زنانی که با صبر و شجاعت، اتفاقات بعد از زلزله غرب کشور را مدیریت میکنند؛ مادری که برای نجات فرزند خود زیرآوار ماند و درگذشت، مادری که در بیمارستان صحرایی نوزاد خود را به دنیا آورد، دختر جوانی که کمکهای مردمی را قبول نکرد و به نمایندگی از همولایتیهایش گفت: اینها را ببرید به روستاهای دورافتاده که بیشتر از ما به کمک نیاز دارند، بدهید و زنی که در کنار خرابهها قالی را جارو میکرد تا نشان دهد که زندگی ادامه دارد.
عکس او و قالیاش در چند روز گذشته به نام «امید» هزاران بار بازنشر شد و مردم زیادی را تحتتاثیر قرار داد.
با هادی هیربدوش عکاس روزنامه جامجم که این لحظه را در قاب دوربین خود ثبت کرد همصحبت شدیم تا برایمان از گرفتن این عکس و حال و هوای مناطق زلزلهزده بگوید.
عکس را کجا و چه زمانی گرفتید؟
منطقه دشت ذهاب یکی از روستاهای منطقه کوییک! جایی که بیشترین خرابی را داشت و حدود 90 درصد از روستاها کاملا از بین رفته و کشتهها نیز در این مناطق خیلی زیاد بود. آنهایی که زنده مانده بودند قبل از این که نیروهای امدادی برسند، خودشان اجساد را از زیر آوار بیرون آورده و آنها را به خاک سپرده بودند. گورهای دستهجمعی در این منطقه زیاد بود. اما نکتهای که بشدت مرا متاثر کرد این بود که با وجود کشتهها و خرابیهای خیلی زیاد، آنهایی که زنده مانده و عزادار بودند روحیه بسیار بالایی داشتند و زلزله را مشیت الهی دانسته و میگفتند: «نمیتوان کاری کرد و باید تسلیم امر خدا بود ! الان وقت مصیبتخوانی نیست، باید آنچه مانده را جمع و جور کرد و زندگی را ادامه داد». آنها فقط زمانی گریه میکردند که جنازهها را از زیر آوار بیرون میآوردند، اما خیلی زود بر احساس خود غلبه کرده، سعی میکردند آرامش خود را حفظ کنند.
شما کی رسیدید به منطقه دشت ذهاب؟
تقریبا 24 ساعت بعد از زلزله! وقتی به دشت ذهاب رسیدیم هنوز هیچ کمکی به آنجا نرسیده بود. خودشان جنازهها را از زیر آوار درآورده و با باقیمانده وسیلهها برای خودشان سرپناهی ساخته بودند.
ماجرای خانوادههایی که تعدادی از اعضای خود را از دست داده و یکجا دفن شده بودندچه بود که شما هم از آنها عکس گرفتید؟
بله ! اهالی دشت ذهاب معتقدند که مُرده نباید روی زمین بماند و سریع باید دفن شود به همین دلیل خیلی زود دست به کار شده و جسدها را دفن کرده بودند. برای اینکه اعضای خانواده کنار هم باشند، آنها را در گورهای پنج یا شش نفری (بستگی به تعداد اعضای خانواده) دفن کرده بودند.
از عکسها چنین برداشت میشود که زنان روحیه قوی داشته و توانستهاند بحرانهای روحی و عاطفی و آوار را بخوبی مدیریت کنند؟
هم زنان و هم مردان از نظر روانی و عاطفی خیلی قوی بودند. فاجعه خیلی عمیق بود و بسیاری از مردم عزیزانشان را از دست داده بودند، اما نمیگذاشتند مدیریت زندگی از دستشان در برود. این عکس را جایی گرفتم که بیشتر خانههای منطقه خراب شده بود، همانجایی که زنی برای نجات فرزندش به خانه رفته و زیر آوار مانده بود. در همان منطقه خانوادهای را دیدم که قالی را از زیر آوار خانهشان بیرون آورده، تکاندند و بعد دختر جوان خانواده شروع به جاروی قالی کرد! زنان روحیه خیلی قویای داشتند و همین باعث شده بود آنها چند روز بدون کمک بتوانند دوام بیاورند.
مواجهه آنها با عکاسان چگونه بود؟
روزهای اول اصلا دوست نداشتند از آنها عکس گرفته شود، تا به سمتشان میرفتی میگفتند «آمدهای از بدبختیها عکس بگیری! نگیر! »اما واقعیت این است که عکسها عمق فاجعه را بیشتر نشان داد و مردم سراسر کشور را برای کمکرسانی همدل و بسیج کرد.
طاهره آشیانی - جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: