در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
همینگونه در اغلب کتابهایی که مورخان انگلیسی مانند سرپرسی سایکس، جورج ناتانیل کرزون و سردنیس رایت نوشتهاند بر مردم ایران منت گذارده شده که سر آنتونی شرلی بود که توانست ارتش ایران را چنان مسلح و مجهز کند که دولت صفویه قادر شود در جنگ با عثمانیها که از سلاح گرم مانند تفنگ و شمخال و توپ استفاده میکردند، به جای اتخاذ سیاست زمین سوخته و جنگهای چریکی، صفآرایی کنند و با توپخانه نیرومندی که آنتونی شرلی برای ارتش ایران تهیه کرده و 300 توپ ساخته بود و نیز با استفاده از 60 هزار تفنگ، آذربایجان را از عثمانیها باز پس بگیرند و در جنگهای متعدد آنان را تار و مار کنند و از ایران برانند.
واقعیت آنتونی شرلی
این یک مغلطه آشکار ومخلوط کردن راست ودروغ است و بایدبااعلام حقیقت اصلاح شود.چراکه این ادعا صحیح نیست وکسان دیگری درتحول ارتش ایران درآن زمان نقش داشته اند.واقعیت آن است که آنتونی شرلی حداکثر شش ماه بیشتردر ایران اقامت نداشته و پس از اینکه در سال 1598 م به ایران آمد به پیشنهاد خود برای ایجاد رابطه بین دولت ایران و دول اروپایی با کالاهای گرانبها و هدایا و تحفه های فراوانی که شاهعباس در 32 صندوق بزرگ به او سپرده بود تا به دست پاپ و پادشاهان متعدد اروپا برساند، در راس هیاتی از ایران و از طریق دریای خزر یا کاسپین راهی اروپا شد و در روسیه و لهستان و آلمان و بسیاری از شهرهای اروپا خود را به عنوان سفیر معرفی کرد. در حالی که سفیر ایران حسینعلی بیگ بیات بود و آنتونی شرلی فقط نقش مترجم و راهنما و شخص مورد اعتماد شاهعباس را داشت. خوشبختانه یک ایرانی به نام اروج بیگ بیات که عضو سفارت ایران بود و چندی بعد تحت تاثیر تبلیغات کشیشهای دربار اسپانیا به اتفاق سه ایرانی دیگر مسیحی شد و در اسپانیا ماند و پادشاه و ملکه اسپانیا نام «دون ژوان ایرانی» به او دادند ،در سفرنامه خود جزئیات روزهای سفر و دزدی و اختلاس سر آنتونی شرلی را نوشته است. کتاب سفرنامه دون ژوان ایرانی چند سال زودتر از کتاب معروف دون کیشوت اثر سروانتس نویسنده معروف و محبوب اسپانیایی در مادرید به چاپ رسید، به چند زبان ترجمه شد و اثر این کتاب به حدی بود که منتقدان اروپایی همه از آن تعریف کردهاند.
سرنوشت هدایا
آنتونی شرلی که مردی به قول خود زرنگ و فرصتطلب بود، 32 صندوق حاوی هدایای شاهعباس را به تجار انگلیسی در بندر آرخانگلسگ فروخت و آن هدایا هرگز به دست پاپ، پادشاهان اروپا و دوک بزرگ ونیز و رئیس دولت ایالات متحده هلند (پیبا) نرسید و سفیر ایران حسینعلی بیگ بیات با دست خالی به حضور پاپ و پادشاهان رسید.
آنتونی شرلی که در آن شش ماه اقامت در ایران مورد لطف و محبت شاهعباس قرار گرفته و در نامههای خود به پادشاهان اروپا او را بیگزاده و برادر خود میخواند، به جای انجام ماموریت سیاسی به سیر و سفر در اروپا پرداخت، مدتی در ونیز و مدتی در مراکش بود و توجهی به نامههای مکرر شاهعباس که او را به انجام ماموریت خود میخواند، نکرد.
برادر خلف
البته برخلاف سرآنتونی، برادر او رابرت شرلی افسر جوان صاحب شخصیت و خوشقولی بود و حدود 30 سال در دربار ایران زندگی کرد و شاهعباس او را چند بار به دربارهای اروپا اعزام داشت و هم او بود که توانست دربار انگلستان و کمپانی هند شرقی انگلیس را تشویق به تجارت با ایران کند و کمپانی هند شرقی انگلیس برای استفاده از مزایای تجارت ابریشم ایران و نیز صدور کالاهای انگلیسی بخصوص پارچههای ماهوت و فاستونی ،چند فروند کشتی در اختیار امام قلیخان امیرالامرای ارتش و نیز حکمران فارس گذاشت که سال 1626 میلادی بالاخره جزایر هرمز، قشم و کیش و سراسر کرانهها و جزایر ایران در خلیج فارس را از قید اشغال پرتغالیها و متحدان اسپانیایی آنان خارج کردند.
سر رابرت شرلی با خواهرزاده یکی از زنان ارمنی شاهعباس ازدواج کرد و این زن که سامپونیا نام داشت 20 سال با او زیست و پس از مرگ رابرت شرلی جنازه او را به انگلستان برد و در آنجا به خاک سپرد. شاهعباس عنایات فراوانی به برادران شرلی داشت و حتی با وجود نادرستی و تقلب و تدلیس آنتونی چند بار به او نامه نوشت و از او خواست به ایران بازگردد، اما آنتونی شرلی آنقدر تقلب و نادرستی به کار برده بود که جرات نمیکرد به ایران مراجعت کند. دراین راستا باید بیفزاییم که با وجود نقش غیرمستقیم برادران شرلی درساخت اسلحه، فکر ارتش متحدالشکل ایران ابتکار شاه عباس صفوی بود.او که از سرکشی فرماندهان قبایل 9گانه قزلباش یعنی قبایل روحلو، استاجلو، شاملو، تکلو، قاجار، ورساق، افشار، صوفیه قراباغ و ذوالقدر ناراضی بود و آنان برادر بزرگتر او حمزه میرزا و نیز مادر مازندرانی وی خانم خیرالنساء (مهرالنساء) از سادات مرعشی مازندران را کشته بودند،به همین دلیل از مدتها قبل در نظر داشت قزلباشها را سرکوب و پراکنده کند.
تصاویری به وسیله نقاشان اروپایی مقیم هندوستان و نیز بریتانیا از رابرت شرلی و همسرش سامپونیا که بعدا نام ترزیا به او داده شد کشیده شده که در این صفحه نمونههایی از آنها را میبینید.
اسلحهساز واقعی
آنتونی شرلی و برادرانش کاتولیک بودند، چون کاتولیکها در دربار «پروتستان انگلیمان» انگلستان احترامی نداشتند، به اتفاق 25 یا 30 نفر دیگر از انگلستان راهی امیرنشین ونیز شدند. در میان آنان توماس و رابرت دو برادر دیگر شرلی بودند. همینطور یک کاپیتان توپساز به نام سرتوماس هتفرد در میان همراهان شرلی بود که افسر مهمات و توپساز بود و او بود که ظرف سالهای بعد 500توپ برای ارتش شاهسون یا ارتش متحدالشکل جدید ایران ساخت. بنابراین سرتوماس هتفرد را میتوان اسلحهساز واقعی برای ایران دانست، نه آنتونی شرلی را که مرتبا در اطراف و اکناف اروپا و آفریقای شمالی میچرخید و از راه اخاذی از پادشاهان روزگار میگذراند.
خسرو معتضد - تاریخ نگار
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد