علاقه به کتابخوانی ربطی به رسانههای دیگر ندارد ! من از بچگی به کتاب علاقه داشتم و خیلی کتاب میخریدم این علاقه باعث شد همسرم برایم ماهانه بودجهای را برای خرید کتاب در نظر بگیرد، مثلا الان ماهی دویست هزار تومان بهم میدهد ! چون اگر آزادم بگذارند همه درآمدم را کتاب میخرم ! عاشق کتاب نمیتواند از آن چشم بپوشد.عشق به کتاب را در آدمها باید ایجاد کرد.
چطوری میتوان این علاقه را به وجود آورد؟
دولت و خیرین باید کمک کنند.خیرین همانگونه که در مدرسهسازی آستین بالا زده و وارد گود شدهاند باید برای نشر کتاب هم وارد عمل شوند و آن را در اولویت قرار دهند.ادبیات و تاریخ دو موضوعی است که باید درباره آنها کتابهای متنوعی منتشر شود.معتقدم باید کتابها در قطع جیبی و با قیمت مناسب منتشر شود تا مردم بتوانند آنها را خریداری کنند.سابق قطع جیبی در ایران زیاد منتشر میشد اما نمیدانم به چه دلیل مدتهاست دیگر کتابهای جیبی منتشر نمیشود در صورتیکه در سراسر دنیا این قطع بسیار مشتری دارد و زیاد است.
سوال اینجاست که مردم کشور ما برای تفریح و مثلا فستفود خوردن پول دارند اما حاضر نیستند ماهی چهلهزار تومان هزینه کنند و کتاب بخرند...
برای اینکه عادت مطالعه تقریبا از بین رفته است.مردم اطلاعات مورد نیاز خود را از فضای مجازی دریافت میکنند.روزنامه نمیخوانند چون بیشتر از شبکههای اجتماعی به آنها اطلاعات نمیدهد و سواد و آگاهی آنها را ارتقاء نمیدهد.در زمان مصدق حدود چهارصد نشریه منتشر میشد و مردم آنها را میخریدند چون اطلاعات مفیدی داشت.من پولهایم را یک قران یک قران جمع میکردم و مجله و روزنامه میخریدم.تنوع دیدگاه وجود داشت و مردم دوست داشتند با آنها آشنا شوند اما الان همه نشریات و کتابها تقریبا شبیه هم هستند.مردم برای فستفود هزینه میکنند چون به سرگرمی و تفریح نیاز دارند و رستورانگردی تبدیل به اصلیترین تفریح آنها شده است، اما مطالعه دغدغه آنها نیست.
در این شرایط چه باید کرد که کتاب هم در سبد خرید مردم قرار گیرد؟
عادت به مطالعه باید از مدرسه شروع شود.یادم میآید معلم کلاس پنجمم یک خانم ارمنی بود که به من گفت باید درباره رودکی انشاء بنویسی و بعد انشاء را تبدیل به نمایشنامه کنی ! از بچگی ما را مجبور به تحقیق و مطالعه میکردند.کتابخانه مدارس باید تقویت شود و در اولویت قرار گیرد.الان مدارس کتابخانه ندارند و اگر هم دارند، کتابهایی با موضوعات محدود است که بچهها علاقهای به مطالعه آنها ندارند.ما نسلی هستیم که با کتابهای ویکتور هوگو و ژول ورن به مطالعه علاقمند شدیم و این عادت در ما ریشهدار شد.الان هم تنها راه عبور از بحران کتاب نخواندن این است که مدارس و معلمان بچهها را با کتاب آشتی دهند.این روزها کتابهای صوتی زیاد شده است.نسل من شاید با اینجور کتابخوانی عادت نداشته باشد اما میتوان دانشآموزان را به اینگونه مطالعه عادت داد.به نظرم باید مدارس روزی حداقل یک ساعت شرایطی را فراهم کنند که دانشآموزان کتابهای متنوع را مطالعه کنند.خلاصهنویسی کتابها یکی از راههای موثر برای عادت دادن بچهها به مطالعه است.کتاب باید ارزان شود و کتابخانه مدارس تقویت شود.بیشتر مدارس شهرستانها کتابخانه ندارند و این آسیب بزرگی است.دولت باید بشدت از کتاب حمایت کند و یارانه زیادی برای آن در نظر بگیرد تا مردم بتوانند کتاب بخرند و بخوانند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: