رادیو، یکی از قدیمی‌ترین رسانه‌هایی است که وارد ایران شد و تا همین چند سال قبل یکی از محبوب‌ترین رسانه‌هایی بود که صدایش را در همه جا می‌توانستی بشنوی. یک زمانی رادیو مرجع اخبار رسمی بود، هر زمان که کسی می‌خواست به دیگری ثابت کند حرفش دقیق و درست است، می‌گفت: خودم از رادیو شنیدم!‌ اما از وقتی شبکه‌های تلویزیونی زیاد شد، حضور رادیو هم به مرور در زندگی ما کمرنگ‌تر شد. اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و دنیای مجازی نیز مزید بر علت شد تا رادیو بیشتر از هر وقت دیگر به سایه برود، اما واقعیت این است این رسانه شنیداری مانند بچه عزیز و دُردانه خانواده است. شاید حضورش کمرنگ باشد، اما هیچ‌وقت نامش از سر زبان‌ها نمی‌افتد و مهرش از دل نمی‌رود.روز سه‌شنبه رادیو در ایران 78 ساله شد و امروز هم مصادف است با راه‌اندازی اولین ایستگاه فرستنده رادیویی در ایران در سال 1305. به همین مناسبت با بهزاد فراهانی و فریبا متخصص همصحبت شدیم تا برایمان از حضورشان در رادیو بگوید. فراهانی در دهه 40 به عنوان گوینده قصه‌های شب رادیو وارد این رسانه شد و سال‌های زیادی به عنوان گوینده، بازیگر، کارگردان و نویسنده با رادیو همکاری کرد. هر چند حالا از این که امکان همکاری‌اش با رادیو میسر نیست، گله‌مند است! فریبا متخصص که با بازی در سریال شهرزاد بین عموم مردم به شهرت رسید هم از بازیگران قدیمی‌ نمایش‌های رادیوست. او که سال گذشته بازنشسته شده است همچنان به رادیو عشق می‌ورزد، گرچه انتقاداتی به نمایش‌های رادیویی دارد.
کد خبر: ۱۱۳۷۶۹۵

بهزاد فراهانی: دوره «داستان شب» گذشته

یکی از قدیمیترین قصهگوهای رادیو هستید. از ورودتان به رادیو و از قصههای آن دوره برایمان بگویید؟

قبل از انقلاب و در دهه 40 رادیو و روزنامههای کیهان و اطلاعات تنها وسیله ارتباط جمعی بودند. رادیو تنها وسیلهای بود که هنرمندان میتوانستند از طریق آن با تمام مردم ایران ارتباط برقرار کنند. داستانهای شب، در آن زمان تنها سرگرمی و تفریح شبانه مردم شهر و روستا بود. در دهه 40 به گروه داستان شب رادیو پیوستم، ابتدا نزد استادان بزرگی، شاگردی کردم تا کار یاد گرفتم و به مرور تبدیل شدم به نویسنده، بازیگر و کارگردان برنامههای رادیویی. برنامههای ویژهای برای رادیو تولید کردم که بین مردم محبوب شد، اما الان دیگردر این رسانه جایی ندارم.

آن زمان قصههای رادیو بیشتر جنبه سرگرمی داشت یا از طریق آنها مخاطب را به تفکر هم وامیداشتید؟

هدف اصلی آنها آشنا کردن مردم با فرهنگ، هنر، تاریخ، ادبیات و... و هدف فرعی آن سرگرم کردن مردم بود. داستانهای شب از رمانها و نویسندگان بزرگ ادبیات ایران و جهان انتخاب میشد.

مخاطبان داستان‌‌های شب بیشتر چه گروهی از مردم بودند؟

همه اقشار جامعه را پوشش میداد چون مهمترین رسانه جمعی آن دوران بود. این داستانها را روستاییان، کارگران، روشنفکران و... گوش میدادند.

به نظرتان اکنون هم میتوان امیدوار بود داستانهای شب رادیو مخاطبان زیادی پیدا کند؟

نه! چون رسانهها زیاد شدهاند؛ تلویزیون، اینترنت، ماهواره و... جایی برای رادیو و داستانهای شباش نگذاشته است.

شما هر چند آدم صریح و رکگویی هستید و حرفهایتان را همیشه میگویید، اما از شواهد چنین برمیآید که شرایط حتی اگر سخت هم باشد حال شما خوب است، این حال خوب را چگونه در درون خود حفظ میکنید؟

وقتی به فکر مردم باشی و تلاش کنی با هنر و فرهنگ حال آنها را خوب کنی، حال خودت هم خوب میشود. من عاشق مردم هستم و تا زمانیکه کنار آنها هستم حالم خوب است.

فریبا متخصص: نه همین صدای زیباست نشان ماندگاری!

اولین روزهایی که پشت میکروفن رادیو نشستید چه حس و حالی داشتید؟

سال 68 به عنوان بازیگر نمایشهای رادیویی کارم را با این رسانه شروع کردم.چون گوینده نبودم و برنامهها زنده پخش نمیشد استرس و اضطرابی را که معمولا گویندههای رادیو دارند را تجربه نکردم.اما واقعیت این است که در رادیو تو هستی و چهار دیواری یک اتاق و یک میکروفن، نه لوازم صحنه است نه فضای خاصی که برای اجرای نقش کمکت کنند. حتی سکوت در رادیو با سکوتهای دیگر فرق دارد.

بازیگر رادیو فقط باید از حس درونیاش برای ایفای نقش کمک بگیرد. من قبل از این که به رادیو بیایم، در تئاتر هم فعالیت داشتم و دنیای بازیگری برایم ناشناخته نبود، هر چند تفاوتهایی داشت.

مثلا گاهی یادم میرفت باید حتما مقابل میکروفن صحبت کنم.

طبق عادت سرم را برمیگرداندم تا به بازیگری که کنارم نشسته بود نگاه کنم و به همین دلیل میکروفن را از دست میدادم و همین مشکلاتی را به وجود میآورد، اما به مرور فنون کار در رادیو را یاد گرفتم و بازی در رادیو به حرفهام تبدیل شد. رادیو باعث میشود تخیل بازیگر قوی شود و در اجرای نقشهایش از دنیای تخیل استفاده کند. برخی فکر میکنند برای فعالیت در رادیو فقط داشتن صدای زیبا کفایت می‌‌کند، اما چنین نیست! رادیو فنون و تخصص خودش را دارد و تنها کسانی در این حرفه دوام میآورند که صبر زیادی داشته باشند و آن قدر عاشق این کار باشند که همه انرژی خود را بگذارند تا به یک رادیویی اصیل و کاربلد تبدیل شوند.

شما در تئاتر وتلویزیون فعالیت دارید و با سریال شهرزاد هم به شهرت زیادی رسیدید؛ اما همچنان به رادیو وفادار ماندید. چه چیزی در این رسانه وجود دارد که شما را مجذوب خود کرده است؟

من استخدام صدا و سیما بودم و مهر سال گذشته بازنشسته شدم. بخشی از فعالیتم در رادیو به خاطر کار موظفی بود که باید انجام میدادم و بابت آن حقوق میگرفتم. اما بخشی از علاقهام به رادیو بابت کارهای خوبی بود که ضبط میکردیم. هر چند در سالهای اخیر کارها به قوت گذشته نیست.

برخی میگویند مخاطبان رادیو کم شدهاند. نظرشما چیست؟

مخاطب رادیو کم نمیشود ! رانندهها، زنان خانهدار و کسانی که شبها کار میکنند از مخاطبان جدی رادیو هستند. نابینایان که امکان استفاده از رسانههای دیگر مثل تلویزیون، روزنامه و ... را ندارند، شنونده‌‌های همیشگی رادیو هستند.

به نظرم نباید به این فرض که مخاطب رادیو کم است کیفیت برنامههای آن کاهش پیدا کند. وقتی کیفیت برنامههای رادیو و تلویزیون بالا باشد، مطمئن باشید مردم پای آنها مینشینند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها