رهایی محکوم از ۱۴۸ ضربه شلاق

خانم معلم «ولی» دانش آموزش را بخشید

التماس‌ های 2 اعدامی برای رهایی از بلاتکلیفی

دو مرد که از 12سال پیش به اتهام قتل مرد نمایشگاه‌دار در زندان بلاتکلیف مانده اند از قضات دادگاه درخواست کمک کردند و خواستند زودتر تکلیف آنها روشن شود.
کد خبر: ۱۱۳۷۴۳۴
التماس‌ های 2 اعدامی برای رهایی از بلاتکلیفی

به گزارش جام‌جم، 7 فروردین 84، به ماموران کلانتری یوسف آباد خبر رسید یک مرد 55 ساله به نام مصطفی که نمایشگاه خودرو داشت در خانه‌اش به‌طرز مشکوکی جان سپرده و چند روز از مرگ وی گذشته است.

پلیس به نشانی مورد نظر رفت و با جنازه مصطفی که شواهد نشان می‌داد خفه شده است، روبه‌رو شد. همسایه‌ها به خاطر بوی تعفنی که از خانه مرد تنها به مشام می‌رسید به ماجرا مشکوک شده و پلیس را مطلع کرده بودند. پلیس به تحقیق پرداخت و دریافت به خانه این مرد دستبرد زده شده و پول و طلاهایش همراه خودروی مدل بالای وی به سرقت رفته است.

با تحقیقات گسترده پلیسی مشخص شد مرد بنگاهدار چند روز قبل با دو دلال خودرو به نام‌های بهرام و شایان قرار معامله داشته است. به این ترتیب دو متهم ردیابی و بازداشت شدند.

دو متهم به قتل اعتراف کردند و در شعبه 71 دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در آن جلسه دو نفر از اولیای دم از قصاص گذشتند و گفتند با دریافت دیه گذشت می‌کنند اما یکی از برادرهای قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد.

در پایان جلسه قضات دادگاه بهرام و شایان را به قصاص محکوم کردند. عدم پیگیری اولیای دم موجب شد تا دو متهم 12 سال در زندان بلاتکلیف بمانند. سرانجام آنها طبق ماده 429 قانون مجازات اسلامی جدید نامه‌ای به قضات دادگاه نوشتند و خواستند تا زودتر تکلیف آنها روشن شود. دو متهم دیروزدر شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی‌بوئینی و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستادند.

در این جلسه بهرام گفت: من و شایان برای معامله ماشین به خانه مصطفی رفتیم اما او حال عادی نداشت. نمی دانم چرا با قمه به ما حمله کرد. من و شایان هم دستمالی را دور گردنش پیچیدیم و او را خفه کردیم. ما بعد از قتل تصمیم به سرقت پول و ماشین مصطفی گرفتیم. من و شایان در آن زمان جوان بودیم. اما حالا بیش از 12 سال است که در زندان هستیم و هر کدام به میانسالی رسیده‌ایم. من از این وضعیت خسته شده‌ام و تقاضا دارم دادگاه زودتر تکلیف ما را روشن کند. یا اعدام شویم یا این‌که با پرداخت دیه به اولیای‌دم از زندان رها شویم.من دیگر تحمل این وضعیت را ندارم.

سپس شایان روبه‌روی قضات ایستاد و گفت: عدم پیگیری اولیای دم باعث شده در این سال‌ها بلاتکلیف و در انتظار اعدام باشیم. حالا از دادگاه تقاضا دارم زودتر تکلیف ما را روشن کند. من حتی به مرگم راضی هستم اما دیگر نمی‌توانم در زندان بمانم.

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها