در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آزادی از آنچنان جذابیتی برخوردار است که فصل مشترک بسیاری از انقلابها و تحولات اساسی قلمداد میشود؛ هر چند زیاد نیستند کشورهایی که «آزادی» مانند ایران اسلامی شعار رسمی آنها باشد!
از همین رو در سخنان مهم رهبر انقلاب در روز اول فروردین در حرم رضوی (که از مهمترین سخنرانیهای هر ساله ایشان محسوب میشود) و در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، موضوع «آزادی» اینگونه مورد توجه ایشان قرار گرفت.
«... استقلال و آزادی در کنار هم جزو شعارهای اصلی انقلاب بوده است؛ آزادی در این کشور تأمین شده است. بله، عدّهای بیانصافی میکنند؛ از آزادی موجود استفاده میکنند و بدروغ میگویند آزادی وجود ندارد؛ رادیوهای بیگانه و تبلیغات بیگانه هم سخن آنها را بازتاب میدهند. واقع قضیه این نیست؛ امروز در کشور ما آزادی فکر هست، آزادی بیان هست، آزادی انتخاب هست؛ هیچکس بهخاطر اینکه فکرش و نظرش مخالف نظرِ حکومت است، مورد فشار و تهدید و تعقیب قرار نمیگیرد. هرکس ادّعا کند که «من مورد فشار قرار گرفتهام چون عقیدهام در فلان مساله برخلاف عقیده حکومت بوده»، هرکس اینجور ادعایی بکند، دروغ گفته؛ چنین چیزی نیست. افراد متعدد در رسانههای مختلف، افکارِ گوناگونِ ضد حکومت را ـ که عقیدهشان است ـ ابراز میکنند و کسی هم با اینها کاری ندارد؛ بنا هم نیست که کسی متعرض اینها بشود. آزادی بیان هم هست؛ میتوانند بگویند.
بله، آزادی در همهجای دنیا چارچوب دارد؛ آزادی یعنی «برخلاف قانون عمل کردن» وجود ندارد؛ آزادی یعنی «برخلاف دین و شریعت عمل کردن» وجود ندارد. چارچوب آزادی در کشور ما، قانون اساسی ما و قوانین کشور و همه الهامگرفته از شریعت مطهّر اسلام است؛ البته این هست. اینکه کسی توقع داشته باشد آزاد باشد و برخلاف قانون عمل کند، منطقی نیست و این وجود ندارد. بنابراین آزادی هست.»
بلافاصله پس از این سخنرانی، موج شبههآفرینی در باره بخشهای مختلف آن و بخصوص موضوع «آزادی» آغاز شد؛ از احمدینژاد و تاجزاده گرفته تا بیبیسی و دیگر رسانههای ضدانقلاب و وابسته در یک همسویی معنی داری بسیج شدند تا در این مساله حداقل تشکیک کنند!
در این باره سخن بسیار است ولی فقط در چند مورد و آنهم به اختصار نکاتی را مطرح کنم.
نخست اینکه خود این اظهار نظرهای مخالف و تشکیک در سخنان رهبری از سوی افراد داخل کشور بهترین تائید و روشنترین دلیل بر صحت ادعای وجود آزادی در کشور ماست!
و چه طنزی است فریاد آزادانه نبود آزادی!
دوم آنکه، از طرف جریانهای مختلف اسامی منتشر شد و ادعا شد با اینها بدلیل داشتن و ابراز نظر مخالف حکومت برخورد شده است؛ این اسامی، از بقایی و مشایی گرفته تا موسوی و کروبی را شامل میشد!
صرفنظر از تعداد اندک این اسامی که خودش باز هم گویای آزادی موجود در کشور است، در انتشار این اسامی بیصداقتیهای بسیاری نمایان شد که مهمترین آنها بی توجهی به اتهامات
این افراد بود.
آنچه مدعای رهبری در باب آزادی بود دو رکن اساسی داشت.
1) «هیچکس بهخاطر اینکه فکرش و نظرش مخالف نظرِ حکومت است، مورد فشار و تهدید و تعقیب قرار نمیگیرد.» 2) «آزادی در همهجای دنیا چارچوب دارد؛ آزادی یعنی «برخلاف قانون عمل کردن» وجود ندارد؛ آزادی یعنی «برخلاف دین و شریعت عمل کردن» وجود ندارد.»
اما اسامی که منتشر شد، اگر چه نظرات مخالف حکومت هم داشتند، اما اتهام آنها این نبود و جرائم دیگری داشتند که به خاطر آنها محاکمه و محکوم شدهاند.
البته اینکه در گوشهای یک قاضی به دلیل بدفهمی حکمی نابخردانه صادر کند یا کرده باشد، هر چند محتمل است، اما فرسنگها فاصله دارد تا بگوییم بنای نظام این است!
سومین نکته در خور توجه که میزان آزادی و آستانه تحمل بالای جمهوری اسلامی را آشکار میسازد رفتار نظام با امثال میرحسین موسوی و احمدی نژاد است.
مهندس موسوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و به رغم نقش محوری که در فتنه 88 داشت، تا مدتها پس از فتنه همچنان به جلسات مجمع دعوت میشد!
اکنون نیز دکتر احمدینژاد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و به رغم اظهارات تند،غیرقانونی و ساختارشکنانهاش، همچنان تاکنون به جلسات مجمع دعوت شده است!
و سخن پایانی، رابطه «آزادی» با «تهدیدات» است. این دو رابطه مستقیم دارند؛ یعنی هرگاه تهدیدات افزایش یابد آزادی در حوزههایی محدود میشود و بالعکس. و فراموش نکنیم اگر چه میتوانیم تصور ایدهآلتری برای آزادی در کشورمان داشته باشیم، اما به نسبت تهدیدات بالقوه و بالفعل، آزادی موجود در کشورمان آنچنان شرایط مطلوبی دارد که بعضا مورد سوءاستفاده هم قرار میگیرد.
مهدی فضائلی - کارشناس ارشد رسانهای
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد