به گزارش جامجم، چند روز پیش صدای شلیک گلوله از خانهای، سکوت یکی از محلههای کمالشهر کرج را شکست. مردم سراسیمه از خانههایشان بیرون آمدند. آنها زمانی که رد صدا را گرفتند، متوجه شدند صدای تیراندازی از خانه همسایه کناری است. اهالی پس از ورود به خانه مشاهده کردند مردی در بالکن طبقه سوم ساختمان در حالی که چاقویی به دست دارد ایستاده و فریاد میزند اگر کسی وارد ساختمان شود خود را خواهد کشت. همسایهها با دیدن مرد خشمگین سعی کردند با او حرف بزنند و او را راضی کنند چاقو را به کناری بیندازد و از تصمیمش منصرف کند؛ اما او دستبردار نبود. به محض اینکه یکی از همسایهها قصد نزدیک شدن به وی را داشت تا او را خلع سلاح کند، مرد 35 ساله با چاقویی که به دست داشت ضربههایی بر پیکر خود وارد کرد و غرق در خون در تراس خانه افتاد.
چند نفری از همسایهها سراسیمه از پلهها بالا رفتند و خود را به طبقه سوم ساختمان رساندند. آنها در راهپلههای طبقه سوم، زنی میانسال را دیدندکه با شلیک گلوله زخمی شده بود و بسختی نفس میکشید.
دقایقی بعد خودروی گشت پلیس آژیرکشان در محل حاضر شد و بعد از آن آمبولانس از راه رسید و امدادگران اورژانس زن و مرد زخمی را به بیمارستان منتقل کردند. ماموران در بررسی از این خانه یک قبضه کلت و یک چاقو که لکههای خون روی آن به جا مانده بود، پیدا کردند.
با گزارش این درگیری خونین به قاضی ابراهیم مرادی، کشیک قتل دادسرای جنایی کرج، با دستور او تحقیقات پلیسی برای رازگشایی از این پرونده آغاز شد. ماموران ابتدا به تحقیق از همسایهها پرداختند که معلوم شد مرد جوان و زن زخمی زن و شوهر هستند و مدتی است این خانه را اجاره کردهاند. از چندی پیش متوجه مشاجره و درگیری آنها شدهاند اما نمیدانند علت این درگیری خونین چه بوده است.
ردپای مظنون
تحقیقات در این باره ادامه داشت تا اینکه ماموران از طریق مسئولان بیمارستان متوجه شدند این زن و شوهر که در یک قدمی مرگ قرار داشته اند با تلاش پزشکان زنده ماندند.
ماموران با حضور در بیمارستان به تحقیق از زن میانسال پرداختندکه وی اعلام کرد همسرش او را با شلیک سه گلوله زخمی کرده است.
وی به افسر تحقیق گفت: من بهدلیل اعتیاد شوهر اولم از او جدا شدم و بعد از این جدایی با شوهر دومم که 12 سال از من کوچکتر بود، ازدواج کردم. او مرا به عقد موقت خود درآورد و با هم در این خانه زندگی میکردیم. بعد از مدتی اختلاف و درگیریهای ما شروع شد. او بهانهگیر شده بود و اجازه نمیداد با خانوادهام رفت و آمد داشته باشم.
زن زخمی ادامه داد: او سوءظن داشت و تصور میکرد من به او خیانت میکنم. هر کاری انجام دادم تا این افکار پوچ و بیاساس را از ذهن خود دور کند بیفایده بود. سرانجام برای اینکه او را تنبیه کنم، مهریهام را به اجرا گذاشتم و به جای پول مهریه خودروی پژوی او را تحویل گرفتم. احساس میکردم با این کار او سربهراه میشود و رفتارش تغییر میکند اما اینگونه نشد. حتی دو هفته قبل از حادثه با من دعوا کرد و دیگر به خانه بازنگشت. از او خبری نداشتم تا اینکه روز تیراندازی لباسهایم را پوشیدم و از خانه بیرون زدم تا به محل کارم بروم که همسرم را در راهپلههای طبقه همکف دیدم.
زن زخمی گفت: او به زور از من خواست که به داخل آپارتمان بازگردم تا وسایلش را بردارد. به محض ورود به خانه بر سرم فریاد زد، تو به من خیانت کردهای و تو را نمیبخشم. هر چه به او گفتم اشتباه میکنی و بهخاطر حرفهای مردم زندگیمان را ازبین نبر و از این شک دست بردار، بیفایده بود. ناگهان او با من درگیر شد و بعد کلتی را که همراه داشت به سمتم نشانه گرفت و با شلیک مرا زخمی کرد. در تلاش بودم تا فرار کنم که موفق نشدم و غرق در خون در راهپلهها افتادم.
مرد تیرانداز هم پس از بهبود حالش در بازجوییها گفت: من از طریق یکی از اقوام با همسرم آشنا شده و با وجود اینکه او پیش از این ازدواج کرده و 12 سال از من بزرگتر بود با او ازدواج کردم. اما انتخابم اشتباه بود. هر آنچه میخواست برایش فراهم میکردم اما او به من خیانت میکرد و با فردی غریبه تلفنی در ارتباط بود. چند بار به او تذکر دادم که دست از این کارش بردارد و از عضویت در گروههای تلگرامی دست بردارد؛ اما او توجهی به حرفهایم نداشت.
دخالتهای نابجا
متهم ادامه داد: همسایهها درباره همسرم بدگویی میکردند و هر بارکه به او درباره حرف و حدیث همسایهها میگفتم، مدعی بود همسایهها دوست ندارند زندگیمان خوب شود، بهخاطر حسادت این حرفهای بیاساس را میزنند. زمانی که مهریهاش را به اجرا گذاشت بیشتر عصبانی شدم و درصدد انتقام بودم. شش ماه پیش سلاح کلتی را از مردی خریدم. روز حادثه همسرم را در راهپلهها دیدم. با هم درگیر شده و با سلاح سه تیر به او شلیک کردم. بعد به گمان اینکه او به قتل رسید، روی تراس رفتم که مردم مرا دیدند و تهدیدشان کردم نزدیک ساختمان نشوند. بعد هم ضربههایی بر بدن خود زدم تا بمیرم که زنده ماندم. بعد از دستگیری متوجه شدم، همسرم زنده است.
برای مرد جوان به اتهام سوءقصد به جان همسرش از سوی بازپرس شعبه 22 دادسرای جنایی کرج قرار قانونی صادر و او روانه زندان شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: