در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رایزنیها و همگراییها برای معرفی و حمایت از نامزدها، مهمترین بخش رقابت و در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 است که طیفهای اصلاحطلب، اصولگرا و مستقل؛ با رسیدن به یک اجماع درصدد حمایت از نامزدهای مدنظر خود هستند.
الیاس حضرتی فعال سیاسی و مطبوعاتی و نماینده مردم تهران در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، از چهرههای سیاسی جناح اصلاحطلبان ایران است که تاکید دارد انتخابات در کشور در دو اردوگاه اصولگرایی و اصلاحطلبی بهعنوان دو جناح سیاسی هم اکنون از اهمیت بالایی برخوردار است و این دو طیف خواستار پیروزی نامزد نهایی خود هستند.
وی در گفتوگو با جام سیاست در زمینه آرایش سیاسی طیفهای سیاسی کشور به سوالاتمان پاسخ داده که میخوانید:
تحلیل شما از صفبندیهای سیاسی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چیست و این صفبندیها چه تفاوتی با سال 92 دارد؟
مدتهاست انتخابات در کشور ما از جمله ریاست جمهوری، انتخابات مجلس و تاحدودی شوراها و حتی خبرگان رهبری حالت دو کفهای دارد و اصولگرایان یک اردوگاه و اصلاحطلبها در اردوگاه دیگری قرار دارند. قبل از اصطلاح اصولگرا و اصلاحطلب از اسامی جناح چپ و جناح راست استفاده میشد و عمدتا بازی بین این دو اردوگاه، سرنوشت انتخابات را مشخص میکرد. از مجلس دوم به این طرف، یعنی از مجلس سوم، صفبندی جناح چپ و راست آشکار شد و از آن زمان همینطور باقی مانده و تغییر عمدهای نکرده است و دوستانی مثل محسن رضایی و برخی دیگر نیز تلاش کردند جناح سومی را سازمان دهند که کارشان خیلی نگرفت. تلاشهای زیادی در مقاطع مختلفی شروع شد که صحنه از حالت دو جناح سیاسی دربیاید که نشد. چون عمدتا شخصیتهای ریشهدار و فعال و صاحبنظر بین این دو طیف تقسیم شده بودند، اما شخص آقای رفسنجانی که خدا رحمتشان کند، شخصیت میانهای بودند که برای خودش یک جناح نداشت و هم با اصولگرایان و هم با اصلاحطلبان سعی میکرد تعامل داشته و با آنها کار کند و از آنها یارگیری کند، اما اگر در این دوره تصویری از سازماندهی و صفبندی جناحها داشته باشیم، باید بگوییم اصلاحطلبان به عنوان یک جمعیت قدرتمند، پرنفوذ، پرطرفدار و تعیینکننده در انتخابات آینده ریاست جمهوری پشتسر آقای روحانی هستند و رسما کاندیدای خود را آقای روحانی قرار دادند همانطور که سال 92 کاندیدای اصلاحطلبان در نهایت آقای روحانی شد. سال 92 ابتدا برخی اصلاحطلبان آقای عارف و برخی دیگر بعد از رد صلاحیت آقای هاشمی با آقای روحانی کار میکردند و در ادامه که رئیس دولت اصلاحات نامه نوشت و آقای عارف پذیرفت به نفع آقای روحانی کنار برود، مجموعه کل خانواده اصلاحطلب به پشتیبانی از آقای روحانی پرداختند و در کل طی چهار سال گذشته پشت سر آقای روحانی قرار گرفتند. طی این چهار سال به لحاظ رسانهای و چه به لحاظ گفتمان در دانشگاه یا سخنرانیها، میزگردها و مناظرهها عمدتا شخصیتهای اصلاحطلب به عنوان مدافع دولت در این مجامع حاضر شدند و اصلاحطلبها الان هم در تمام شهرستانها و استانها به نفع آقای روحانی ستادهایی را مهیا کردند.
یعنی رئیسجمهور فعلی، نامزد اختصاصی اصلاحطلبان است؟
اصلاحطلبها نامزد اختصاصی ندارند، اما پیشنهادشان به آقای روحانی است، البته بخشی نظر داشتند که تعدادی از کاندیداهای اصلاحطلب، چه از دایره اطرافیان شخص آقای روحانی که آدمهای باسواد و محبوبی هستند و امکان عبور از فیلتر شورای نگهبان دارند به عنوان کاندیدای پشتیبان بیایند که در مناظراتی که رسانه ملی در اختیار کاندیداها میگذارد حضور یابند و با استفاده از این وقت تصویری از اوضاع و احوال کشور بیان کنند، اما چون آقای روحانی و بخشی از اصلاحطلبان مخالف این روش بودند هنوز در این بخش نتیجهای گرفته نشده است. من جزو کسانی بوده و هستم که اعتقاد دارم باید حتما کاندیدای پشتیبان برای آقای روحانی داشته باشیم، اما این تصویر در اردوگاه اصلاحطلبان مشخص و روان است که آقای روحانی تنها کاندیدای طیف اصلاحطلبان هستند اما در آن طرف میدان و در اردوگاه اصولگرایی یک مقدار وضعیت مخشوش است. آنها از قدیم یک روند دموکراتیک در انتخابات نداشتند و معمولا منتظر میماندند که هرچه جامعتین، یعنی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین معرفی میکردند تبعیت کنند، اما این بار تحول مثبتی پیش آمد که نه جامعه روحانیت مبارز و نه جامعه مدرسین مستقیم وارد میدان نشدند و اصولگرایان با تشکیل طیفی بهعنوان جمنا آمدند و گفتند میخواهیم روند دموکراتیکی از پایین به بالا داشته باشیم. حالا شکل کار که این جمعیت، دو سه هزار نفر را چطور گزینش و انتخاب کردند به ما خیلی ربط ندارد، ولی اینکه چه شکلی انتخاب شد داستان دیگری دارد، اما همین قدر که اصولگرایان از روند گوش به فرمان بودن جامعتین در انتخابات عبور کردند و نظرخواهی را از پایین شروع کردند و جهت کار کاملا عوض شد به نظرم تحول مثبت دموکراتیکی بود. در جمنا یک بار جلسه تشکیل دادند 30 نفر و بعد 20 نفر و بعد 15 نفر، بعد ده نفر و نهایتا پنج نفر را انتخاب کردند.
البته این حرکت نتوانسته آن جامعیت خود را به سرانجام برساند و الان جمنا که قرار بود فرای همه احزاب و گروهها، همه را در دامن خود جای دهد نتوانسته موفق باشد به طوریکه شاهدیم موتلفه برای خودش کاندیدای اختصاصی معرفی کرد و آقایان جلیلی و قالیباف هم در این گروه حاضر نشدند و آقای رئیسی که به نظر میرسد با نام این طیف بیاید بیانیه داد که من از جمنا نمیخواهم بیایم و مستقل میآیم و کلا فلسفه این کار سالم به انتفاع موضوع شد و آقای میرسلیم به عنوان اولین کاندیدای ثبت نام شده از طیف موتلفه، به عنوان هسته اصلی اصولگرایان،اما بدون هماهنگی با اکثر اصولگرایان وارد عرصه شد. شاهدیم که در این دوره مجمع تشکیلات پیروان خط امام(ره)، رهبری و باهنر در این زمینه سکوت کردند، لذا اصولگرایان هنوز نتوانستند به جمعبندی برسند. البته تمام آرزو و اشتیاق ما این است که طیف مقابل اصلاحطلبان منسجم شود و اصلاحطلبان به عنوان یک جریان قوی علاقمند با یک جریان قدرتمند و کاندیدای قوی واردمیدان رقابت شوند. در مورد حضور آقای رئیسی در این انتخابات، بنده شخصا ایشان را میشناسم، انسان خوب، زحمتکش و پرتلاشی هستند که نکات مثبت زیادی دارند ولی هنوز اتفاق نظر روی ایشان وجود ندارد و رقابت ایشان در سطح آقای روحانی مقداری جای تامل دارد ولی با همه اینها ما از حضور ایشان استقبال میکنیم.
یعنی شما فکر میکنید جمنا دیگر در آینده وجود خارجی نخواهد داشت و سرنوشتش در انتخابات این دوره پایان خواهد گرفت؟
اصلاحطلبان سال 92 دو کاندیدا داشتند که یکی دکتر عارف و دیگری آقای روحانی بود که آقای عارف بهراحتی کنار رفتند، اما در آن انتخابات اصولگرایان، هفت تا هشت کاندیدا داشتند و فقط آقای حداد عادل بودند که بعد از دادن اطلاعیه کنار رفتند و بقیه مثل آقایان ولایتی و محسن رضایی همگی در طیف اصولگرا باقی ماندند، اما در این دوره، عقل ایجاب میکند که در این قضیه جمعبندی صورت گیرد. ظاهرا از طرف جمنا، پنج کاندیدا میخواهد حضور پیدا کنند و آقای رئیسی اعلام کرده که از جمنا نمیآید وحضورش مستقل است و الان بینشان بحث است که جای رئیسی یک نفر از رزروها مثل آقایان ضرغامی و جلیلی را بیاوردند که آنها هم نیامدند در جمنا شرکت کنند.
سرنوشت اتحاد اصلاحات و اعتدال و توسعه نیز به همین شکل شد!
نه ما هیچ مشکلی نداشتیم، در انتخابات گذشته آقای عارف کنار رفت و در انتخابات مجلس دهم نیز شورای سیاستگذاری لیست، 35 نفره داشت که با اعتدال و توسعه نشستند و تعدادی از نیروهای آنها مثل آقایان جلالی و بهروز نعمتی آمد در واقع نفراتی از آنها وارد شد و نهایتا لیست 30 نفر شد و ائتلاف بزرگ اصلاحطلبان یا امید رای آورد و الان هم در انتخابات ریاست جمهوری همینطور است، چه اعتدال توسعه و طرفداران مستقل، تحت عنوان چتر بزرگ اصلاحطلبی و طیف طرفدار دولت، همه از آقای روحانی حمایت میکنند و ما مشکل نداریم، اما قسمت دیگر صحنه داستان آقای احمدینژاد است. ایشان بهعنوان شخصی که از دامن اصولگرایی برخاست و کاندیدای اصولگراها بود این دفعه حرکت مستقلی انجام داد و با آقایان بقایی و مشایی رفتند و ثبتنام کردند و در واقع میخواهد قطب سوم را تشکیل دهند که انتخابات را از دوقطبی بودن دربیاورند. حالا اینکه نظام و مجموعه سیاستهای کلی انتخابات با کاندیدای موردنظر آقای احمدینژاد و ایشان چه برخوردی بکنند و ردصلاحیت شود مساله دیگری است، اما اگر تائیدصلاحیت شود به آنها میدان داده شده که انتخابات سه قطبی شود، اما اگر رد شدند که داستانهای دیگر ی دارد.
اعتراضاتی به عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان شد و برخی احزاب گفتند که دور زده شدند، با توجه به این گفتارها ساز و کار اصلاحطلبان در آینده را چگونه میدانید آیا انسجام و وحدت کلامی که الان از آن نام بردید پایدار خواهد بود یا در آینده ممکن است شما هم چند کاندیدا داشته باشید؟
آینده مسائل سیاسی، از موضوعات و متغیرهای مختلف که در کشور پیش میآید تبعیت میکند، ولی روالی که در اردوگاه اصلاحطلبان وجود دارد وجود شورای عالی سیاستگذاری متشکل از احزاب جدی و جاافتاده معروف، بعلاوه برخی شخصیتهای ذینفوذ است که تقریبا 98 درصد اصلاحطلبان را دربرمیگیرد، در این شورا تک و توک افرادی نظرات خاص، ویژه و گاها نقد داشتند که اشکالی ندارد، چون یکی از ویژگیهای خصلتی یا گفتمانی اصلاحطلبها آزادی بیان و آزادی انتقاد و نقد کردن است و اشکالی ندارد، ولی جو و فضای غالب شورای سیاستگذاری است که همه اتفاق نظر دارند و آن 2 درصد منتقد هم،دوستان محترم ما و برادران عزیزمان هستند و مشکلی با آنها نداریم لذا با این تجربه موفق عقل ایجاب میکند اگر نقصی هم داریم آن را تکمیل کنیم و مسیر را ادامه دهیم. شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اکنون راجع به انتخابات شوراهای شهر و روستا و انتخابات ریاست جمهوری در حال برنامهریزی است و خوب هم پیش میرود البته گاها ممکن است بنده هم نقد داشته باشم و شما هم نقد داشته باشید که از اینها استقبال میشود.
در این دوره چنانچه آقای روحانی رای بیاورد آیا اصلاحطلبها سهم خاصی از کابینه درخواست خواهند کرد؟
اصلاحطلبها درخواست سهمیه ندارند و از اول هم به آقای روحانی گفتند. ما سهم نمیخواهیم چون نفرات کارکشته و آدمهای نامبروان و ژنرالهای کارکرده، پخته و صاحبنظر، خوشفکر در اردوگاه اصلاحطلبان پر است و در هر کابینه که بخواهیم بهراحتی میتوانیم 20 نفر از دوستان اصلاحطلب که وزیر و معاون وزیر بودند و تحصیلات و تجربهشان فوقالعاده بالاست و از ایدهپردازان خوشفکر و آیندهنگر هستند معرفی کنیم، لذا مشکلی از این بابتها نداریم منتها کسی که باید تصمیم بگیرد کابینهاش چه شکلی باشد خود رئیسجمهور است. البته فکر میکنم قطعا آقای روحانی باید در کابینه آینده خود تغییراتی بدهد، ولی این اقدام البته اجباری نیست و جزو شرط و شروط هم نیست و فقط جزو پیشنهادات ماست.
چرا باید تغییرات در کابینه صورت گیرد و این تغییر در چه بخشهایی لازم است؟
در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و هر سه حوزه، به نظرم باید حتما تغییرات اساسی داده شود. تیم اقتصادی آقای روحانی تیم خوبی نیست هرچند زحمت کشیدند، ولی میتوانستند از فضای بعد از برجام بیش از این توفیق داشته باشند و هماهنگتر عمل کنند. در حوزه اجتماعی ضعف داریم ودر حوزه آموزش و فرهنگ مشکلات جدی است. آموزش و پرورش فضای خوبی ندارد و هرچند بهمریختگیاش از قبل در این حوزه بوده، ولی انتظار این است که جدیتر کار شود. کابینه دوم آقای روحانی باید معدل سنی خیلی پایینتری از کابینه فعلی داشته باشد و چهرههای جدیتر سر کار بیایند.
گفتوگو: فاطمه امیری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر