در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اوایل خرداد امسال مردی میانسال با حضوردر شعبه دوازدهم دادیاری دادسرای جنایی کرج، از سه مرد به اتهام آدمربایی و اخاذی شکایت کرد.
شاکی به قاضی بهمن آبیار گفت: من بازرگانم و در زمینه صادرات سیب فعالیت دارم. از چند سال قبل با سه مرد میانسال همکاری داشتم. شرایط کاریمان خوب بود تا این که دچار اختلاف حسابهایی با هم شدیم.
وی افزود: آنها مدعی بودند در جریان معاملههایی که انجام دادهایم باید 200 میلیون تومان به آنها بپردازم. اما زمانی که حسابهای مالی شرکت را بررسی کردم، معلوم شد نباید چنین مبلغی به آنها پرداخت شود. هر چه به آنها میگفتم در ارتباط با مبلغ فوق مدارکی به من ندادهاند نتوانستند مدرکی نشان دهند.
آنها یک روز سراغم آمدند و با ادعای این که میخواهند به مشکل پیش آمده پایان دهند، خواستند به باغی برویم. دو نفر از آنها سوار خودروی من شده و نفر سوم با خودروی خودش پشت سر ما حرکت کرد. پس از طی مسافتی مقابل یک باغ دراطراف شهر کرج توقف کردند. همانجا بود که به زور مرا به داخل خانه باغی کشاندند.
وی ادامه داد: هر چه فریاد زدم رهایم کنید، توجهی نکردند. آنها چاقو و قمه به دست داشتند و مرا به مرگ تهدید میکردند. بناچار از ترس جانم سکوت کردم. شرکایم مرا داخل اتاقکی در باغ بردند و دست و پایم را با پارچه و طناب بستند و مدام مرا به مرگ تهدید میکردند. میگفتند هر چه سریعتر باید با خانوادهام تماس بگیرم و بگویم مبلغ 200 میلیون تومان را به حساب آنها واریز کنم، در غیر این صورت دیگر زنده نخواهم ماند.
مرد میانسال افزود: با خانوادهام تماس گرفتم و در خواست کمک کردم. اما آنها در مدت تعیین شده از سوی آدمرباها نتوانستند پول درخواستی را فراهم کنند. بنابراین سه مردآدمربا دوباره کتکم زدند و تهدیدهایشان از سر گرفته شد. آنها زمانی که متوجه شدند پولی دست آنها را نمیگیرد. برگهای که مربوط به قولنامه خودرو بود، مقابلم قرار دادند که روی آن نوشته شده بود، من خودروی شاسی بلندم را در برابر بدهی مالی به آنها فروختهام. از ترس جانم مجبور شدم این قولنامه دروغین را امضا بزنم. علاوه برآن سند و کارت خودرو و سه عدد سفته سفید امضا از من گرفتند. بعد از یک شبانهروز دست و پایم را باز کردند و داخل خودرویی انداخته و از آنجا خارج کردند. پس از ساعاتی مرا در یکی از محلههای خلوت رها کرده و متواری شدند.
همزمان با شکایت این مرد، با دستور قضایی تحقیقات پلیس آگاهی استان البرز برای بازداشت آدمرباها آغاز شد. جستوجوها ادامه داشت تا این که معلوم شد سه شریک شاکی دیگر در شرکت حاضر نشدهاند و به مکانی نامعلوم گریختهاند. آنها تحت تعقیب پلیس آگاهی قرار گرفتند تا این که چند روز پیش مخفیگاه یکی از متهمان فراری شناسایی و او بازداشت شد .
این متهم با انتقال به پلیس آگاهی استان البرز بازجویی و اظهاراتی ضد و نقیض بیان کرد اما در مواجهه حضوری با شاکی گفت: من و دو همدستم با این مرد شراکت داشتیم. این اواخر او سرمان کلاه گذاشت و 200 میلیون تومان سهم ما را پرداخت نکرد. چون مدرکی بابت بدهیاش از او نگرفته بودیم، نمیتوانستیم طلبمان را در مراجع قضایی اثبات کنیم. وی افزود: بنابراین تصمیم گرفتیم خودمان وارد عمل شویم. او را به بهانه پایان دادن به اختلافمان با خود به باغی برده و در آنجا یک شبانهروز زندانی کردیم. او 200 میلیون تومان پولمان را نداد و سرانجام ما خودرویش را با قولنامه دروغین به نام خودمان کردیم تا با فروش آن طلبمان را بگیریم.
با اعتراف وی، دو همدستش نیز بازداشت و به جرایمشان اعتراف کردند.
این سه متهم به اتهام توقیف غیرقانونی شاکی، تهدید و اخذ نوشته به عنف، تظاهر و قدرت نمایی با چاقو روانه زندان شدند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم