به گزارش جامجم، دهم تیر 88، مردی به پلیس آگاهی پایتخت مراجعه کرد و از ناپدید شدن دختر 26 سالهاش خبر داد.
او به ماموران گفت: «چند وقت پیش دخترم ناهید با پسری به نام احمد آشنا شد. آنها قصد ازدواج داشتند اما احمد یکباره زیر قولش زد و همین موضوع باعث شد با دخترم به مشکل بخورند. فکر میکنم احمد از ماجرای ناپدید شدن دخترم خبر داشته باشد.»
طولی نکشید که احمد 30 ساله در یک ساختمان نیمهکاره دستگیر شد. او در بازجوییها پرده از قتل ناهید برداشت و گفت: «من از ازدواج با ناهید منصرف شده بودم اما او مدام سراغم را میگرفت تا این که صاحبکارم به نام سعید، پیشنهاد آزار و اذیت او را داد. من قبول کردم و با ناهید قرار گذاشتم. روز حادثه او را سوار ماشین کردیم و به بیابانهای اطراف پاکدشت کشاندیم. آنجا درگیری پیش آمد و سعید با سنگ به سر ناهید زد و مرتکب قتل شد.»
سعید اما پس از دستگیری قتل را انکار کرد و گفت: «وقتی از اختلاف ناهید و احمد باخبر شدم، وسوسه شدم خودم با ناهید ارتباط داشته باشم. به او زنگ زدم اما قبول نکرد. پس از چند روز نقشه آزار و اذیتش را با احمد اجرا کردیم اما این خود احمد بود که با روسری ناهید را کشت و چند روز بعد هم جسدش را آتش زد.»
هر دو متهم، قتل را گردن یکدیگر انداختند و این کار را در سه نوبت جلسه دادگاه نیز تکرار کردند. تا این که سرانجام صبح دیروز، آخرین جلسه رسیدگی به پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی زالی برگزار شد. در ابتدای جلسه، پدر مقتول به شرط دریافت دیه از قصاص گذشت کرد. سپس هر دو متهم پشت جایگاه قرار گرفتند و تقاضای بخشش کردند. در پایان دادگاه نیز قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
حتی اگه با پرداخت دیه از مجازات اعدام فرار كنن باید اینجور ادما تا ابد محبوس یا تبعید به یك نقطه بد اب و هوا بشن