گفت‌وگو با دکتر مسعود اسداللهی، کارشناس مسائل منطقه

تصمیم ترامپ، فرار از مسائل داخلی آمریکاست

تصمیم عجیب دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونستی، در شرایطی که بیشتر صاحب‌نظران و حتی دولتمردان آمریکایی با آن مخالف بودند، واکنش‌های گسترده‌ای در جهان برانگیخته است. با وجود حجم مخالفت‌ها، چه انگیزه‌هایی سبب شد تا رئیس‌جمهور آمریکا دست به این اقدام بزند؟ با دکتر مسعود اسداللهی، کارشناس مسائل منطقه در این زمینه گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۱۱۰۴۷۱۴
تصمیم ترامپ، فرار از مسائل داخلی آمریکاست

آیا نسبت به 20 سال گذشته، تغییری در مسأله فلسطین با منطقه ایجاد شده است که ترامپ تصمیم به انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس گرفت یا این تصمیم به فرد ترامپ و شخصیت او بازمی‌گردد؟

موضوع انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس اشغالی، همواره در دولت‌های مختلف آمریکا مطرح می‌شده و صهیونیست‌ها و لابی آنها با این تصور که پس از انتقال سفارت آمریکا، قدس به عنوان پایتختشان مشروعیت خواهد یافت و دیگر کشورها نیز بتدریج از این امر تبعیت خواهند کرد، به روسای ‌جمهور آمریکا فشار وارد می‌کردند. روسای جمهور پیشین آمریکا این درخواست را نمی‌پذیرفتند. این موضوع با همه قوانین بین‌المللی و همه قطعنامه‌های سازمان ملل که درباره فلسطین صادر شده، تناقض دارد. همان قطعنامه‌هایی که به رژیم صهیونیستی، به صورت غیرقانونی مشروعیت بخشیده است، حداقل قدس شرقی را متعلق به فلسطینیان می‌داند.

هیچ قطعنامه‌ای در شورای امنیت وجود ندارد که کل بیت‌المقدس را تحت عنوان اورشلیم به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت بشناسد. بنابراین اقدام آمریکا از نظر حقوق بین‌الملل هیچ پایه حقوقی ندارد. دیگر آن که این اقدام، عاملی تحریک‌آمیز است که افکار عمومی جهان اسلام را علیه آمریکا تحریک می‌کند. روسای جمهور اسبق آمریکا متوجه این موضوع بودند و حاضر به تحمل پیامدهای بعدی این تصمیم نبودند.

زمانی آقای پترائوس، فرمانده وقت نیروهای آمریکایی در عراق و افغانستان، گفت سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان به علت عملکرد سربازان اسرائیلی در غزه کشته می‌شوند. یعنی سرباز اسرائیلی در غزه جنایت می‌کند ولی انتقام آن را گروه‌های مسلمان در جای دیگر از آمریکایی‌ها می‌گیرند. اگر چه این جمله برای پترائوس گران تمام شد و او را برکنار کردند، ولی این واقعیتی است که روسای جمهور پیشین آمریکا هر چقدر هم که طرفدار اسرائیل بودند به آن اذعان داشتند و زیر بار انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس نمی‌رفتند.

پس چرا ترامپ این موضوع را نادیده گرفته است؟

در کنار شخصیت ترامپ که نشان داده از گرفتن تصمیمات عجولانه و غیرکارشناسی ابایی ندارد، اما علت اصلی این تصمیم او به مسائل داخلی آمریکا برمی‌گردد. در آمریکا پرونده‌های مختلفی علیه ترامپ و اطرافیان او در دستگاه قضایی و امنیتی آمریکا مطرح است. بحث ارتباط اطرافیان او با روس‌ها از سوی اف‌.بی.‌آی در حال پیگیری است. از سوی دیگر، توجه به بحث رسوایی جنسی در مورد ترامپ رو به افزایش است و اگر فشارها همین‌گونه ادامه یابد، ممکن است به استیضاح ترامپ منجر شود. بنابراین او با ایجاد یک بحران خارجی و یک خدمت بزرگ به صهیونیست‌ها می‌خواهد خودش را از فشارهای داخلی نجات دهد.

نگاه رژیم صهیونیستی نسبت به تصمیم ترامپ چیست؟

صهیونیست‌ها دید متفاوتی دارند و احساس می‌کنند با توجه به شرایط منطقه و تحولات جهان عرب مانند بحث تکفیری‌ها و جنگ‌های خانمان‌سوز در سوریه، عراق، یمن و لیبی، یک فرصت تاریخی برای مشروعیت‌بخشی به اشغال قدس به وجود آمده است.

آیا می‌توان این گونه تعبیر کرد که آمریکا از پیگیری پروسه صلح درمانده شده و به این نحو تلاش دارد به این اختلاف طولانی پایان دهد یا تغییری در آن پدید آورد؟

بحث روند صلح سال‌هاست به بن‌بست رسیده؛ از زمانی که نتانیاهو سال 1996 برای اولین بار نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی شد، قرارداد اسلو را با همه ایرادهایی که داشت، متوقف کرد. بعدها نیز در دولت‌های کلینتون، جورج بوش پسر و اوباما مشخص شد پروسه صلح، سرابی بیش نیست. نتانیاهو یک بار با افتخار اعلام کرد من روند اسلو را نابود کردم. پس روندی وجود ندارد که ترامپ بخواهد تحولی در آن ایجاد کند. این اقدام او نیز نه‌تنها تحولی ایجاد نمی‌کند بلکه روند اسلو را نیز زیر سؤال می‌برد.

حالا با توجه به این که تقریبا همه کشورها این موضوع را نپذیرفته‌اند و مخالفت‌های گسترده‌ای در واکنش به این تصمیم ابراز شده، آیا این تصمیم و تبعات آن به نفع اسرائیل خواهد بود؟

قطعا نباید انتظار داشت به محض این که آمریکا تصمیمی را اعلام کرد همه کشورها از آن تبعیت کنند. حتی خود آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها هم چنین انتظاری ندارند، اما متأسفانه در نظام بین‌الملل با واقعیت‌های تلخی روبه‌رو هستیم. بویژه این که یک سری امور پس از رخ دادن و تبدیل شدن به یک عمل انجام شده، سبب تغییر موضع کشورها براساس شرایط می‌شوند. اکنون کشورهای دنیا، ازجمله کشورهای اروپایی و عربی نگاه می‌کنند که این موضع آمریکا چه تحولاتی ایجاد خواهد کرد. اگر ببینند عکس‌العمل جهان اسلام یک عکس‌العمل تند، دائمی و پرشور است و تبعات سنگینی به همراه خواهد داشت، به آمریکا نمی‌پیوندند، اما اگر به مرور زمان موضوع فراموش شود و آمریکا با بحران‌سازی‌های انحرافی موفق شود توجه افکار عمومی جهان اسلام و دنیای عرب را به مسائل فرعی جلب کند، برای مثال به موضوع شیعه و سنی، نمی‌توان تضمین داد کشورهای دیگر به آمریکا نپیوندند.

جولان، بیش از نیم قرن است توسط صهیونیست‌ها اشغال شده و آن را بخشی از خاک خود می‌خوانند؛ این موضوع توسط هیچ کشور و سازمانی به رسمیت شناخته نشده است. اما عملا در حال حاضر پس از ده‌ها سال کسی به این موضوع اعتراضی ندارد و ممکن است چند سال برخی کشورها آن را به رسمیت بشناسند.

متأسفانه در نظام بین‌الملل، قدرت تعیین‌کننده است نه قانون و اگر جهان عرب در این زمینه واکنش مؤثر نشان ندهند، کشورهای دیگر نیز به آمریکا خواهند پیوست.

اگر این واکنش‌ها مؤثر باشد، آمریکا از تصمیم خود برمی‌گردد؟

حداقل این خواهد بود که موضوع انتقال سفارت را به تأخیر خواهند انداخت. یعنی موضوع را آنقدر به تأخیر می‌اندازند تا دوباره فراموش شود. بحث شناسایی قدس به عنوان پایتخت نیز یک حمایت معنوی است. قطعا اگر این واکنش‌ها با اقدامات عملی کشورها همراه شود و تنها به بیانیه‌های اتحادیه عرب و کنفرانس اسلامی اکتفا نشود تا آمریکایی‌ها متوجه شوند هزینه بالایی برای این اقدام باید پرداخت کنند، با روش‌های غیرمستقیم از موضع خود کوتاه خواهند آمد، اما نباید انتظار داشت رئیس‌جمهور آمریکا حرفش را پس بگیرد، چراکه تأثیر لابی صهیونیست‌ها مانع این اقدام خواهد شد.

کمیل انتظاری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها