در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
از گروه بازیگران تا قصه و حتی نوع کمدی مورد علاقه سازندهاش، اما آن چیز که در این مجموعه بیش از همه به چشم میآید شباهت این مجموعه با فضای فیلم سینمایی ایران برگر ساخته مسعود جعفری جوزانی و قدمگاه ساخته محمدمهدی عسگرپور است و همچنین شخصیت آغاسی و عملکرد او مخاطب را به یاد فیلمهای «یوجیمبو» و «بهخاطر یک مشت دلار» میاندازد که به آن خواهیم پرداخت و البته این نکته نه به عنوان یک ایراد و نکته منفی که بیشتر ترفندی هوشمندانه برای بهره بردن از امکاناتی است که پیش از این در سینما تجربه و این بار در قالب یک سریال نوروزی از آن استفاده شده است.
یک کمدی نوروزی!
علیالبدل داستان یک روستا با چشمههای آب گرم معدنی و درمانی است که اعضای شورای روستا امور آن را به عهده دارند. در این میان شخصیتی به نام آغاسی به بهانه آمدن رئیسجمهور به روستا قصد دارد دو خان اصلی یعنی نوذر و نریمان را سرکیسه کند که جوانی به نام علیالبدل با بازی احمد مهرانفر که در حقیقت عضو علیالبدل شوراست و حق رای ندارد متوجه فساد در شورا میشود و باقی ماجرا که تماما در یک روستا میگذرد و درگیریهای بین دو خان در این آبادی که اعضای بانفوذ و اصلی شورا هستند.
علیالبدل یک قهرمان اصلی ندارد و داستان بین چند کاراکتر در حال چرخش است و به همین دلیل بیننده کاملا با فضای روستای چشمه قل قل و اهالی همراه میشود. داستان نریمانخان و بچهدار نشدنش، نوذرخان و ازدواج پنهانیاش با پریوش و سه دختر دمبخت و خرده داستانهای دیگر که تحتالشعاع آمدن رئیسجمهور یا به قول اهالی شورا فرد مورد نظر قرار میگیرد.
روستای چشمه قل قل و قصههایش بستری مناسب برای یک کمدی سیاسی هستند که بسیاری از معضلات و رفتارهای سیاسی در کشور در ابعادی کوچکتر و در قالب یک روستا به نمایش درمیآید. این نوع کمدی به دلیل خطقرمزهای فراوان و سوءتفاهماتی که معمولا پیش میآید کمتر در این سالها ساخته شده و قصه علیالبدل به نوعی توانسته از بسیاری از تابوها و خطقرمزهای فرضی عبور کند. البته همین تیم در پایتخت 4 سراغ شورا و رایگیری و داستانهای آن رفته که نشان میدهد این موضوع مورد علاقه سیروس مقدم، محسن تنابنده و گروه اوست.
شورای چشمه قل قل!
شوراهای شهر و روستا در ساختار سیاسی کشور نهادی نوپا و مردمی تر هستند که ساز و کارهای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی را ندارند و به شکل بیواسطهای با مردم هر شهر و روستا سر و کار دارند و از این جهت بسیاری از فیلمسازان برای ساخت آثاری با موضوع انتخابات یا حتی کمدیهای سیاسی سراغ این نهاد میروند، زیرا از لحاظ ترکیب اعضا و حتی جایگاه بسیار آسانتر میتوان با آنها شوخی کرد.
شورای روستای چشمه قل قل هم مانند بسیاری از شوراهای مشابه توسط دو خان روستا مصادره شده و فساد نهادینهای در آن جریان دارد و جالب اینجاست که در جلساتی که در محل شورا و در استخر آب گرم برگزار میشود به هر چیزی رسیدگی میشود جز مشکلات روستا و بودجههایی که از بخشداری به شورا اختصاص مییابد، توسط دو خان و بقیه اعضا صرف مسائل شخصی میشود.
2 خان، 2 استاد
محسن تنابنده بهعنوان سرپرست نویسندگان و بازیگر مجموعه پایتخت اینجا هم با نقش آغاسی حضور دارد، اما نقطه عطف مجموعه علیالبدل بازی دو استاد مسلم بازیگری در نقش نوذرخان و نریمانخان است. بازی مهدی هاشمی در نقش نوذر و مهدی فخیمزاده در نقش نریمان و کلکلها و سکانسهایی که به صورت مشترک در آن حضور دارند درس بزرگی برای جوانهای بازیگر خصوصا بازیگران تلویزیونی است. این دو که بدون کمترین حاشیه نقش این دو خان را بازی میکنند، به شکلی مشهود میتوانند زوج جدیدی را در کمدیهای تلویزیونی تشکیل دهند. مهدی هاشمی البته سابقه بازی در فیلم همسر ساخته فخیم زاده را در کارنامه دارد و این نکته قطعا توانسته به این هماهنگی کمک زیادی بکند.
نقشهای مکمل علیالبدل هم توانستهاند بخوبی فضای این اثر کمدی را درک کنند و در این میان هادی کاظمی، هومن حاجیعبداللهی و حسین محباهری اجراهای موفقی دارند که در مواردی هم مشابه آثار قبلی آنهاست.
داستانی که تهران ندارد!
سیروس مقدم را میتوان یکی از تهرانگریزترین مجموعهسازان تلویزیون نام نهاد، زیرا در بسیاری از آثارش به شهرستانها و حتی روستاهای کمتر شناخته شده میرود و روایتی از زیست مردمی از جنس طبقه متوسط و حتی ضعیف روستایی را بیان میکند و علیالبدل به نوعی روستاییترین ساخته سیروس مقدم است. لوکیشنی که تماما یک روستا و جادههای اطراف آن است و کوچه پسکوچههای روستا و حتی خانه قدم و علیالبدل به سادهترین شکل ممکن طراحی شده است. البته به نظر میرسد خانه دو خان فضایی متفاوت با سایر روستا دارد که با توجه به قصه منطقی به نظر میرسد، اما نکته مهم در این میان جعلی نبودن روستا و استفاده از یک فضای بکر برای ساختن روستای چشمه قل قل است. ساخت مجموعه علیالبدل و مرز خوشبختی در نوروز امسال نشان از عزم جدی تلویزیون برای ساخت سریالهایی خارج از تهران و حتی شهرهای بزرگ دارد. سریالهایی که در بیشتر اوقات در تهران و آپارتمانهای بیروح میگذرد و قطعا دیگر جذابیتی برای مخاطب نخواهد داشت.
از رحمان قدمگاه تا ایران برگر!
کاراکتر علیالبدل نسخه تلویزیونی رحمان در فیلم سینمایی قدمگاه است که برخلاف او روستا را ترک نمیکند و برای ساختن روستا به جنگ دو خان فاسد میرود و در این میان حقایق زیادی برای اهالی روستا فاش میشود. در سینمایی ایران برگر که اتفاقا تنابنده هم در نقش یکی از خانها بازی میکند هم باز دعوای دو خان برای انتخابات است و همانطور که گفته شد علیالبدل نسخه تلویزیونی و تکمیل شده این گونه از داستانهای روستایی است که اتفاقا در ادبیات نوشتاری هم سابقه طولانی دارد و اصولا دعوای خانها در هر روستا از قدیم تاکنون چیزی جز آسیب به اهالی و عقب ماندگی هر ولایت نداشته است.
علیالبدل در تمام عناصرش از موسیقی تا بازیها و حتی موقعیتهای کمیک سعی میکند تفاوتهایی جدی با سایر آثار مشابه داشته باشد و در نمای کلی نشان از یک تولید با حوصله و بدون عجله دارد که کارگردان توانسته ایدههایش را پیاده کند و بجز کندی قصه خصوصا در میانه داستان، روایت سرراست و صمیمانهای دارد که به دلیل ماهیت قصه و جذابیت خرده داستانها میتواند با مخاطبش ارتباط برقرار کند و به جرات میتوان گفت سیروس مقدم یکی از مطمئنترین کارگردانهای تلویزیون در حوزه سریالسازی است که همواره ایدهای نو و جذاب برای مخاطبانش دارد.
داستانی ایرانی در ناکجاآباد!
علیالبدل مجموعهای است که تلاش میکند در همه عناصرش ایرانی باشد. این تلاش هم در قصه و طراحی شخصیتها و هم در مناسبات اجتماعی آدمها دیده میشود و این یکی از ویژگیهای سریالهای سیروس مقدم است اما نکته قابل پیش بینی و البته ناراحتکننده این است که گروه علیالبدل مانند بسیاری دیگر از آثار تلویزیونی مشابه، داستانش را در یک روستای بدون جغرافیای مشخص روایت میکند تا از سوءتفاهمات قومیتی احتمالی جلوگیری کند. متاسفانه این مشکل سال هاست گریبان آثار نمایشی تلویزیون را گرفته و سازندگان این گونه آثار نمیتوانند در طراحی کاراکترها از لهجه، زبان و شغل مشخصی استفاده کنند زیرا همواره عدهای رفتار و کنش یک شخصیت را به کل آن صنف یا قومیت تعمیم میدهند. به یاد داشته باشیم گروه سازنده علیالبدل پیش از این تجربه ساخت 4 سری از مجموعه پایتخت را دارد. سریالی که انواع و اقسام حاشیهها برایش به وجود آمد و حتی کار به جایی رسید که مسئولان وقت استان مازندران در دستورالعملی تمام ارگانهای دولتی را از همکاری با این مجموعه منع کردند. این نکته حاکی از یک سوءتفاهم عمیق میان اصناف و حتی سیستمهای دولتی و مشابه با آثار سینمایی و تلویزیونی است و با یک جستوجوی ساده میتوان انواع و اقسام بیانیهها در دفاع از خود و بیان افتخارات شغلی و قومی در مواجهه با این مساله را مشاهده کرد. این موضوع به یک بررسی و کار جدی در رسانه نیاز دارد تا شرایط از شکل کنونی به حالت طبیعی بازگردد و سازندگان آثار تلویزیونی بتوانند بدون ترس از اعتراض، تمام ظرفیت یک کاراکتر را به تصویر بکشند.
علیالبدل علیرغم تمام این مشکلات و داستانی که ماهیت پر تنشی دارد با بردن داستان به یک روستا و ندادن ارجاعهای مشخص توانسته از این حاشیهها بگریزد و قصهاش را روایت کند به گونهای که در انتهای داستان مخاطب از این پایانبندی راضی باشد. جایی که آغاسی به سزای اعمالش میرسد و دو خان مجبور میشوند از روستا فرار کنند تا گرفتار خشم اهالی نشوند و پدر رئیسجمهور زمانی به روستا میرسد که فقط علیالبدل در کوچههای خالی و ساکت روستا باقی مانده و آن همه هیاهو حالا جای خود را به سکوت داده است. سکوتی که کنایهای است به جنجالهای سیاسی و انتخاباتی بیحاصل که نتیجهای جز ویرانی ندارد.
مجتبی نوایی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد