در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سال 1950 ادوارد دمینگ برای کمک به اقتصاد ژاپن آنها را با سیستم مدیریتی جدیدی آشنا کرد به نام مدیریت راهبرانه و همین مدیریت راهبرانه بود که توانست کشور ژاپن را از یک اقتصاد نابودشده به یک اقتصاد شکوفا هدایت کند. اساس آنچه دمینگ در مدیریت راهبرانه معرفی کرد، مبتنی بر یک ویژگی بسیار مهم در انسان بود. این که هیچ انسانی را به زور و بهوسیله کنترل کردن نمیتوان به کاری وادار کرد. ولی اگر فردی متوجه شود انجام کاری برای او مفید است و خودش به اختیار خودش تصمیم بگیرد آن کار را انجام دهد، آن را به بهترین نحو ممکن به اتمام خواهد رساند.
مدیریت راهبرانه در مقابل رباتهای زورگو
مدیریت راهبرانه در مقابل مدیریت رئیسمآبانه معرفی میشود؛ بنابراین برای این که بتوانیم مدیریت راهبرانه را بخوبی بشناسیم، بهتر است ابتدا با مدیریت رئیسمآبانه آشنا شویم. مدیریت رئیسمآبانه بر چهار اصل استوار است؛ اول این که مدیر یا همان رئیس بدون این که نظر کارمندان خود را جویا شود، مشخص میکند چه کاری باید انجام شود. دوم این که رئیس بدون این که خود عملا چیزی را نشان دهد، صرفا به وسیله دستور دادن میگوید آن کار چگونه باید انجام شود. سوم این که شخص رئیس یا فردی به نمایندگی از طرف او به نظارت بر کار کارمندان میپردازد و البته این سیستم مدیریت چون بر مبنای کنترل کردن افراد بناشده در عمل با یک مشکل بزرگ مواجه است؛ این که اگر نظارت مدیر برقرار نباشد، به دلیل نبود سیستم خود نظارتی در کارمندان، هر کارمندی به هر نحوی که بتواند از انجام وظایفش سر باز میزند؛ و همین امر باعث میشود خروجی مدیریت رئیسمآبانه کار باکیفیت نباشد و چهارم این که وقتی کارمندان از انجام دستورات رئیس طفره میروند، با توبیخ او مواجه خواهند شد. رئیس بهزور و با تهدید به انواع تنبیهات ازجمله اخراج کردن یا کاستن از حقوق، سعی دارد بر کارمندان خود مسلط باشد. به نظر میرسد این گونه سیستم مدیریت وضعیت ناکارآمدی را فراهم کند. چون در آن به نیروی کار همچون ماشین و رباتی نگریسته میشود که خود هیچ گونه احساس و نیازی ندارد و تنها باید کارش را مطابق با معیاری که دیگری به او میدهد درست انجام دهد وگرنه با قوای قهریه رئیس مواجه خواهد شد. در مقابل سیستم مدیریت راهبرانه از اصول متفاوتی نسبت به مدیریت رئیسمآبانه پیروی میکند.
اصول اساسی در مدیریت راهبرانه
در مدیریت راهبرانه، مدیر ابتدا در گفتوگو با کارمندان خود آنها را در جریان اهداف مجموعه تحت مدیریت خویش قرار میدهد و از آنها میخواهد هر گونه ایده یا نظری را در رابطه با بهبود وضعیت کاری دارند ارائه دهند و مدیر خود نحوه اجرای کار را به کارمند خویش نشان میدهد و متوجه مشکلات و موانعی که در عمل برای اجرای کار وجود دارد خواهد بود و به راهکارهایی که کارمندان در این زمینه ارائه میدهند، توجه خواهد کرد. در این سیستم بهجای برقرار شدن سیستم نظارتی بیرونی از نظارت درونی استفاده میشود. مدیر به کارمندان تحت مدیریت خویش این احساس را منتقل میکند که آنها در حال انجام کار خودشان هستند، نه کار دیگری. کارمندان نسبت به کاری که انجام میدهند احساس تعلقخاطر پیدا میکنند و هر چقدر کارشان را باکیفیت بیشتری انجام دهد احساس کفایت و شایستگی بیشتری خواهند داشت و بنابراین تلاش میکنند باکیفیت بهتری کارشان را انجام دهند. مدیر کارمندانش را ماشین و ربات نمیداند، بلکه متوجه است که آنها جز نیاز به کار کردن، نیازهای دیگری نیز دارند. مدیر به همه نیازهای کارمندانش توجه میکند و با در نظر گرفتن نیازهای آنها، بهترین روش را برای انجام کار باکیفیت در نظر میگیرد.
توجه به نیازها
انسانها در زندگی پنج نیاز اساسی دارند؛ نیاز به کسب درآمد برای گذراندن زندگی، نیاز به داشتن استقلال، نیاز به قدرت، نیاز به تفریح و نیاز به احساس عشق و تعلقخاطر. در مدیریت راهبرانه، مدیر بهگونهای برنامهریزی میکند که تا حد امکان همه این پنج نیاز فرد در محیط کارش برآورده شود و همین امر باعث میشود کارمند به بهترین شکل ممکن کار خود را انجام دهد. مدیر با در نظر گرفتن پیشنهادها و راهکارهای کارمندان برای انجام فعالیت موردنظر، نیاز به استقلال آنها را برآورده میسازد و با بهرهمند شدن کارمند از ارتقای بموقع شغلی و نیز استفاده از ایدههای مفید کارمندان در تصمیمات اساسی، همراه با ذکر نام ایشان نیاز به قدرت ایشان را تأمین میکند.
درصورتیکه در فضای کاری امکانی برای برقراری روابط دوستانه با همکاران در زمانهای مشخص غیرکاری وجود داشته باشد و نیز برای کارمندان امکانات تفریحی و رفاهی در نظر گرفته شود نیاز به تعلقخاطر و نیاز به تفریح کارمند نیز تا حدود زیادی موردتوجه قرارگرفته است. در این شرایط برای انجام کار باکیفیت بالا، نیازی به کنترل بیرونی نیست و اتفاقا همین نبود کنترل بیرونی و نیز توجه به نیازهای کارمند است که باعث میشود کاری که انجام میدهد را متعلق به خویش بداند و آن را باکیفیت بالا به اتمام برساند.
محمد مشفقی
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و حقوق عمومی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: