به گزارش جامجم، هفت مرد اعدامی به نامهای امید، محمد، مهدی، علی، سعید، حسین و عبدا... به اتهام ارتکاب جنایتهای جداگانه دستگیر و زندانی شده بودند. حکم قصاص آنها در دادگاه کیفری استان تهران صادر شده و از سوی دیوانعالی کشور تائید و برای اجرا به واحد اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شده بود. این افراد که چند روز پیش با خانوادههایشان در زندان رجایی شهر کرج آخرین ملاقات را داشتند به سلولهای انفرادی رفتند و منتظر بودند تا چهارشنبه ـ 25 بهمن امسال ـ حکم مجازاتشان اجرا شود. نمیدانستند در این چند روز باقیمانده نجات مییابند یا حکم قصاص آنها اجرا میشود. خانوادههایشان در این واپسین روزها در تلاش بودند تا بتوانند رضایت اولیایدم را جلب کنند و مهلتی برای زنده ماندن شوهر، برادر و پسر خود بگیرند. هفت مرد اعدامی همه روزنههای امید را روی خود بسته میدیدند و به صبحی چشم دوخته بودند که سرنوشتشان را رقم میزد.
نخستین اعدامی که زندگیاش را در سلول انفرادی مرور میکرد امید 23 ساله بود. او 22 تیر 91 زمانی که فقط 18 بهار از زندگیاش گذشته بود، در جریان درگیری خونین دست به جنایتی زد که حتی با گذشت پنج سال از این جنایت باورش نمیشود مهر قاتل شدن به پیشانیاش خورده است. او روز جنایت زمانی که در محله صالح آباد تهران بود ناخواسته در جریان درگیری مرتکب قتل شد. امید چندی پیش پای چوبه دار رفت که آن زمان با کمک واحد صلح و سازش اجرای احکام دادسرای جنایی تهران، توانست از خانواده مقتول مهلت بگیرد. با پایان یافتن مهلت قانونی خانوادهاش نتوانستند رضایت اولیایدم را جلب کنند و او برای دومین بار قرار بود پای چوبه دار برود .
دومین اعدامی محمد نام دارد که 17 فروردین سال 86 دست به جنایت زد. او وقتی متوجه شد خواهرش با مردی جوان آشنا شده و به او علاقهمند است با آن جوان درگیر شد و او را کشت و جسدش را در مکانی نامعلوم انداخت؛ اما جسد کشف نشد. با این حال تمام شواهد و قرائن نشان میداد او به جنایت دست زده است و به اتهام جنایت به زندان افتاد.
سومین اعدامی مهدی نام دارد. او 26 مهر سال 88 پسر باجناقش را در جریان درگیری خانوادگی در شهریار از پای در آورد. او فکر نمیکرد این دعوا او را به پایان خط زندگیاش برساند. 9 سال بود که هر شب کابوس مرگ میدید.
چهارمین اعدامی مردی به نام علی است که در جریان سرقت در یکی از محلههای شهریار 12 آبان 87 مردی را به قتل رسانده بود. ده سال بود که کابوس مرگ در زندان بر سرش سایه انداخته بود .
پنجمین اعدامی سعید نام دارد که 25 دی 91 در جریان درگیری با مردی در یکی از محلههای تهران وی را با ضربه چاقو از پای در آورده بود. او چندی پیش با توجه به درخواست اجرای حکم از سوی خانواده مقتول پای چوبه دار رفت که با توجه به تلاش هیات صلح و سازش دادسرای جنایی تهران توانست مهلتی برای جلب رضایت از خانواده مقتول بگیرد. با پایان یافتن مهلت قانونی او نتوانست رضایت بگیرد و شمارش معکوس برای اجرای دوباره حکم قصاص او آغاز شد ه بود.
حسین، ششمین اعدامی که میخواست پای چوبه دار برود، در جریان اختلاف خانوادگی همسرش را 7 آبان 92 در شهریار به قتل رسانده بود. وی میان مرگ و زندگی مانده بود و به صبحی نامعلوم چشم دوخته بود.
آخرین اعدامی عبدا... نام دارد که در جریان درگیری خیابانی در یکی از محلههای تهران 17 بهمن سال 92 به جنایت دست زد و مردی را کشت.
این هفت محکوم به قصاص سحرگاه چهارشنبه پای چوبه دار رفتند که خانواده مقتولان حکم قصاص را متوقف کرده و به آنها مهلتی دوباره برای جلب رضایت دادند.
محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران در این باره گفت: در پی تلاش واحد صلح و سازش اجرای احکام دادسرای جنایی تهران قاتلان توانستند از اولیایدم مهلتهای 20 روزه تا سه ماهه بگیرند. قرار شد محکومان در زمان تائید شده رضایت قطعی خانواده مقتولان را جلب کنند، در غیر این صورت دوباره با پایان یافتن مهلت قانونی پای چوبه دار میروند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد