لاکچری کلیدواژهای است که این روزها نمودش نه صرفا در شبکههای مجازی که در متن زندگی بسیاری از افراد وارد شده و آفتی است برای خودشان و دیگران.«سبک زندگی لوکس» ترجمه راحت تری از این واژه فرانسوی است. زندگیای که بسیاری را حتی وادار میکند خودروی زیرپایشان را بفروشند تا بتوانند یک کفش معمولی اما لوکس بخرند.
گزارش از یک جستوجوی ساده در صفحات رنگ و وارنگ اینستاگرام آغاز میشود، جای مناسبی برای جولان لاکچری بازها. خیلی زود وصل میشود به صفحهای که در آن سیگار با روکش طلا فروخته میشود، اجناس عجیبتری هم میتوان در این صفحه یافت، پستانک با روکش طلای 18 عیار، فندک با روکش طلای 24 عیار و البته فلش مموری طرح شمش طلا؛ صفحهای که در اینستاگرام 25هزار دنبالکننده و در تلگرام 2000 عضو دارد. اجناس لاکچری محدود به ترکیبات طلایی نیست، کانال دیگر تلگرامی با 12 هزار عضو شلوارک معمولی را دومیلیون و 300 هزار تومان قیمت زده و در آن یک کفش معمولی با تخفیف به قیمت 17 میلیون تومان به فروش میرسد.
حالا از کالاهای مصرفی ایتالیا، اسپانیا، آلمان و هلند و حتی آمریکا گرفته تا کره و ترکیه و مالزی، همه چیز در سایتهای اینترنتی با فروش آنلاین به چشم میخورد. اینها بخشی از کسب و کارهای جدید و بیدردسری است که به گفته علیاصغر توفیق، مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت، سال گذشته 61 هزار میلیارد تومان از جیب ایرانیان خارج کرد. او در پاسخ به پرسشی مبنی بر فروش گسترده کالاهای خارجی در شبکههای مجازی، اعلام کرد که به دلیل گستردگی کار این شبکهها، دولت نمیتواند نظارت کافی بر خرید و فروشهای این گونه داشته باشد.
در سال 92 حدود 14 هزار میلیارد تومان خرید و فروش اینترنتی در کشور صورت گرفته که این رقم در سالهای 93 و 94 به ترتیب به 50 هزار میلیارد تومان و 61 هزار میلیارد تومان رسیده است. در این میان، برآوردها نشان میدهد اقبال زیادی به خریدهای اینترنتی میان مردم وجود دارد و البته عدد و رقمهای مذکور واریز وجه از طریق دستگاههای پوز را شامل نمیشود و تنها محصولاتی است که مردم از طریق وبگردی خریداری و وجه آن را بهصورت آنلاین پرداخت میکنند.
کالاهای ممنوعه در محاق
نامگذاری و تاکید مقام معظم رهبری به اقتصاد مقاومتی از یک سو و آسیبهای اجتماعی فراوان حاصل از شکاف طبقاتی از سوی دیگر، همه اینها اذهان را به سمت این پرسش میبرد که با وجود همه این تاکیدات چرا راه برای ورود چنین اجناسی باز است.
محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس به جامجم میگوید: «بررسیهای ما در مجلس نشان میدهد متاسفانه بخش قابل توجهی از ارز کشور صرف واردات کالاهای غیرضروری میشود و این در حالی است که امروزه در دنیا برای جلوگیری خروج ارز از کشور، فهرست کالاهای مشابه خارجی را که در داخل تولید میشود، اعلام و برای آن تصمیماتی همچون افزایش تعرفه را پیادهسازی و اعمال میکنند.»
اما آنچه مشخص است این که موضوع تعرفه در کشور بهطور کارآمدی تاکنون عمل نکرده و به نظر میرسد باید براساس آن تصمیمگیری جدی اتخاذ شود. پورابراهیمی میگوید: در بحث پوشاک حتی شنیدهام برخی تولیدکنندگان پوشاک داخلی جنس خود را در کیش با برند خارجی بستهبندی (بهخاطر جذب بیشتر بازار) و دوباره به بازار عرضه میکنند.
گلایههای رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از این موضع شنیدنی است اما سوال اینجاست که چه باید کرد؟ او میگوید: در گام اول باید فهرست کالاهای ممنوعه در کشور مشخص شود. این طرح دقیقا اشاره به بیانات مقام معظم رهبری دارد که عنوان کردند، کالاهایی که در کشور امکان تولید دارد و از کیفیت خوبی هم برخوردارند و همچنین مورد تقاضای بازار است از خارج خریداری نشود. اقلامی همچون مواد غذایی، خوراک، پوشاک، مصالح ساختمانی و... از این قبیل است.
رئیس کمیسیون اقتصادی به جامجم میگوید مقرر شده بود تا 15 خرداد فهرست کالاهایی که در داخل از ظرفیت تولید برخوردار هستند، توسط وزارت صنعت و معدن ارائه شود. «متاسفانه برخلاف صورتجلسهای که با وزیر اقتصاد و وزیر صنعت به امضا رساندیم، هنوز چنین اقدامی از طرف دولت تحقق نیافته است.»
قربانیان لاکچری
همه زیانهای عقده لاکچری مربوط به بحثهای اقتصادی نیست، چرا که اتفاقا آسیبهای اجتماعی موضوع خیلی بیشتر است.
امانالله قراییمقدم میگوید جامعه به سمتی رفته است که «افراد تشخص خود را از اشیا میگیرند» چیزی که او با عنوان جالب «شیء سروری» از آن یاد میکند.
این جامعهشناس به جامجم میگوید: فاصله طبقاتی در هر جامعهای معضلی بزرگ محسوب میشود که متاسفانه راهکاری کارآمد هم برای رفع این مشکل وجود ندارد.
او میگوید: بهبود وضعیت معیشتی مردم در گام نخست، در گرو کاهش مشکلات گوناگونی است که برخی افراد را حتی در تامین امرار معاش روزانه خود با مشکل مواجه کرده است.
قراییمقدم معتقد است تجملگرایی همواره مورد مذمت است اما اگر عموم مردم جامعه از امکانات و رفاه اجتماعی حداقلی برخوردار باشند، کمتر میتوان به رفتار لاکچری بازها ایراد گرفت.
این جامعهشناس به جامجم میگوید: قیمتگذاری و فروش اقلامی که عموم مردم توانایی خرید آن را ندارند، جنگ ثروت را در جامعه به راه میاندازد و زمینههای بروز بحرانی اجتماعی را فراهم میکند.
به گفته او، بخش عمدهای از آسیبهای اجتماعی همچون فقر، اعتیاد، سرقتهای بزرگ و کوچک ماحصل فاصله طبقاتی و شکاف اجتماعی حاکم در جامعه است.
توزیع ناعادلانه ثروت، منجر به ایجاد فاصله طبقاتی میان قشر غنی و فقیر جامعه میشود و این موضوع در فراگیری آسیبهای اجتماعی اثری غیرقابل انکار دارد؛ از این رو مسئولان باید در کاهش نابرابریهای اجتماعی تلاشی مضاعف را به کار بگیرند.
سالار اجتهد، کارشناس مطالعات فرهنگی اما نکته جالب توجهی درباره این افراد دارد. او معتقد است اتفاقا طبقهای که میل به نمایش دادن ثروت خود دارند، معمولا از طبقه ثروتمند جامعه نیستند. البته او تحلیلش را مستثنا میکند و میگوید: بسیاری از این افراد ثروتشان را از راههای غیرمعمول بهدست آوردهاند، ثروتهایی که با رانتهای غیرقانونی تحصیل شده است یا دارای پدرانی بودهاند که توانستهاند با نفوذشان در قدرت به چنین ثروتی دست یابند که نمونههایش هم کم نیست و جالب اینکه حتی در این مورد هم این افراد در شبکههای مجازی فخر میفروشند.
به گفته او، اما نکته غم انگیز این داستان در جایی است که بسیاری از این افراد قربانی رویای زندگی لاکچری هستند. به این مفهوم که برای رسیدن به این رده حاضرند خودروی زیرپایشان را بفروشند و وام بگیرند تا بتوانند یک تیشرت چهار میلیون تومانی به تن کنند.
مفید بودن نه مهم بودن
هر چند شبکههای مجازی تنها مقصر نیست، اما شتابدهندهای است که جنون دیده شدن را هم تسریع میکند.
دکتر عباس نصیریفرد، استاد حوزه و دانشگاه و عضو کمیسیون سبک زندگی شورای عالی انقلاب فرهنگی گرایش و کشش برخی افراد جامعه به سمت زندگیهای تشریفاتی و تجملاتی را نتیجه عوامل متعددی میداند.
او میگوید: با توجه به گسترش ارتباطات جهانی در فضاهای مجازی و آسان شدن انتقال اطلاعات در تمام دنیا، شاهد رواج لوکسگرایی و تجملپرستی هستیم و فراگیر شدن ارتباطات در عصر فناوری، زمینه انتقال سبکهای زندگی را به جوامع مختلف بشری آسان کرده است.
او علت دیگر گرایش افراد به این سبک خاص از زندگی را علل روانشناختی دانسته و بیان میکند: عناصر و پدیدههای پیرامون افراد، براساس نگرش و عقاید آنها انتخاب میشود. به عبارت سادهتر وقتی شخصی از نظر روحی و روانی دچار خلأ باشد، تلاش میکند با پدیدههای بیرونی این کمبود را جبران و برای خود شخصیت سازی کند. ماشینگران قیمت، وسایل خاص و به عبارتی همان لوازم لاکچری ابزار مناسبی برای دیده شدن و پر کردن کمبودهای روانی این افراد هستند.
این کارشناس دینی تاکید میکند آموزههای دینی بشدت با مصرفگرایی و تجملپرستی مخالف است. وی توضیح میدهد در اسلام به بهرهبرداری از دنیا و استفاده از تمام مخلوقات جهان توصیه شده، اما زندگی تجملی همواره نهی شده است. در تمدن غرب محوریت انسان است نه خدا، پس لذات انسان محور اصلی است. اما در زندگی خدا محور، بندگی خدا محور است.
این استاد دانشگاه با ابراز تاسف از تغییر نحوه تربیت فرزندان و نسل جدید میگوید: متاسفانه ما بچههایمان را به گونهای تربیت میکنیم که به سمت مهم بودن میروند نه مفید بودن. حتی همین مدرکگرایی که آفت زندگی این روزها بخصوص زندگی جوانترها شده است هم ماحصل تغییر نگرش و جایگزینی تربیت مفید بودن با مهم بودن است.
او آفت این نوع نگرش در تربیت فرزندان را در بروز تجمل گرایی مهم میداند. وی به جامجم میگوید: فرزندانی که با تفکر مهم بودن در جامعه رشد میکنند، مجبورند که نگاه دیگران را به خود جلب کنند. نوع پوشش، استفاده از مارکها و برندهای معروف، ماشینها و گوشیهای تلفن همراه گرانقیمت و بسیار وسایل دیگر جامعه را به سمت فرهنگ تشریفاتی و لوکسگرایی هدایت میکند.
میثم اسماعیلی - جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد