همراه با عروسک‌های محبوب تلویزیونی کلاه‌قرمزی

دیدین مردم شماها رو دوست ندارن!!

باز هم تلویزیون و باز هم کلاه قرمزی. ایرج طهماسب و حمید جبلی نوروز 97 را همراه با شیرین زبانی کلاه قرمزی و رفقایش که هرکدام طرفداران خودشان را دارند، برای مخاطبان تلویزیون تماشایی کردند.
کد خبر: ۱۱۳۳۹۲۷

آنها طبق روال سالهای گذشته تلاش کردند سوژههایشان جذابیت لازم را برای مردم داشته باشد. حضور کاراکترهای جدید در کنار دیگر عروسکها، طراوات تازهای به این برنامه داده بود. فراهم آوردن فضای مفرح، نقد اجتماعی و طرح آن به زبان نرم از دیگر حسنهای برنامه کلاه قرمزی محسوب میشود. شیطنتهای کلاه قرمزی، فداکاریهای پسرخاله، تند حرف زدنهای پسرعمهزا، قلب رئوف گابی، صدای توی ذوق جیگر، جیغ و هوراهای الکی دختر همسایه، شادیهای کاذب آقای همساده، حساسیتهای فامیل دور و رفتار با نمک پسرش، سوالات بی امان ببخشید عزیزم و... مخاطبان بسیاری از هر رده سنی را مجذوب خود کرده است. این توفیق همیشگی و در اوج بودن و ماندن مجموعه کلاه قرمزی و البته نقش پررنگ تلویزیون در فراهم آوردن بسترهای لازم برای پخش و روی آنتن رفتن این اثر جذاب، ما را بر آن داشت تا در گفتوگو با دستاندرکاران و هنرمندان مجموعه و البته برنامهسازان باسابقه حوزه کودک، راز این ماندگاری را جویا شویم.

نقش عمده تلویزیون

مدیر گروه کودک و نوجوان شبکه دوی سیما با اشاره به رموز موفقیت و ماندگاری کلاهقرمزی در طول این سالها میگوید: برنامههایی که در تلویزیون به عنوان آثار برند و شاخص شناخته میشوند، عموما ویژگیهای مشترکی را دارند که این ویژگیها در مجموعه کلاهقرمزی هم دیده میشود.

آذرمیدخت آذرهوش در گفتوگو با جامجم ادامه میدهد: راز اصلی ماندگاری کلاه قرمزی در این است که سازندگانش به آن اهمیت میدهند و کارشان را با جدیت پیش میبرند. آنها تلاش میکنند هر بار فاکتورهای جدیدی را در جهت افزایش جذابیت و جلب نگاه مخاطبان به مجموعه اضافه کنند؛ آنها با نوآوری هر سال مخاطبانشان را شگفتزده میکنند و مراقب هستند کیفیت کار افت نکند.

او تصریح میکند: از دیگر ویژگیهای آثار شاخص و برند، استمرار پخششان است. کلاهقرمزی حالا سالهاست که پخش آن در طول ایام نوروز در تلویزیون ادامه دارد و این عامل، خود نقشی اساسی در ماندگاریاش ایفا میکند. این مجموعه اثری است که همواره با مخاطبانش همراه است، با زبان مخاطبان صحبت میکند و آنها هم هر ساله بازخوردهای خوبی را نسبت به تماشایش دارند. البته این زبان از چارچوبهای رسانه هم خارج نیست و این عامل، درک رسانهای بالای برنامهسازان کلاهقرمزی را میرساند.

مدیر گروه کودک و نوجوان شبکه دو در ادامه با اشاره به تعامل و همکاری خوب تلویزیون و این گروه برنامهساز ادامه میدهد: شکی نیست که تلویزیون نقشی عمده در استمرار این برنامه ایفا میکند. در این سالها همواره همراهی میان تلویزیون و عوامل تولید کلاهقرمزی را شاهد بودهایم و بیشک هیچ کار مشترک و موفقی بدون وجود تعامل به پیش نمیرود. امیدواریم این همکاری باز هم ادامه داشته باشد و بینندهها از تماشای این مجموعه موفق بینصیب نمانند. درصدد هستیم که سری جدید کلاهقرمزی را در سال آینده هم روانه آنتن کنیم و بزودی وارد فاز تولید بشویم.

آذرهوش در پایان صحبتهای خود در خصوص برخی حواشی و شایعات مطرح شده در خصوص عدم پخش قسمت آخر کلاهقرمزی توضیح میدهد: برنامه کلاهقرمزی در هیچ سالی پایان ندارد و در طول این چند سال هیچگاه شاهد خداحافظیاش نبودهایم. این سری برنامه کلاهقرمزی در 22 قسمت به شبکه تحویل داده شده که طبق برنامهریزیها، 12 قسمت از آن را در ایام نوروز روی آنتن فرستادیم و یک قسمت به دلیل شهادت پخش نشد. ده قسمت باقیمانده هم بناست در طول سال و به مناسبت اعیادی چون مبعث روی آنتن برود و برنامهریزی ما از ابتدا به همین صورت بوده است. در برنامهای که استمرار دارد، خداحافظی بیمعناست و من از همان ابتدا که از جانب آقای جبلی مبنی بر عدم پخش قسمت آخر صحبتهایی زده شد، میدانستم این صحبتها جعلی است و بعد هم ایشان خودشان تکذیب کردند.

امیر سلطان احمدی (عروسکگردان پسرعمهزا و صداپیشه اردک):

آقای طهماسب معلم خوبی است

پسرعمهزا یک کودک شیطان است. البته خط فکری آقای طهماسب این است که در سکانسهای شلوغ، وقتی کاراکترهای جدید میآیند به آنها فرصت داده شود تا به مخاطب معرفی شوند، به همین دلیل در این مواقع برخی کاراکترها باید کوتاه بیایند. به عنوان مثال آقای طهماسب کمتر فرصت به کلاه قرمزی میدهد، چون معتقد است این کاراکتر برای مخاطب آشناست. بنابراین در صحنههای شلوغ، عروسکهای قبلی فداکاری میکنند. البته نه به این معنا که سکوت کنیم، زیرا عروسکها کودک هستند و کودکان هم شیطنتهای خودشان را دارند. گاهی پشت صحنه به حدی شلوغ میشود که 15 عروسکگردان در حالی که دو زانو نشستهاند، مشغول عروسکگردانی هستند و همین کار را سخت میکند. البته یک دکور در حیاط داشتیم که آنجا عروسکگردانان به حالت ایستاده میتوانستند فرصت واکنش داشته باشند و در این بخشها پسرعمهزا شیطنتش را بیشتر کرده بود. آقای طهماسب مرتب تاکید داشت که عروسکگردانان به عروسک حرکت بدهند تا عروسک از جان و حال نیفتد. من از کار امسالم نسبت به سالهای قبل راضی‌‌تر هستم، چون قبل از عروسکگردانی برنامه کلاه قرمزی پنج ماه و نیم سرپرست عروسکگردانی شکرستان بودم و همین باعث شده بود دستم بیشتر راه بیفتد. تا قبل از آن من سالی یکبار عروسکگردانی میکردم و آن هم در برنامه کلاه قرمزی بود. البته همه دوستان استاد هستند و من کنارشان درس پس میدهم. در مجموع حضور آقای طهماسب برای هماهنگی بین عروسکگردانان و صداپیشگان خیلی موثر است و در طول این سالها عروسکها هم پخته‌‌تر شدهاند. همکاری با ایشان فوقالعاده خوب است. او یک معلم خوب و هوشمند است.

هوتن شکیبا: معصومیت دیبی را دوست دارم

از جمله شخصیتهای عروسکی که حالا دو سه سال است به جمع خانواده کلاه قرمزی افزوده شده و از همان لحظه اول توانسته دل مخاطبان را با شیرینزبانیهایش ببرد، عروسک دیبی است؛ دیوبچهای که از سال 93 به مجموعه معرفی شد و در اصل موجودی بود که در زیرزمین زندگی میکرد، اما به دلیل کاهش منابع آبی و خشکسالی، مجبور شد به سطح زمین بیاید. ویژگیهایی که از ابتدا برای شخصیت دیبی تعریف شد، متفاوت از هر شخصیت دیگری است. او کودکی با یک جنس کودکانگی ملموس است که جملات را برعکس میگوید و از همه متنفر است!

دیبی با صداپیشگی هوتن شکیبا، امسال هم حسابی به چشم آمد و از جمله شخصیتهای محبوب این سری مجموعه بود. شکیبا از جان دادن به این عروسک میگوید.

صحبت کردن به جای شخصیت دیبی، اولین تجربه صداپیشگیتان محسوب میشود؛ درست است؟

بله؛ البته این قضیه را قبلا دو سه بار در عالم تئاتر تجربه کرده بودم و سالها پیش کار دوبله هم انجام میدادم. اما در قالب تلویزیون این نخستین بار بود که به جای یک عروسک، صداپیشگی میکردم.

از همان ابتدا که صداپیشگی شخصیت دیبی به شما پیشنهاد شد، بنا بود همین ویژگیها را داشته باشد؟ آقایان طهماسب و جبلی این عروسک را چطور به شما معرفی کردند و در تعریفش چه گفتند؟

ویژگی اصلی دیبی از همان ابتدا برعکس بودنش بود. او همهکارش برعکس است. تنها چیزی هم که به من گفتند، همین برعکس حرف زدن بود. البته راهنماییهای دیگری هم کردند، ولی بیشتر در حوزه کمکهای تکنیکی بود و معتقد بودند باید خودم این شخصیت و ویژگیهایش را پیدا کنم و به مرور پیش بروم.

این نکته را از زبان یکی دو نفر دیگر از صداپیشگان و عروسکگردانان مجموعه هم شنیدهام که میگویند هر عروسک جدیدی که به مجموعه وارد میشود، در جریان جلسهها و گفتوگوهای گروهی شخصیتش شکل میگیرد و دست عروسکگردان و صداپیشه برای ترسیم شخصیتش باز است. پس دیبی هم همینطور بود و البته دیدیم که به مرور حضورش در مجموعه پررنگتر شد.

بله. آقای طهماسب همیشه به من میگفت که خساست به خرج بده و همه ویژگیهایی را که برای عروسک در ذهنت داری یکباره خرج نکن. نکتهای که میگفتند، حرف هوشمندانهای هم بود و ما به مرور زمان جلو رفتیم، اشتباههایمان کمتر شد و هوش جای هیجان آنی را گرفت.

جذابیت اصلی شخصیت دیبی برای خودتان چیست؟ خودتان کدامیک از ویژگیهایش را بیشتر دوست دارید؟

ویژگی اصلی او که برای خودم دوستداشتنی است، کودکانگی و معصومیتش است. او هیچگاه دروغ نمیگوید و حتی اگر هم دروغی بگوید، خیلی زود دستش رو میشود و حقیقت را اعتراف میکند. این معصومیت را خودم خیلی دوست دارم و چالش دیگرم برعکس حرف زدن اوست. خود آقای طهماسب همیشه میگوید بازی کردن مقابل دیبی و گفتوگو با او به شطرنج مقابل کاسپاروف میماند و هیچ معلوم نیست یک لحظه بعد چه اتفاقی رخ بدهد و او چه کند! (میخندد)

بخش عمدهای از مجموعه کلاه قرمزی را بداهه تشکیل میدهد. این قضیه کار و هماهنگی میان عوامل را برایتان سخت نمیکند؟

همینطور است. سختی اصلی کار کلاهقرمزی همین بداهه بودنش است؛ مخصوصا برای من که در همان لحظه باید جملاتم را برعکس کنم و اینکه سناریویی وجود ندارد، کار را دشوارتر میکند.

بر این اساس چطور در همان لحظه ضبط جملات را پیدا کرده و برعکس میکنید؟ برای مثال شعری که امسال در مجموعه خواندید (عروسک قشنگ من) که به صورت برعکس اجرا شد، این اتفاق نمیتواند بداهه و در لحظه شکل بگیرد.

خب در این خصوص فکر کرده بودم. موقعیتش ایجاد شد و آن شعر را خواندم. سعی میکنم از قبل چیزی در ذهنم داشته باشم چرا که همیشه به ما میگویند سعی کنید یک پیشزمینه ذهنی داشته باشید و سر کار بیایید. البته این بداهه بودن به این معنا نیست که هر کاری دلمان میخواهد انجام بدهیم و یک شاکله کلی در کار وجود دارد.

محمد لقمانیان: (عروسکگردان فامیل دور و صداپیشه بچه فامیل)

تقلید صدا نمیکنیم

باورپذیری این مجموعه موفق را در درجه اول، باید در سهیم بودن همه عوامل در پیشبرد کار عنوان کرد. از عروسکساز اصلی مجموعه، خانم مرضیه محبوب گرفته تا کارگردان درجهیک و نویسنده خوب همه تصمیم میگیرند که برنامه در چه مسیری پیش برود. هر بار که عروسک تازهای به مجموعه افزوده میشود، همه دور هم جمع میشویم، هر کدام نظراتمان را میگوییم و برایش صداسازی میکنیم و آن را در دستمان حرکت میدهیم تا به نتیجه نهایی برسیم. البته تاکید آقایان طهماسب و جبلی بر این است که تا حد امکان برای عروسکها صداسازی نکرده و صدای خودمان را با درجاتی از تندی و کندی و تفاوت در لحن حفظ کنیم. در واقع تقلید صداهای کلیشهای انجام نمیدهیم. این اتفاق در خصوص همه عروسکها رخ داده است و اینطور نیست که از اول تصمیم گرفته شود یک شخص صدای یک عروسک را بگوید. در خصوص ارتباط میان عروسکگردان و صداپیشه عروسکها هم یک هماهنگی عالی در پشت صحنه اثر وجود دارد. اصطلاحا عروسکگردان و صداپیشه یک روح هستند در دو بدن. ما از مدتها قبل از شروع ضبط مجموعه دور هم جمع میشویم، با هم گفتوگو و تعامل میکنیم و بعد با شناخت و هماهنگی کامل کار را کلید میزنیم. این اتفاقات قطعا به کیفیت اثر میافزاید و آن را باورپذیرتر میکند.

مجید قناد:

تلویزیون کلاهقرمزی را ماندگار کرد

متاسفانه من به دلیل گرفتاری در ایام نوروز، پراکنده برنامه کلاه قرمزی را میدیدم اما به دوستان دست اندرکار این برنامه که کارشان را خیلی خوب بلد هستند، تبریک و خسته نباشید میگویم. به نظرم راز موفقیت این برنامه داشتن آدمهای متخصص، آگاه و کننده کار است. سازندگان این برنامه به دکور، متن، موسیقی و... توجه ویژه دارند. این برنامه برای بچهها و بزرگترها آموزنده است و خانوادهها را دور هم جمع میکند. ساخت یک اثر با حضور متعدد آدمها کار سختی است، چه برسد به این که تعداد زیادی عروسک در صحنه باشد و باید همه آنها را در صحنه دور هم جمع کرد.

البته در این موفقیت بیشک نقش رسانه ملی هم تاثیری عمده دارد. اگر تلویزیون نبود ما چطور رشد این مجموعه و شخصیتهایش را میدیدیم؟ این روزها گروههای برنامهساز گوناگونی در رسانههای مختلف به فعالیت مشغولهستند. آیا این برنامهها توانستهاند به جایگاه کلاهقرمزی دست یابند؟ خیر. این اتفاق رخ نداده است و دلیلش در همین بستر رسانه ملی است که کلاهقرمزی را ماندگار کرده است.

محمد مسلمی:

اختصاص بهترین زمان پخش

در تمام دنیا کاراکترهایی بر اساس تیپ و شخصیت جا میافتند. کلاه قرمزی هم از این دست کاراکترهاست که میتواند سالهای زیادی در کشورمان ماندگار بماند.

چیزی که مهم است، این که نگاه ویژه تری به قصه ها، مسائل روز جامعه و جذابیتهای تصویری شود. یکی از حسنهای برنامه کلاهقرمزی شخصیت پردازیهای خوب است و این که عروسکها ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار کردند و حالا حالاها ماندگار خواهد ماند.

ضمن این که تلویزیون در ماندگاری این برنامه نقشی موثر داشته است ؛ چراکه همیشه بهترین زمان پخش را به این برنامه داده و همین باعث شده این برنامه بیشتر دیده شود. در کنار آن تبلیغات خوبی هم برایش داشته است.

سارا روستاپور:

یک اتفاق تازه

تماشای برنامه کلاه قرمزی برای بچههای دیروز که الان بزرگسال هستند، حس نوستالژی دارد و از ابتدا که پخش این برنامه شروع شد، یک اتفاق نو در تلویزیون بود و شیوه اجرای آن باعث ماندگاری اش در ذهن مخاطبان شده است. خوشبختانه این ماندگاری همچنان تداوم داشته است. همچنین به مرور زمان و با اضافه شدن عروسکهای دیگر به این برنامه، نه تنها به جذابیتها افزوده شد، بلکه باعث شد کلاه قرمزی سرپا بماند.

البته نقش تلویزیون را نباید نادیده گرفت ؛ زیرا شروع پخش این برنامه از تلویزیون با مخاطبان میلیونی آغاز شد و بعد ادامه پیدا کرد. مسلما حمایت رسانه هم در این باره موثر بود.

مجتبی ظریفیان:

حس خوب نوستالژی

اتفاقات خوبی در کلاه قرمزی رخ داده و این برنامه به یک برند تبدیل شده است. برای این که یک برنامه ماندگار و برند باشد، باید خیلی زحمت کشید و دستاندرکاران این برنامه همیشه تلاششان را داشتهاند مردم را سرگرم کنند. پخش برنامه کلاه قرمزی از زمانی خوب و وقتی که ما دو شبکه تلویزیونی داشتیم، آغاز شد و از همان دوره هم مخاطبان خودش را پیدا کرده است. مخاطبان آن زمان الان بزرگ شدهاند و نسبت به این برنامه حس نوستالژی دارند.

هرچند باید توجه کنیم رابطه میان این برنامه و تلویزیون، یک رابطه دوسویه است. هنرمند کارش را ارائه می کند و تلویزیون هم برای پر کردن آنتن، به برنامههای باکیفیت احتیاج دارد. در نتیجه هر دو به کمک هم میآیند و هیچکس نمیتواند بگوید بر دیگری برتری دارد. این عامل بخصوص در سالهای اخیر که مطرح شدن سختتر از گذشته شده و تنوع و تعدد شبکهها و برنامهها حواس مخاطبان را پرت کرده است، اهمیتی ویژه دارد.

حمید گلی:

سنگ تمام تلویزیون

آنچه منجر به ماناشدن برنامه کلاهقرمزی شده، حضور عوامل حرفهای است که صادقانه برای بچهها کار میکنند. بزرگترهایی که الان بیننده کلاه قرمزی هستند، زمانی خودشان کودک بودند و حالا همراه فرزندانشان پای این برنامه مینشینند. راز موفقیت این برنامه یک کار گروهی خوب و حرفهای است. اگر کلاه قرمزی روزی فقط یک عروسک بود، الان یک خانواده دارد که با خلق موقعیتهای با نمک منجر به اتفاقات بامزه میشوند. نکته قابل توجه دیگر، نقش تلویزیون در این ماندگاری است. درست است که کلاهقرمزی در قالبهای دیگری چون شبکه نمایش خانگی و سینما هم فعالیت کرد، اما وقتی نام این عروسکها به میان میآید، همه به یاد برنامه تلویزیونیاش میافتند. تلویزیون در قبال کلاهقرمزی وظیفهاش را بدرستی انجام داده و اثری فاخر پخش کرده است. این رویکرد باید در خصوص برنامههای موفق دیگر هم رعایت شود و اگر برنامه خوبی میبینیم، از آن حمایت کرده و هنر عواملش را مغتنم بشماریم تا باز موفقیتی دیگر رقم بخورد.

فاطمه عودباشی/ زهرا غفاری

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها