درباره کارکردهای آموزشی رادیو

رادیو به مثابه معلم رسانه‌ای

از منظر علوم ارتباطات نه‌تنها رادیو که اساسا یکی از کارکردها و اهداف هر رسانه‌ای آموزش و انتقال آگاهی است.
کد خبر: ۱۱۰۹۵۸۹

رادیو در این میان به دلیل سهولت دسترسی و ارتباط نزدیک با افکار عمومی از موقعیت و ظرفیت ویژه‌ای در آموزش شهروندان برخوردار بوده و می‌تواند به عنوان یک معلم رسانه‌ای عمل کند. کافی است فقط یکی از شمایل و جلوه‌های استفاده از رادیو را در ذهن خود متبادر کنید مثلا راننده تاکسی یا مسافرکشی که رادیوی اتومبیلش روشن است و چهار مسافر هم در خودروی او نشسته‌اند که ـ چه بخواهند یا نخواهند ـ به شنونده رادیو بدل می‌شوند؛ حتی یک شنونده موقت و گذری. همان چند دقیقه‌ای که آنها در داخل خودرو به رادیو گوش می‌دهند را در نظر بگیرید و آن را در همه مسافران احتمالی دیگر که در یک روز در این موقعیت مشابه قرار دارند ضرب کنید.

قطعا یک عدد قابل توجهی می‌شود و بر مبنای آن می‌توان مخاطبان سیار و رهگذر رادیویی را طی یک روز و در کل کشور تصور کرد. بدیهی است ارائه مطالب آموزشی در حوزه‌های مختلف مثلا آموزش مهارت‌های زندگی، قوانین و مقررات جدید در حوزه ترافیک شهری یا شیوه درمان فلان بیماری و اطلاعات سلامت در حوزه تغذیه و... می‌تواند این موقعیت و ظرفیت را به یک کلاس عمومی بدل کند، اگر در بین چهار مسافر یکی هم به آن توجه کند و به تغییر رفتار یا یادگیری در او منجر شود آنگاه می‌توان از ظرفیت بالای آموزشی رادیو سخن گفت.

این فقط یکی از موقعیت‌های استفاده از رادیو بود. به این مورد مثلا زنان خانه‌داری را که به رادیو گوش می‌دهند اضافه کنید تا بر تعداد و آمار شنوندگان آن اضافه شود. یک زن خانه‌دار که برخی نکات آموزشی درباره فلان مساله زندگی را از برنامه رادیویی می‌شنود؛ مثلا شیوه صحیح برخورد با کودکان یا این که در شب‌های امتحان خانواده‌ها باید چگونه برنامه‌ریزی کنند یا فرضا در زمان آلودگی هوا از چه الگوی غذایی پیروی کنیم.

شنیدن و آموختن یک زن خانه‌دار که همسر و مادر نیز هست، می‌تواند به آموزش تعداد بیشتری از مخاطبان منجر شود؛ لذا در نسبت بین رادیو و کارکرد‌ها و فواید آموزشی آن یک مخاطب لزوما مساوی با یک مخاطب نیست بلکه باید آن را با همه افرادی که در زندگی آن مخاطب هستند و او می‌تواند بر آنها تاثیر بگذارد در نظر گرفت.

انتقال پیام

یک مخاطب رادیویی می‌تواند پیام را به چند گیرنده رسانده و خود در عین این که گیرنده پیام است به فرستنده و مبلغ پیام هم بدل شود. این ویژگی بیشتر در سویه آموزشی رادیو قابل تحقق است، نه جنبه‌های سرگرمی آن. مثلا مخاطبی که یک موسیقی یا برنامه نمایشی و طنز را از رادیو گوش می‌کند ممکن است به مصرف فردی آن ختم شود، اما مسائل آموزشی و آگاهی بخش احتمال تکثیر بیشتری از مصرف شخصی و فردی داشته و از طریق مجاری خود مخاطب به مخاطبان دیگر منتقل می‌شود. این نمونه‌ها مصادیقی از مخاطب‌شناسی رادیو بود که براساس آن می‌توان ظرفیت و کارکردهای آموزشی آن را ترسیم و تبیین کرد. جالب این که رادیو همواره در کنار تامین سرگرمی و اوقات فراغت مردم همواره به عنوان یک رسانه اطلاع‌رسان شناخته می‌شود و مردم برای دریافت اخبار و اتفاقات روز به آن مراجعه می‌کردند و می‌کنند.

دو عنصر اخبار و موسیقی بیشترین کاربرد را در بین مفاد و آیتم‌های رادیویی داشت، البته بعدها نمایش‌های رادیویی هم به آن اضافه شد، اما امروزه با تکثیر و تخصصی شدن شبکه‌های رادیویی سویه آموزشی آن هم گسترش یافته و رادیو به یک رسانه آگاهی بخش تبدیل شده است. به عبارت دیگر، دو مولفه آگاهی و سرگرمی را باید به عنوان کارکردهای اصلی این رسانه دانست که البته گاهی در بخش سرگرمی نیز ظرفیت‌های آموزشی نهفته است. مثلا یک نمایش رادیویی در عین این‌که به سرگرمی مخاطب می‌اندیشد، می‌تواند واجد آموزه‌های تربیتی و آموزشی هم بوده و یک گزاره مهارتی را به شنوندگان خود به شکل غیرمستقیم آموزش دهد.در کنار آموزش‌های غیرمستقیم، رادیو سرشار از برنامه‌های مستقیمی است که مبتنی بر الگو و اهداف آموزشی طراحی شده است. مثلا بسیاری از برنامه‌های رادیو سلامت واجد رویکرد آموزشی بوده و قصد دارد که فرضا الگوهای صحیح تغذیه، روش‌های درست رژیم غذایی، برخی آموزش‌های روان‌شناختی مثل چگونگی مقابله با اضطراب یا کنترل خشم را آموزش دهند. رادیو‌های فرهنگ و معارف هم با توجه به ماهیت تخصصی خود سرشار از برنامه‌هایی هستند که به منظور آگاهی‌بخشی و آموزش تهیه و تولید شده‌اند.

ظرفیت‌های بالقوه رادیو

آنچه باید در این بحث به آن توجه داشت و آن را متمایز کرد مرزبندی بین برنامه‌های آگاهی‌بخش و آموزشی است. هر برنامه آموزشی واجد آگاهی‌بخشی و اطلاع‌رسانی است، اما لزوما هر برنامه اطلاع‌رسانی به آموزش ختم نمی‌شود. آموزش زمانی رخ می‌دهد که اطلاعات در ذهن و جان مخاطب درونی و نهادینه شده و در نهایت به تغییر رفتار در او منجر شود. این تغییر رفتار، هم می‌تواند اصلاح و بهبود یک رفتار غلط باشد و هم آموختن یک رفتار درست و جدید.

لذا قدرت و کارآمدی رویکردهای آموزشی رادیو را باید در سنجش رفتار مخاطبان سنجید به این معنی که از طریق ساز و کارها و مکانیسم‌های سنجش متوجه شویم فلان برنامه آموزشی چقدر توانسته به تغییر یا اصلاح رفتار در مخاطب و بالطبع در جامعه منجر شود. بدیهی است که این کار بسیار دشواری است و نمی‌توان به سنجش دقیق و جامعی از اثربخشی آموزشی رسانه‌ها دست یافت، اما می‌توان احتمالات آن را محاسبه کرد و در نهایت در سطح رفتار عمومی در جامعه ردپای این آموزش‌ها را ردیابی و رصد کرد. آنچه مهم است باور به این ظرفیت است و اینکه رادیو ازجمله رسانه‌های تاثیرگذار در آموزش شهروندان بوده که می‌توان از طریق آن به اصلاح بسیاری از معضلات رفتاری و اجتماعی پرداخت. رادیو با تکیه بر هویت و ماهیت شنیداری ـ کلامی خود از حیث روان‌شناسی یادگیری حائزاهمیت است و می‌تواند با بهره‌گیری از هنر گویندگی یا هرگونه تمهید کلامی، ظرفیت‌های بالقوه خود را در آموزش بالفعل کرده و نقش موثری در فرآیند آموزش عمومی داشته باشد اگرچه برنامه‌های تخصصی آن می‌تواند دامنه فردی‌تری از آموزش را هم ترسیم کرده و به آموزش‌های مستقیم و فردی‌تر بپردازد. اکنون با توجه به شبکه‌های تخصصی رادیویی می‌توان به آموزش تخصصی هم فکر کرد و بر مبنای ماهیت هر شبکه رادیویی به تولید برنامه‌های آموزش‌محور در آن حوزه پرداخت. ضمن اینکه می‌توان در بحث آموزش رادیویی به مخاطب‌شناسی هم توجه داشت و اینکه به غیر از مخاطبان عام و عمومی، رادیو مخاطبان خاص و تخصصی هم دارد که اتفاقا به دلیل پررنگ بودن وجوه آموزشی و فرهنگی رادیو به استفاده از این رسانه تمایل بیشتری دارند. با توجه به ظرفیت‌ها و ظرافت‌های رادیو در آموزش می‌توان این رسانه را به مثابه یک معلم رسانه‌ای شناخت و از ظرفیت‌های آن در جهت آگاهی‌بخشی و بهبود رفتار فردی و اجتماعی بهره‌برداری کرد.

سید رضا صائمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها