برچسب ها - خاطرات کاغذی
خاطرات کاغذی
M.A.S.K (فرماندهی زرهی متحرک) یک گروه ویژه اجرای قانون که با ناوگانی از وسایل نقلیه مخفی به مبارزه با جنایتکار نقابدارمی پرداختند.
کد خبر: ۱۴۳۰۷۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۳

خاطرات کاغذی
جوجه مرغی به نام «کوکی» که با گروهی از شخصیت‌های رنگارنگ همنوع و یا گونه‌های مختلف پرندگان و حیوانات چهارپای اهلی معاشرت داشت و همبازی بود.
کد خبر: ۱۴۳۰۵۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۲

خاطرات کاغذی
بوجان، خرس خاکستری رنگ (هرچند پوزه و گوشش شبیه خرس بود، اما دم راه راهش بوجان را یک لمور معرفی می‌کرد) که عاشق کشیدن نقاشی بود و همه جا او را با قلمو و سه تا سطل رنگ قرمز و زرد و آبی می‌دیدیم.
کد خبر: ۱۴۳۰۴۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۱

خاطرات کاغذی
جنگ دوم چین و ژاپن بود. ارتش امپراتوری ژاپن وارد روستایی در شمال چین شده بود.
کد خبر: ۱۴۳۰۲۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۰

خاطرات کاغذی
ماهیگیر بزرگ، مصمم به انجام هر کاری بود و با دوستش «خوابالو» که کرم خاکی بود ماجرا‌های سرگرم کننده‌ای داشتند. کرم خاکی که در زیرزمین زندگی می‌کرد با شنیدن صدای ماهیگیر از پیجرش، سریعا آماده شده و مثل دو رفیق شفیق به ماهیگیری می‌رفتند.
کد خبر: ۱۴۳۰۰۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۹

خاطرات کاغذی
بانگو، خرس آموزش دیده سیرک بود. این خرس قهوه‌ای رنگ اگر چه مسلط بر شیرین کاری‌ها و حرکات آکروباتیک مختص نمایش‌های سیرک بود، اما بیشتر از اینکه دلبسته ماندن دراین فضا باشد، آرزوی زندگی در طبیعت را در سر داشت و دلش می‌خواست مانند خرس‌های دیگر آزاد زندگی کند.
کد خبر: ۱۴۲۹۸۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۷

کد خبر: ۱۴۲۹۶۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۶

خاطرات کاغذی
کایلو، پسربچه‌ای چهار ساله که شیفتهٔ دنیای اطرافش بود و به همراه پدر، مادر و خواهر کوچکترش در خانه‌ای آبی‌رنگ زندگی می‌کرد.
کد خبر: ۱۴۲۹۵۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵

خاطرات کاغذی
پسرکی به نام «هونزیک» در دنیای خیالبافی‌های کودکانه خود با خرس قطبی به نام «ساموئل» همراه می‌شد، البته خرس قطبی واقعی نبود و صرفا پوست این حیوان بود که کنار تختخواب پسر، روی زمین پهن شده بود.
کد خبر: ۱۴۲۹۲۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴

خاطرات کاغذی
دنیای سایه‌ها همیشه مورد توجه انیماتور‌ها بوده است. یک از قدیمی‌ترین کارتون‌هایی که با سوژه سایه برای مخاطب خردسال دهه ۶۰ پخش شد، همین کارتون بود.
کد خبر: ۱۴۲۹۰۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۳

خاطرات کاغذی
دو پس جوان به نام‌های «اوآکا» و «بوآکا» که بیشتر از اینکه با هم دوست باشند، در یک رقابت و اختلاف دائمی به سر می‌بردند و به این ترتیب در هر قسمت بر سر اختلاف و رو کم کنی این دو ماجرایی تازه و غالبا مضحک خلق می‌شد.
کد خبر: ۱۴۲۸۹۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۲

خاطرات کاغذی
داستان حول محور سه روح به نام‌های کوتی، سوتی و آتی می‌چرخید (که در زبان ژاپنی به معنای واقعی کلمه «آنجا»، «اینجا» و «کجا» ترجمه شده است). تفاوت آن‌ها با دیگر ارواح این بود که ترسناک نبودند واتفاقا بسیار شیطنت داشتند و دوست داشتند مردم و خصوصا کودکان را با ناپدید شدنشان غافلگیر کنند.
کد خبر: ۱۴۲۸۶۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۰

خاطرات کاغذی
هیکویچی و خواهرش درحالی که مشغول فروش هندوانه‌هایش بودند، در مقابل قصر حاکم با سرنگهبان اصلی روبرو شدند. پیرمردعصبانی که توسط پیام آور کشور همسایه با سؤالات و تقاضا‌هایی غیرممکن مواجه شده، مضطربانه به دنبال شخص هوشمند و با خردی بود که بتواند به او کمک کند.
کد خبر: ۱۴۲۸۴۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۹

خاطرات کاغذی
در میان موش‌های دنیای انیمیش‌ها، برای موش‌های این مجموعه کارتونی باید حساب ویژه‌ای باز کرد، چرا که آن‌ها دلبستگی و علاقه وافری به دنیای هنر و بلاخص تئاتر داشتند.
کد خبر: ۱۴۲۸۳۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۸

خاطرات کاغذی
یک گربه سنتی و سفید ژاپنی با روبان قرمز به گوش که او را شبیه به دختر بچه‌ای مهربان کرده بود.
کد خبر: ۱۴۲۸۱۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۷

خاطرات کاغذی
نوجوانی به نام «یاکوب»، هر روز صبح برای کمک به مادرش در فروش سبزیجات و میوجات به بازار می‌رود.
کد خبر: ۱۴۲۷۹۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۶

خاطرات کاغذی
داستانی متحرک و زیبا از دنیای خیالات کودکانه که از همنشینی و هنرنمایی یک قیچی فلزی با کاغذ‌های اطرافش خلق می‌شد.
کد خبر: ۱۴۲۷۷۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۵

خاطرات کاغذی
سه بچه گربه ناز و چشم درشت شامل دو خواهر و یک برادر که در خانه ویلای زیبا و صورتی رنگ زندگی می‌کردند. خواهر بزرگتر گربه‌ای به رنگ سفید با نام «پیشی» فوق العاده دانا و مهربان بود.
کد خبر: ۱۴۲۷۵۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۳

خاطرات کاغذی
تیتراژ کارتون با این جملات شروع می‌شد:موشی، مولی و گیلی در کنار سایر حیوانات بیشه، زندگی جالب و پُرهیجانی دارند. در ۱۵ کیلومتری یک شهر نسبتاً بزرگ، رودخانه پُر آبی وجود دارد که به دو شاخه تقسیم می‌شود. رودخانه‌ای که در سمت راست جریان دارد رودخانه آبی نامیده می‌شود. در امتداد کناره این رودخانه، دشت سرسبزی وجود دارد که به آن شهر بیشه‌ها می‌گویند. در این سرزمین کوچک، داستان‌های پرماجرا و جالبی اتفاق می‌افتد که درباره چندین و چند حیوان است و...
کد خبر: ۱۴۲۷۳۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۲

خاطرات کاغذی
داستانی افسانه‌ای وموزیکال ازشجاعت پسری به نام «پیتر» که همراه دوستانش گربه (آیدا)، مرغابی (سونیا) و پرنده‌ای کوچک (ساشا)، عزمش را جزم کرد که به شکار گرگ برود، البته پدربزرگش فکر می‌کرد بچه بازیگوشی مثل «پیتر» نباید هرگز به شکار برود و این مساله برای «پیتر» که سرشار از اعتماد به نفس و شجاعت بود، گران آمد.
کد خبر: ۱۴۲۷۱۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۱

نیازمندی ها