به طور طبیعی انتظار می‌رفت اولین سفر خارجی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا به یک کشور اروپایی و مشخصا انگلیس صورت پذیرد، اما برخلاف انتظار و در شرایطی که حتی عده‌ای از روسیه نیز به عنوان مقصد نخست وی نام می‌بردند، ترامپ خاورمیانه و عربستان را به عنوان گزینه نخست سفرهای خارجی خود برگزید.
کد خبر: ۱۰۳۴۴۹۶

برای دستیابی به تحلیلی صحیح از رخداد فوق، باید به روند روابط دو کشور نگاهی انداخت. ایالات متحده و عربستان سعودی از سال 1945 به عنوان دو کشور دوست، همواره در مناسبات مختلف در کنار یکدیگر به ایفای نقش پرداخته‌اند، لیکن این رابطه در قرن 21 شکل تازه‌ای به خود گرفت. تکانه‌های سیاسی‌ای که در این قرن رخ‌داد، رابطه دو کشور را دچار تغییر در نوع و شکل کرد که به عنوان نمونه می‌توان به حادثه 11 سپتامبر، اختلاف راهبردی دو کشور در باب اولویت‌بندی مسائل کشورهای مصر، سوریه و عراق، تصویب قانون جاستا (قانون دریافت غرامت از عربستان توسط قربانیان 11 سپتامبر) در آمریکا، ایجاد رابطه با ایران بعد از برجام و... به مثابه تکانه‌های یادشده اشاره کرد.

از این‌رو، سعودی‌ها در انتخابات سال 2016 ایالات متحده در انتظار روی کار آمدن هیلاری کلینتون بودند تا با توجه به گرایشات وی به سمت سعودی، به ترمیم فاصله سیاست‌های دو کشور بپردازند. انتخاب ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده و نگاه معطوف به داخل وی، عربستانی‌ها را دچار شوک سیاسی کرده بود و بر این اساس طبیعی است که از سفر وی به ریاض آن هم در اولین سفر خارجی دچار شگفتی عظیم شده و از آن به مثابه گامی بسیار بزرگ در جهت ترمیم روابط دو کشور و احیای عربستان به عنوان یک قدرت برجسته منطقه‌ای یاد کنند.

از سوی دیگر ترامپ، اقتصاد پرتنشی را به ارث گرفته که بسیار آسیب‌پذیر جلوه می‌کند و بشدت نیاز به ترمیم دارد. قرارداد تسلیحاتی 110 میلیارد دلاری میان ریاض و واشنگتن قطعا در ثبات کوتاه‌مدت و نسبی اقتصاد ایالات متحده بی‌تاثیر نخواهد بود؛ ضمن این‌که این خرید تسلیحاتی با این رقم بسیار بالا، تبعات امنیتی و ژئوپلتیکی فراوانی را هم در سطح منطقه به همراه خواهد داشت که یکی از آنها می‌تواند چراغ سبز ایالات متحده به عربستان در جهت تشدید حملات در خاک یمن باشد و صدالبته نباید فراموش کرد گروه‌های تروریستی مانند القاعده و جبهه النصره نیز به طور بالقوه می‌توانند از این خرید نجومی سهم داشته باشند.

اما در پس این معامله پرسود، ترامپ هدف دیگری نیز از سفر به منطقه غرب آسیا در سر دارد و آن تقویت قوای دیپلماتیک رژیم اسرائیل است. اسرائیل که به دلایل متعدد از ورود حداکثری به مناقشات منطقه‌ای در سال‌های اخیر اجتناب ورزیده بود، در روزهای انتهایی دولت اوباما به وسیله قطعنامه 2334 شورای امنیت (قطعنامه‌ای که سازمان ملل در 23 دسامبر2016 تصویب کرد و خواستار پایان شهرک‌سازی‌های اسرائیل در سرزمین‌هایی شد که طی جنگ شش‌روزه 1967 به اشغال‌ درآمد) به نوعی بعد از 37 سال تنبیه را از سوی شریک و دوست خود تجربه می‌کند. اکنون و با تغییر سیاست‌های واشنگتن در قبال تل‌آویو، ترامپ قصد دارد تا در وهله نخست رابطه میان واشنگتن و تل‌آویو را ترمیم سازد و در وهله دوم ریاض را به عنوان یک شریک استراتژیک به تل‌آویو متصل کند که البته عربستان نیز به دلیل تغییر توازن قوا در منطقه به این ائتلاف نیازمند است و نشانه‌های آن را هم در کنفرانس امنیتی مونیخ به منصه ظهور رساند.

به هر حال باید اذعان کرد سفر ترامپ به خاورمیانه، پیش از آن‌که حرکتی در جهت احیای قدرت عربستان بوده باشد، گامی بوده در راستای احیای رژیم اسرائیل برای ایفای نقش جدید در آینده منطقه.

دکتر مانی محرابی

عضو هیات علمی اندیشکده روابط بین‌الملل

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها