رای مردم انگلیس به خروج این کشور از اتحادیه اروپا، روی کار آمدن ترامپ در آمریکا با حملات شدیدش علیه کشورهای اروپایی، بیشتر شدن محبوبیت احزاب ملیگرا و پوپولیست و اوضاع نابسامان بازار پولی یورو از جمله دلایلی است که این تحلیلگران در تائید برآوردهای خود به آن اشاره میکنند.
سال انتخابات سرنوشتساز در اروپا
در سال پیشروی میلادی سه کشور هلند، فرانسه و آلمان و به احتمال زیاد ایتالیا شاهد برگزاری انتخابات خواهند بود. از هماکنون این سوال در ذهن مقامات و کارشناسان اروپایی نقش بسته که چه سرنوشتی در انتظار این کشورهاست. در فضای کنونی این کشورها، احزاب پوپولیست که یورو را یکی از اهداف حملات خود انتخاب کردهاند، انتظار دارند تاثیرگذاری بیشتری از خود در این چهار کشور مشاهده کنند. حتی اگر هیچکدام از این احزاب نتوانند کرسیهای لازم برای تشکیل دولت را به دست آورند، احزاب اصلی و پیروز کار سختی برای مقابله با آنها خواهند داشت.
از یکسو خیزش و افزایش احزاب پوپولیست باعث میشود دولتهای جدید بیش از گذشته به دنبال اقدامات و رویکردهای ملیگرایانه باشند. از سوی دیگر، رهبران این جوامع برای تحقق و اجرای اصلاحات مدنظر خود با مشکلاتی روبهرو میشوند، زیرا زنگ خطر افزایش ملیگرایی بیش از هر زمان دیگری در کنار گوش آنها به صدا در آمده است. بر همین اساس، در سناریوی نخست اعمال فشار بیشتر برای حمایت از نظام حمایتی (سیاست اقتصادی جلوگیری از تجارت بین کشورها از طریق وضع تعرفه بر کالاهای وارداتی، محدودسازی حجم واردات و شماری دیگر از ضوابط دولتی) نهتنها توانایی اتحادیه اروپا در ایجاد اصلاحات در حوزه یورو را محدود میکند، بلکه موفقیتهای 25 ساله این پروژه را نیز در سراشیبی سقوط قرار میدهد. در سناریوی دوم، فضای ایجاد شده پس از انتخابات در چهار کشور از شش کشور موسس اتحادیه اروپا، موفقیت یا شکست اصلاحات در این اتحادیه را مشخص میکند.
تاریخچه این منطقه نشان داده که هرگونه اصلاح و تغییر در این نظام پولی، نیازمند توافق نظر میان فرانسه و آلمان است. برهمین اساس، نگاهها بیش از همه به دو انتخابات جاری در این کشور دوخته شده است. در فرانسه، حزب راست افراطی به رهبری مارین لوپن هر روز بر میزان محبوبیت خود در نظرسنجیها میافزاید. در آلمان نیز احزاب راستگرا بیش از همیشه سیاستهای داخلی و بینالمللی دولت آنگلا مرکل را به چالش میکشند.
خطر دیگری که در این میان دولتهای اروپایی را تهدید میکند، نزدیکتر شدن هر چه بیشتر احزاب راست افراطی این قاره به یکدیگر است. نمونه مشخص آن نشست روز شنبه احزاب راستگرا و افراطی کشورهای مهم اروپایی همچون آلمان، هلند، فرانسه و ایتالیا در شهر کوبلنتز آلمان بود. به عقیده کارشناسان، این احزاب با توجه به روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، قدرت و فرصت مانور بیشتری پیدا کردهاند. آنها حتی در نشست روز شنبه خود به این مساله اشاره کردند که پس از خیزش ترامپ در آمریکا، نوبت خیزش جنبش ملیگرایانه در اروپاست.
آیا به دهه پایانی یورو نزدیک میشویم؟
دلیل دیگری که براساس آن کارشناسان اعتقاد دارند راه دشواری پیش روی اتحادیه اروپا قرار دارد، اوضاع نابسامان حوزه مالی یورو است. طی یکسال گذشته حوزه یورو به هیچوجه سابقه درخشانی از خود برجای نگذاشت. سرانه تولید ناخالص داخلی منطقه یورو به زمان پیش از بحران مالی رسید. میزان بیکاری در بیشتر این کشورها حدود 20 درصد گزارش شده که نیمی از آن را جوانان تشکیل میدهند. میزان رشد، طی سال گذشته به حدود 6/1 درصد رسیده است که رکوردی بد در این زمینه به حساب میآید.
در بخش بانکی نیز وامهای وصولنشده در برخی از کشورهای عضور این اتحادیه همچون قبرس، یونان و ایتالیا به سطح بسیار نگرانکنندهای رسیده و موجب شده به بخش بانکداری اروپا با دیده تردید نگاه شود. پیشبینیها در مورد ورشکستگی احتمالی برخی از بانکهای اروپایی همچون دویچه بانک را نیز باید به این مشکلات اضافه کرد. بالارفتن میزان بدهیها چه در بخش عمومی و چه در بخش خصوصی و افزایش تعداد کشورهایی که اقتصادشان با عدم تعادل رو به روست، عامل نگرانی بسیاری از کشورهای اروپایی شده است.
از سوی دیگر، وامدهندگان و سیستمهای بانکداری ملی هنوز با یکدیگر در ارتباط تنگاتنگ هستند و بروز بیثباتی در هر کدام از آنها میتواند این خطر را به بخش دیگر نیز انتقال دهد. با توجه به همین حقایق تلخ است که مورخان اروپایی اخیرا در گزارشها و تحلیلهای خود از یک دهه گمشده در منطقه یورو حرف میزنند و هیچ بعید نیست با این شرایط دیر یا زود به دهه پایانی یورو نیز اشاره کنند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد