حقیقت اینکه این دو موضوع به صورت غیرمستقیم به حرفهایگری مربوط میشود، چون اینها بیشتر به قدرت روانی و توانایی ذهنی بازیکنان درون زمین ارتباط دارد. البته اینکه بازیکنان در موقعیتهای حساس چگونه تمرکز خود را حفظ کنند، موضوعی است که در فوتبال حرفهای به آن میپردازند و برای تیمها ارزش فراوانی دارد.
متاسفانه در فوتبال ما فقط تواناییهای تکنیکی و جسمی بازیکنان لحاظ میشود. اینکه چطور توپ را تحت کنترل خود داشته باشند، چگونه شوت بزنند و چطور دریبل کنند. ما هیچ وقت در حوزه روانی روی بازیکنان کار نمیکنیم. به همین دلیل وقتی در یک بازی حساس یک پنالتی به دست میآوریم، بازیکنمان را احساسی و هیجانزده میبینیم. یا در بازی تیم ملی جوانان چگونه بازی 2 بر صفر برده به شکست 4 بر 2 تبدیل میشود؟ در فوتبال ما تمرکز روانی تیمی از بین میرود که بازی 2 بر صفر را برده را با نتیجه 2 بر یک تعویض میکند. امکان تساوی در این وضعیت بسیار بالاست. جوانان ما گلهای دوم تا چهارم را به دلیل از دست رفتن تمرکزشان پذیرفتند، چون قدرتی برای کنترل احساسات و ترمیم توانایی روانیشان نداشتند. اینها موضوعات برآمده از قدرت روانی است نه تکنیک.
ما باید سیستم آموزشی آکادمیها را به این سمت تغییر دهیم که آموزشهای روانشناسانه هم در میان آموزشهای فنی گنجانده شود. من البته نمیخواهم منکر توانایی بازیکنان ایران شوم. تیم ملی تا زمانی که 2 بر صفر از حریف پیش بود با تمرکز خوب و تاکتیک قابل دفاع بازی میکرد. با یک شکست 4 بر 2 نباید از دایره انصاف خارج شد.
تیم ملی جوانان نسبت به قبل پیشرفت قابل توجهی داشته و خوب و منسجم بازی میکند، اما اینکه تیم بعد از گل، مضطرب میشود، مشکل کلی فوتبال ماست و ما هم در رده باشگاهی با آن روبهرو هستیم و تیم من در چند بازی نیمفصل اول بازی 2 بر صفر برده را با تساوی و شکست عوض کرد که در نیمفصل دوم روی حوزه روانی کار کردیم تا شرایط روانی تیم بهبود یابد. معتقدم ضرورت دارد آمادگی فکری و ذهنی و روحی بازیکنان و توانایی آنها در این بخش، باید به اندازه توانایی جسمی و تکنیکی آنها مورد توجه قرار بگیرد.
مجید جلالی - کارشناس فوتبال
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد