در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
این درگیریها با تجمع گروههای نژادپرست حامی ترامپ آغاز شد و سپس با مقاومت گروههای مخالف و به پایین کشیده شدن برخی مجسمههای نمادین ادامه یافت که در نهایت به خشونتهای غیرقابل کنترل انجامید.
این موضوعی است که آن را با دکتر مهدی زریباف، استاد اقتصاد دانشگاه و رئیس مرکز مطالعات و مبانی مدلهای اقتصادی دانشگاه امام صادق (ع) به بحث گذاشتهایم که در ادامه میخوانید.
بعد از انتخاب شدن دونالد ترامپ، تجمعات علیه نژادپرستی در آمریکا بیشتر شده است. ریشه این معضل در چیست؟
اولین نکته ریشه اقتصادی تبعیض نژادپرستی در آمریکا بحث رقابت آزاد یا اقتصاد آزاد در تفکر لیبرالیسم اقتصادی است که نماد اصلی آن در آمریکاست. اگر در اندیشه این موضوع عمیق وارد شوید باوجود ظاهری که دارد انتهای آن انحصار مشاهده خواهید کرد. دست نامرئی که آدام اسمیت اقتصاددان آمریکایی مطرح کرده برای فریب اقشار ضعیف است. ساختار مدیریتی که در این دستگاه انحصارگرایانه مطرح میکند این است که قدرت تصمیم گیری، قدرت مدیریت در اختیار افرادی است که از توانمندیهای بالاتری در بازار برخوردارند. درست است که در ظاهر همه با هم رقابت میکنند، اما انتهای تفکر این است که حق با کسی است که از قدرت بالاتری برخوردار است و این فرد ساز و کار بازار را در رقابت تعیین میکند. این باعث میشود آنهایی که این موقعیتها چه به لحاظ نژادی و چه به لحاظ حکومتی، اقتصادی و سیاسی در اختیارشان است اینها تجمع قدرت را در اختیار دارند و یک وضعیت اقتصادی به وجود میآورد که افرادی که از این امکانات بیبهره هستند، ذلیل تلقی شوند و به نوعی برده اقشار بالاتر قرار میگیرند.
این موضوع چه تبعاتی در سیاست دارد؟ آیا به شکاف طبقاتی منجر نمیشود؟
در آمریکا فرهنگ خودبرتربینی وجود دارد. اگر نظریه مذکور با برتری نژادی یا تصور برتری نژادی توام باشد، این قضیه کاملا در ساختار بازار و زندگی اجتماعی جا میافتد. زمانی که فرهنگ به شکل خودبرتری، مدیریت به ظاهر هرمی و اقتصاد به ساختار مونوپلی و انحصار درآمد آن زمان همه چیز برای متفاوت کردن افراد فراهم است. وقتی این معیارها در کنار هم قرار میگیرد به این معناست که ما نژاد برتر هستیم. ما حاکم و تصمیمگیر برتریم، ما قدرت اقتصادی قویتر و کاراتریم. اینها را اگر با هم جمع بزنیم، این اتفاقات طبیعی است. قصه والاستریت که در آمریکا رخ میدهد همه نتایج تفکر اقتصاد لیبرالی و سرمایهداری است.
اوباما یک رئیسجمهور رنگینپوست در آمریکا بود، اما در همان زمان هم بحثهای نژادپرستی وجود داشت. چه افرادی این خودبرتربینی را دارند و در جامعه ترویج میکنند؟
قاعدتا رئیسجمهوریهایی که با سلایق مختلف میآیند و میروند و تغییراتی در این سیستم داده میشود. اما سیاستهای کلی این کشور تغییر نمیکند. این تفکر نظام آمریکا به بیرون از خودش هم است. اصلا نگاهی که به آفریقا و به کشورهای دیگر دارد و برای آنها تصمیمگیری میکند، نشأت گرفته از همین تفکر است. همین الان در کشورهای مکزیک و ایران و همینطور کشورهای آسیایی دخالت میکند. مفهوم تروریسم از نظر آنها به این معناست: قوم پستتر. جالب اینجاست که ریشه دینی هم به این قضیه داده میشود، لذا به این تئوری که «قدرت، حق است» میرسند. وارد جهانی شدن میشوند و عنوان میکنند که ما برتریم، در نتیجه جهان هم برای ماست. در نتیجه یک نگاه درونی در جامعه خود آمریکا وجود دارد و یک نگاه بیرونی نسبت به سایر اقوام و ملتها و کشورهاست. این تفکر بازار که در واقع با لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ترکیب میشود بلاهای زیادی بر سر فرهنگ سایر ملتها و داخل خود آمریکا میآورد. اینکه حضرت امام خمینی(ره) میفرماید آمریکا شیطان اکبر است اکنون مصداق آن را مشاهده میکنیم.
گفتوگو: محمدحسین علیاکبری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: