به گزارش جامجم، برخی او را شمع جمع هنرمندان انقلابی و سید شهیدان اهل قلم و بالاتر از آن بزرگترین و مهمترین نظریهپرداز هنر پس از انقلاب اسلامی میدانند. هر چند شهید سیدمرتضی آوینی در زمینههای مختلف هنری از سینما و عکاسی و هنرهای تجسمی گرفته تا ادبیات آثار متعددی در کارنامهاش دارد، باور عمومی بیش از هرچیز او را با عنوان سینماگری میشناسد که به تولید آثار مستند در حوزه دفاع مقدس میپرداخت. اما شهید آوینی در عرصه نقد فیلم، فرهنگ و هنر، حوزههای اجتماعی، تاریخی و سیاسی مقالات قابلتوجهی نگاشته است. از این میان، میتوان به مجموعه مقالات سینماییاش با نام آیینه جادو، کتاب آغازی بر یک پایان، کتاب فتح خون، کتاب مجموعه مقالات فرهنگ و هنر و همچنین مقاله شرح نور در تفسیر غزلیات امام خمینی(ره) را میتوان نام برد. همچنین مقالاتی در باب شهر و ادبیات و هنر به رشته تحریر درآورده است که جایگاه او را در مقام نظریهپرداز مستحکم میکند.
اما چرا باوجود خالی بودن کارنامه شهید آوینی از رمان و داستان، او را شهید اهل قلم نامیدهاند؟ چرا در کنار روز هنر انقلاب اسلامی که به مناسبت گرامیداشت مقام او در سالروز شهادتش برگزار میشود، اختتامیه جشنواره داستان انقلاب نیز امروز به یاد او در سالروز شهادت او برپا میشود؟
شاید با رجوع به آثاری چون «گنجینه آسمانی» و «فتح خون» که اولی متن گفتارهای فیلمهای مجموعه روایت فتح است و دومی که به حادثه عاشورا میپردازد، پاسخ درخوری برای این پرسشها یافت، بویژه کتاب فصل خون که به خواننده این فرصت را میدهد تا از منظری جدید و با روایتی عاشقانه و عارفانه نگاهی دوباره به حماسه کربلا بیندازد. سیدمهدی شجاعی، نویسنده، در همان روزهای شهادت آوینی درباره نفوذ قلم او مینویسد: «کلامت از آن روی بر دل مینشست و روایتت از آن جهت رنگ حقیقت داشت که از سر وهم و گمان سخن نمیگفتی. دیدههای خویش را به تصویر مینشستی. از نردبان معرفت، بالا رفته بودی و برای ما کوتاهقدان این سوی دیوار، این سوی حجابهای هزار تو، وادی نور را جز به جز روایت میکردی...»
آوینی الهامبخش بود
امسال نخستین بار است که جشنواره داستان انقلاب (جایزه زندهیاد امیرحسین فردی) در هفته هنر انقلاب برگزار میشود؛ یک همزمانی که منیژه آرمین دبیر این جشنواره از آن استقبال میکند چرا که به باور او ادبیات بویژه داستان و رمان ارتباط تنگاتنگی با هنر دارند. آرمین در این رابطه به جامجم میگوید: رمان و داستان بیشتر در مقوله هنر گنجانده میشود چرا که چون آثار هنری با برانگیخته شدن حس تولید خلق میشود.
این نویسنده درباره تأثیرگذاری شهید آوینی در هنر و ادبیات انقلاب نیز میگوید: صدای شهیدآوینی الهامبخش بود و آنچه ما در مستندهای ایشان در روایت فتح میشنویم کاملا در ادبیات و هنر انقلاب تأثیرگذار بود، چه در حوزه فیلم و چه در حوزه داستاننویسی. آرمین با اشاره به اینکه آوینی بیشتر در مقام یک فیلمساز مورد توجه قرار گرفته است، میافزاید: صرف نظر از ادبیات و واژگانی که به کار میبرد، ایشان به نوعی شهود و حسهای عرفانی خاصی رسیده بود که در خلق آثار هنری اهمیت بسزایی دارد. این موضوع را میتوان در صدای او در مستندهایش به وضوح احساس کرد. خیلیها سعی میکنند از این حرفها بزنند، اما تأثیرگذار نیست. به نظرم این شهود و حس عرفانی سبب تأثیرگذاری آثار شهید آوینی شده است. سخن که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
آرمین که سابقه آشناییاش با شهید آوینی به سال 64 در حوزه هنری برمیگردد درباره تاثیر نثر او در نویسندگان دیگر عنوان میکند: شاید نتوان به تاثیرگذاری مستقیم اشاره کرد، ولی آنچه یک نویسنده مینویسد از لایههای پنهان ذهن او نشات میگیرد و بدون تردید شهید آوینی از این منظر بر بیشتر نویسندگان انقلاب اثر گذاشته است؛ بویژه اینکه نظریات متعددی در حوزه هنر و ادبیات و نقد دارد.
چراغدار فرهنگ و هنر انقلاب
ابراهیم حسنبیگی، نویسنده برجسته انقلاب و دفاع مقدس نیز نقش شهید آوینی را در حوزه فرهنگ و هنر انقلاب با نقش شهید بهشتی در عرصه سیاست و حکومتداری مقایسه میکند و به جامجم میگوید: همانگونه که پس از شهادت شهید بهشتی خلأ حضور تاثیرگذار و فعال او را احساس کردیم، همین احساس را نیز نسبت به شهید آوینی داشتیم. شهید آوینی سلسلهجنبان و رهبری فعالیتهای فرهنگی و هنری را در حوزه انقلاب برعهده داشت. هرچند مدیریت فرهنگی را در سطح کلان کشور تجربه نکرد ولی در همان محدوده کاریاش در حوزه هنری چه در سینما، چه در نشریههای سوره و چه در روایت فتح، هر جا مسئولیتی را برعهده گرفت، کاری کرد کارستان.
او با بیان اینکه مردم شهید آوینی را پس از شهادتش شناختند و درک کردند، میافزاید: پس از شهادت ایشان بود که آثارش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هر چند آثار شهید آوینی تنوع بسیاری دارد ولی با شهادتش نتوانست نظریاتش در حوزه ادبیات را به فعل تبدیل کند و همچون روایت فتح که فعالیتی مستمر در حوزه سینما بود، اثری برجسته به یادگار بگذارد. در واقع، درست است که شهیدآوینی اهل قلم بود و شهید اهل قلم لقب گرفت، اما نه داستاننویس بود و نه شاعر. او عمدتا نظریهپردازی بود که سعی میکرد با نظریاتش در حوزه مختلف هنر و ادبیات، دیدگاه و چشمانداز کاری هنرمندان منتسب به انقلاب اسلامی را ترسیم و اهمیت کارشان را به آنها گوشزد کند.
به گفته حسنبیگی، عمده هنرمندان و نویسندگان انقلابی، نیروهای خلاق در حوزه کاری خود بهشمار میآیند نه نظریهپرداز. حتی در حال حاضر هم نظریهپرداز کم داریم؛ کسیکه چراغ ادبیات را دست بگیرد و مسیر را به تعدادی نویسنده اطرافش نشان دهد. شهید آوینی نظریهپرداز بزرگ حوزه فرهنگ و هنر انقلاب بود.
این نویسنده معتقد است، نثر آوینی در کار نویسندگان دیگر انقلاب تاثیر داشت، اما متاسفانه نثر و قلم او تکرار نشد. به گمان حسنبیگی، نثر ادبی شهید آوینی به او کمک کرد نظریاتش را با شیوایی مطرح کند، چنانکه اگر فاقد این نثر ادبی بود شاید در سطح یک نظریهپرداز گمنام باقی میماند و شاید از این منظر بتوان شهید آوینی را با دکتر علی شریعتی مقایسه کرد که بیان ادبی و احساسی در سخنرانیها و نوشتههایش داشت.
کارهای شهید آوینی زمین نماند!
رهبر معظم انقلاب درباره آثار شهید آوینی فرمودهاند: «نباید بگذارند که کارهای ایشان زمین بماند. این کارها، کارهای با ارزشی بود. ایشان معلوم می شود ظرفیت خیلی بالایی داشتند که اینقدر کار و این همه را بهخوبی انجام می دادند. مخصوصا این روایت فتح چیز خیلی مهمی است. شب هایی که پخش می شد من گوش می کردم.»
کمیل انتظاری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد