آن سوی شهرآورد

آسیب به اموال و اماکن عمومی شاید تنها راهی است که پیش روی برخی تماشاگران قرار دارد. تماشاگرانی که احساس می‌کنند این آخرین مسابقه‌ای است که تماشا می‌کنند و دیگر قرار نیست دوباره از ورزشگاه استفاده کنند.
کد خبر: ۱۰۰۲۸۵۰
آن سوی شهرآورد

حساسیت بعضی از مسابقات فوق‌العاده بالاست و اضطراب درون زمین به صورتی کاملا طبیعی به سکوها کشیده می‌شود و تماشاگران را درگیر هیجانی عجیب می‌کند.

این هیجان با ثبت نتایجی نامطلوب برای تماشاگران، به بروز رفتارهایی خشن و غیرمنطقی منجر می‌شود.

رفتارهایی که در ورزشگاه، در وسایل حمل و نقل عمومی و حتی در خیابان‌ها بروز می‌کند و در بسیاری از موارد حتی مخرب است. شکسته شدن صندلی، شاید رایج‌ترین رفتار تماشاگران برای نشان دادن عدم رضایت از نتیجه ثبت شده است.

دربی؛ تهدید یا فرصت؟

دربی‌ها اصولا مهم‌ترین دیدارهای جغرافیای داخلی کشورهاست. چه در چارچوب رقابت‌های لیگ ملی، چه در جام حذفی کشور و چه در رقابت‌های باشگاهی قاره. در هر حال، داربی مظهر تقابل تماشاگران تیم‌های پرطرفدار در هر کشور است و این بازی، دقیقا همان دیداری است که باید در آن به دنبال آمار خسارت‌ها، حاشیه‌ها و بحران‌ها بود.

نقطه تاریکی به نام دربی 38

اما دربی 38 نقطه تاریک دربی‌ها بود. مسابقه‌ای که تا آخرین دقیقه با تساوی 2-2 پیش می‌رفت، اما به دلیل درگیری بازیکنان درون زمین و بعد از آن، یورش تماشاگران نیمه تمام ماند. مسابقه‌ای که موجب شد محرومیت‌هایی سنگین برای دو تیم در نظر گرفته شود. احکامی عجیب و غریب. مجتبی محرمی سه سال، احمدرضا عابدزاده دو سال، رضا شاهرودی یک سال و فرشاد پیوس، بهزاد داداش‌زاده، امیر قلعه‌نویی، محمود فکری، صادق ورمزیار و مسعود غفوری‌های اصل هر کدام شش ماه.

هفت روز بعد از دربی 38 در آخرین روز دی 73 دو تیم به بندرعباس رفتند تا در ورزشگاهی خالی، مسابقه‌ای خالی از هیجان و فوتبال را به نمایش بگذارند. مسابقه‌ای که باید صفر ـ صفر می‌شد و شد.

بعد از آن حساسیت روی دربی‌ها بیشتر شد و زمینه‌های بروز خشونت هم شناسایی و مهار شد. بازیکنان می‌توانستند بزرگ‌ترین دلیل خشونت سکوها باشند؛ اما جدا از این، باید تماشاگرانی که بعد از بازی (شاید با نتیجه‌ای نامناسب از نظر آنها) به خانه برمی‌گشتند، کنترل می‌شدند. اتوبوس‌ها در مسیرهای خاص قرار گرفت و ماموران نیروی انتظامی هم در اتوبوس‌ها قرار گرفتند. بعد از این اقدام، آمار شیشه‌های شکسته اتوبوس‌های شرکت واحد بعد از هر دربی که اولین خسارت بعد از این بازی سنتی بود، به شکل چشمگیری کاهش یافت.

صندلی‌های شکسته

بعد از کنترل خشونت تماشاگران در اتوبوس‌ها، باید راهی برای خسارت‌های جدید پیدا می‌شد: شکستن صندلی‌ها. تا زمانی که ورزشگاه‌ها، سکوها سیمانی داشت، چیز دندان‌گیری برای شکستن وجود نداشت اما با نصب صندلی در ورزشگاه‌ها سوژه جدید، پیدا شد!

در جریان دربی 66 که بهمن 87 برگزار شد و 95 هزار تماشاگر در آن حضور داشتند، 1574 صندلی توسط تماشاگران شکسته شد و خساراتی نیز به تاسیسات آبرسانی و برق استادیوم وارد آمد.

البته دربی قبلی هم 1077 صندلی شکسته روی دست شرکت تجهیز و نگهداری اماکن ورزشی گذاشت. شرکتی که به صورت مستقیم زیر نظر سازمان تربیت بدنی اداره می‌شد و حالا زیر نظر وزیر ورزش است.

ورزشگاه آزادی البته بیشترین خسارت در این زمینه را در خرداد 86 دید. گرچه آن بازی مربوط به مقابله دو تیم پرطرفدار سرخابی نبود؛ اما دیداری حساس در جام حذفی بود که هواداران پرسپولیس خود را برای برد قاطع تیم افشین قطبی آماده کرده بودند؛ اما با برتری عجیب سپاهان پایان یافت و هواداران تهرانی 4312 صندلی را شکسته و به جهت‌های مختلف پرتاب کردند تا چهره ورزشگاه آزادی بعد از خالی شدن تماشاگران، قابل تحمل نباشد. فوتبال روی مشخصی ندارد. شاید در روزی که آماده بردی قاطع هستی شکستی تلخ را پیش رویت ببینی. این بزرگ‌ترین خصلت فوتبال است.

دربی آخر

فدراسیون فوتبال برای دربی 84 علیرضا فغانی را انتخاب کرد. بهترین داور آسیا سال 2016 که فینال المپیک 2016 را بی‌نقص سوت زد و افتخار داوری ما محسوب می‌‌شود. این انتخاب هوشمندانه کمک کرد تا سکوها آماده انفجار، کمی آرامش پیدا کنند. گرچه در دقیقه 90 اتفاق تلخی رخ داد که نباید می‌افتاد. کاپیتان‌هایی که فغانی معتقد است باید بازوهای داور باشند، به جان هم افتادند تا سکوها متشنج شود. اسناد تلخی منتشر شد که نشان داد دربی همیشه آبستن حوادثی غیر قابل پیش‌بینی است. مانند دستگیری 38 نفر که 8 نفر آنها دختر بودند. دخترانی که می‌خواستند با لباسی مردانه، دربی تهران را از نزدیک تماشا کنند و همین‌طور مصدومیت 103 نفر که کار چهار نفر از آنها به بیمارستان کشید.

همه اینها نشان می‌دهد تحقیقی درباره رفتارهای کنترل نشده درون و بیرون ورزشگاه آزادی در زمان دربی و بعد از آن صورت نگرفته چون بسترسازی مناسبی برای مهار ناهنجارها دیده نمی‌شود. باشگاه‌ها تمام فعالیت فرهنگی خود را در چارچوب بنری می‌بینند که بازیکنان در زمان ورود به زمین می‌آورند. این‌که سکوهای آماده انفجار با کدام محرک به هم می‌ریزند به کسی مربوط نیست. مدیرانی که خود از چند بوقچی می‌ترسند، قطعا نمی‌توانند مدیریت مناسبی بر امور یک باشگاه داشته باشند و راه‌های جلوگیری از بحران را شناسایی و پیاده کنند.

رضا پورعالی - روزنامه نگار

ضمیمه چمدان جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها